English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 225 (15 milliseconds)
English Persian
constantly بدون تغییر
Search result with all words
conversion وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
protect محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
protecting محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
protects محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
adoption اقتباس استعمال لغت بیگانه بدون تغییر شکل آن
standard نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standards نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
vector که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
vectors که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
window تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
letter حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
letters حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
absolute address آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیله ای دستیابی دارد
change of edge تغییر حرکت از یک لبه تیغه به لبه دیگر بدون چرخیدن بدن
enquiry تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
extensibility کیفیتی که اجازه میدهد بتن بدون ترک خوردن تغییر شکل کششی راتحمل کند
first level address آدرس فضای ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
income effect اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
isentropic بدون تغییر انتروپی
machine address آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیلهای دستیابی دارد. مقایسه شود با آدرس اندیس #INDEX ADDRESS
one level address آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
pareto criterion ضابطه پاراتو بر اساس این معیار که دراقتصاد رفاه بکار برده میشودان تغییر و وضعیتی نسبت به قبل بهتر خواهد بود که بتوان حداقل وضعیت یک فرد رابهبود بخشید بدون اینکه به دیگران صدمهای وارد اید
specific address آدرس ذخیره سازی که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
Other Matches
end strings نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transition عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
hangover تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
varies تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
without any reservation بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
plastic تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
flat ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
variable area nozzle نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
Taoism روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
change over تغییر روش تغییر رویه
change تغییر کردن تغییر دادن
changing تغییر کردن تغییر دادن
changes تغییر کردن تغییر دادن
changed تغییر کردن تغییر دادن
parataxis مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unstressed بدون اضطراب بدون کشش
unbranched بدون انشعاب بدون شعبه
offhand بدون مقدمه بدون تهیه
achylous بدون کیلوس بدون قیلوس
fm فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycles تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
angular travel تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
recoilless جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
non return to zero سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
inoperculate بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
alteration تغییر
mutation تغییر
alternation تغییر
amendments تغییر
shunting تغییر خط
fluctuation تغییر
stationary بی تغییر
modification تغییر
mutations تغییر
amendment تغییر
innovation تغییر
innovations تغییر
dachi تغییر پا
changing تغییر
conversion تغییر
changes تغییر
misalignment تغییر
variation تغییر
conversions تغییر
changed تغییر
variations تغییر
change تغییر
vicissitude تغییر
commutation تغییر
changeless بی تغییر
left shift تغییر مکان به چپ
change in demand تغییر تقاضا
change in supply تغییر عرضه
misalign تغییر یافتن
change of curvature تغییر انحنا
conversion تغییر مذهب
modifiability تغییر پذیری
change of place تغییر مکان
modification of the articles تغییر اساسنامه
mutants تغییر پذیر
metamorphosis تغییر شکل
secular change تغییر قرنی
mutant تغییر پذیر
lour اخم تغییر
put about تغییر مسیردادن
range of variation ناحیه تغییر
load variation تغییر بار
rebus sic stautibus تغییر شکل
conversions تغییر مذهب
magnatic displacement تغییر مغناطیسی
metachromatism تغییر رنگ
minor change خرد تغییر
modifiers تغییر دهنده
moveable قابل تغییر
multiplier ضریب تغییر
parathesis ترکیبی بی تغییر
mutability تغییر پذیری
mutabilty تغییر پذیری
palingenesis تغییر شکل
mutable تغییر پذیر
automatic take تغییر پایگاه
nonreversal shift تغییر ناوارون
altertive تغییر دهنده
alterant تغییر دادنی
modificatory تغییر دهنده
alterability قابلیت تغییر
modifier تغییر دهنده
phase shift تغییر فاز
permute تغییر دادن
modification تغییر وتبدیل
mean variation تغییر متوسط
behavior modification تغییر رفتار
peripeteia تغییر ناگهانی
change [in something] [from something] تغییر [در یا از چیزی]
modificative تغییر دهنده
alterable قابل تغییر
alters تغییر یافتن
mutates تغییر دادن
mutated تغییر دادن
transformed تغییر شکل
mutate تغییر دادن
voltage variation تغییر ولتاژها
variation تغییر ناپایداری
variations تغییر ناپایداری
vicissitudes of time تغییر اوضاع
displacement تغییر موضع
displacement تغییر مکان
mutating تغییر دادن
amend تغییر دادن
altering تغییر دادن
altering تغییر یافتن
altered تغییر دادن
altered تغییر یافتن
variability تغییر پذیری
alter تغییر دادن
alter تغییر یافتن
unchangeable تغییر ناپذیر
amending تغییر دادن
amended تغییر دادن
versatility قابلیت تغییر
modifies تغییر دادن
kaleidoscopes تغییر پذیربودن
variation theorem قضیه تغییر
variation coefficient ضریب تغییر
varies تغییر کردن
vary تغییر کردن
transforms تغییر شکل
vacillatory تغییر پذیر
transforming تغییر شکل
kaleidoscope تغییر پذیربودن
variational method روش تغییر
variative قابل تغییر
modify تغییر دادن
variational principle اصل تغییر
modifying تغییر دادن
transform تغییر شکل
alters تغییر دادن
transformative قابل تغییر
immutable تغییر ناپذیر
supple تغییر پذیر
invariable تغییر ناپذیر
unalterable تغییر ناپذیر
surface of revolution سطح تغییر
susceptible of change مستعد تغییر
susceptible of change تغییر پذیر
deed poll تغییر نام
switcheroo تغییر ناگهانی
turnabouts تغییر موضع
fluctuate تغییر مداوم
fluctuated تغییر مداوم
skittish تغییر پذیر
reversal shift تغییر وارون
variant قابل تغییر
sex reversal تغییر جنسیت
changer تغییر دهنده
transmutation تغییر شکل
standpat مخالف تغییر
fluctuates تغییر مداوم
turnabouts تغییر عقیده
turnabout تغییر موضع
turnabout تغییر عقیده
variable تغییر پذیر
to undergo a change تغییر یافتن
transiguration تغییر شکل
transmutative قابل تغییر
upheavals تغییر فاحش
transformation تغییر شکل
transformation عمل تغییر
changeable تغییر پذیر
changeable قابل تغییر
variables تغییر پذیر
realigns تغییر دادن
realigning تغییر دادن
realigned تغییر دادن
realign تغییر دادن
temperature variation تغییر دما
weathers تغییر فصل
weathered تغییر فصل
weather تغییر فصل
ternal دارای سه تغییر
upheaval تغییر فاحش
change of speed تغییر سرعت
current displacement تغییر جریان
to alter [to] تغییر یافتن
changing تغییر دادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com