English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
acondylose بدون بند یا مفصل
acondylous بدون بند یا مفصل
Other Matches
glenoid fossa or cavity گودی مفصل کاسه مفصل
without any reservation بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flat ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
Taoism روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
juncture مفصل
inventorial مفصل
articulation مفصل
voluminous مفصل
copulas مفصل
jointless بی مفصل
hinges مفصل
pivot مفصل
pivoted مفصل
pivots مفصل
hinge مفصل
spacious مفصل
copula مفصل
coupling مفصل
baom joomok یک مفصل
sockets مفصل
socket مفصل
fine drawn مفصل
joint مفصل
inarticulate بی مفصل
anarthrous بی مفصل
linkage point مفصل
copious مفصل
fulsome مفصل
Hinduism مفصل
commissure مفصل
lynch law مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
achylous بدون کیلوس بدون قیلوس
offhand بدون مقدمه بدون تهیه
unbranched بدون انشعاب بدون شعبه
unstressed بدون اضطراب بدون کشش
ball and socket joint مفصل ساچمه ای
hip joint مفصل ران
joint مفصل پیوندگاه
ankylosis جمود مفصل
universal joint مفصل چرخنده
detail part قسمت مفصل
diarthrosis مفصل متحرک
articulation مفصل بندی
arthrology مفصل شناسی
articulation مفصل لولا
arthritis اماس مفصل
arthritis التهاب مفصل
glene کاسه مفصل
synosteology مفصل شناسی
hinge joint مفصل لولایی
juncture پیوستگی مفصل
gimmal مفصل لولا
ginglymus مفصل لولایی
choke joint مفصل چوکی
disjoint از مفصل دراوردن
ample فراوان مفصل
hip مفصل ران
clip مفصل کابل
scape مفصل اصلی
in great detail با جزئیات مفصل
largo اهسته و مفصل
knee joint مفصل زانو
steering swivel مفصل فرمان
sleeve موف مفصل
clipped مفصل کابل
clippings مفصل کابل
swivel مفصل گردان
hips مفصل ران
multiple cable joint مفصل انشعاب
palaver گفتگوی مفصل
swivel مفصل گردنده
swivelled مفصل گردنده
swivelled مفصل گردان
swivels مفصل گردنده
swivels مفصل گردان
clips مفصل کابل
sleeves موف مفصل
pigtail مفصل دم خوکی
spliced مفصل بافته
articulates مفصل دارکردن
articulate مفصل دارکردن
toggle joint مفصل زانویی
trunnion مفصل افقی
splice مفصل بافته
high tea عصرانه مفصل
luncheons غذای مفصل
articulating مفصل دارکردن
synarthrosis مفصل بی حرکت
pigtails مفصل دم خوکی
facet بند مفصل
facets بند مفصل
abarticulation مفصل متحرک
splicing مفصل بافته
splices مفصل بافته
swivel joint مفصل گردان
luncheon غذای مفصل
hitsu shiubi مفصل انگشت وسط
gabfest محاوره طولانی و مفصل
diffusively بطور منتشر و یا مفصل
joint مفصل اتصال ضربهای
thurl مفصل خاصره گوسفند
dimerous دارای مفصل دوبخشی
enarthrosis مفصل کام و زبانهای
joint resistance مقدار مقاومت مفصل
luxation در رفتگی مفصل استخوان
disjoint در رفتن از مفصل درامدن
clamping sleeve مفصل مهار کننده
double jointed دارای مفصل کاذب
cable jointing sleeve مفصل انشعاب کابل
amplifying مفصل گفتن یانوشتن
arthritic مبتلا به اماس مفصل
kettle drum دمامه عصرانه مفصل
kettledrum دمامه عصرانه مفصل
kettledrums دمامه عصرانه مفصل
naker دمامه عصرانه مفصل
amplified مفصل گفتن یانوشتن
amplifies مفصل گفتن یانوشتن
amplify مفصل گفتن یانوشتن
double-jointed دارای مفصل کاذب
cable joint مفصل اتصال کابل
arthropathy ناخوشی بند یا مفصل
choke flange joint مفصل چوکی ال شکل
arthropod جانور مفصل دار
In ditail . Diffusively . بطور مفصل ( مفصلا")
arthropoda جانوران مفصل دار
internode قسمت میان دو بندیا مفصل
arthritic مربوط به ورم و اماس مفصل
hip joint مفصل استخوان خاصره وران
rabbet joint بست یا مفصل کنش کاوی
monographist نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
dactylus بند یا مفصل بزرگ پای حشرات
to give a long recital of something دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
garnet حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
submission hold کانستنس یاشکستن دست از مفصل تاارنج
garnets حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
programming specification مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
to talk something over with somebody با کسی در باره چیزی مفصل گفتگو کردن
to detail something چیزی را مفصل [با همه جزییات] شرح دادن
I'll speak at length on this subject. دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
To explain something in detail . چیزی را بطور مفصل ومشروح توضیح دادن
ball and socket joint [مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
gomphosis اتصال و جوش خوردن استخوان دندان به ارواره مفصل متحرک
The specifications of this machine are fully detailed in the catalog . مشخصات این دستگاه در کاتولوگ مفصل شرح داده شده
sallenders جوشهای خشک در زیر مفصل خرگوشی پای عقب اسب
recoilless جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
recital [of something] شرح کامل محتویات [شرح مفصل ] چیزی
inoperculate بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
detailing شرح مفصل یکان بقیه یکان
detail شرح مفصل یکان بقیه یکان
amplify بزرگ کردن مفصل کردن
amplified بزرگ کردن مفصل کردن
amplifies بزرگ کردن مفصل کردن
amplifying بزرگ کردن مفصل کردن
without بدون
but بدون
and no mistake بدون شک
not nearctic بدون
indubitable بدون شک
doubtlessly بدون شک
i'll warrant بدون شک
ex- بدون
ex بدون
undoubtedly بدون شک
acheilous بدون لب
acheilos بدون لب
obtrusively بدون حق
wanting بدون
goalless بدون گل
undoubted بدون شک
unstressed بدون مد
bottomless بدون ته
to a certainty بدون شک
sans بدون
flawless <adj.> بدون مشکل
acranial بدون کاسهء سر
immaculate <adj.> بدون مشکل
air dry بدون رطوبت
free from error <adj.> بدون مشکل
acold بدون احساسات
acid free بدون اسید
acarpous بدون میوه
wireless <adj.> بدون سیم
cordless <adj.> بدون سیم
achlamydeous بدون پوشش
achromatic بدون ترخیم
achromic بدون ترخیم
barrier-free بدون حائل
off hand بدون آمادگی
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> بدون مالیات
sound <adj.> بدون مشکل
impeccable <adj.> بدون مشکل
faultless <adj.> بدون مشکل
without milk بدون شیر
decaffeinated بدون کافئین
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com