Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
isentropic
بدون تغییر انتروپی
Other Matches
income effect
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
constantly
بدون تغییر
adoption
اقتباس استعمال لغت بیگانه بدون تغییر شکل آن
protect
محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
protecting
محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
protects
محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
letters
حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
letter
حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
one level address
آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
specific address
آدرس ذخیره سازی که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
absolute address
آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیله ای دستیابی دارد
vectors
که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
vector
که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
first level address
آدرس فضای ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
extensibility
کیفیتی که اجازه میدهد بتن بدون ترک خوردن تغییر شکل کششی راتحمل کند
entropy
انتروپی
parctical entropy
انتروپی مجازی
virtual entropy
انتروپی مجازی
practical entropy
انتروپی جزیی
molar entropy
انتروپی مولی
isentropic process
فرایند هم انتروپی
absolute zero entropy
انتروپی در صفر مطلق انتروپی صفر مطلق
molar entropy of fusion
انتروپی مولی ذوب
molar entropy of vaporization
انتروپی مولی تبخیر
change of edge
تغییر حرکت از یک لبه تیغه به لبه دیگر بدون چرخیدن بدن
standards
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standard
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
machine address
آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیلهای دستیابی دارد. مقایسه شود با آدرس اندیس #INDEX ADDRESS
enquiry
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
conversion
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
pareto criterion
ضابطه پاراتو بر اساس این معیار که دراقتصاد رفاه بکار برده میشودان تغییر و وضعیتی نسبت به قبل بهتر خواهد بود که بتوان حداقل وضعیت یک فرد رابهبود بخشید بدون اینکه به دیگران صدمهای وارد اید
end strings
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
window
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
unclocked
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transition
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
hangover
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
vary
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
informally
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
unformed
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
plastic
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
flat
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
variable area nozzle
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
Taoism
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
changes
تغییر کردن تغییر دادن
changing
تغییر کردن تغییر دادن
change
تغییر کردن تغییر دادن
changed
تغییر کردن تغییر دادن
change over
تغییر روش تغییر رویه
parataxis
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unbranched
بدون انشعاب بدون شعبه
unstressed
بدون اضطراب بدون کشش
achylous
بدون کیلوس بدون قیلوس
offhand
بدون مقدمه بدون تهیه
fm
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycled
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
angular travel
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
recoilless
جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
non return to zero
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
inoperculate
بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
misalignment
تغییر
variation
تغییر
innovations
تغییر
alteration
تغییر
mutation
تغییر
innovation
تغییر
stationary
بی تغییر
amendment
تغییر
amendments
تغییر
commutation
تغییر
alternation
تغییر
variations
تغییر
mutations
تغییر
shunting
تغییر خط
changing
تغییر
changeless
بی تغییر
conversion
تغییر
changed
تغییر
fluctuation
تغییر
changes
تغییر
dachi
تغییر پا
modification
تغییر
vicissitude
تغییر
conversions
تغییر
change
تغییر
displaciment
تغییر مکان
transform
تغییر شکل
transformed
تغییر شکل
demand shift
تغییر تقاضا
design change
تغییر طرح
displaceable
قابل تغییر
transformative
قابل تغییر
kaleidoscopes
تغییر پذیربودن
dimensional change
تغییر اندازه
transmutative
قابل تغییر
shifts
تغییر جهت
conversion
تغییر مذهب
invariable
تغییر ناپذیر
conversions
تغییر مذهب
kaleidoscope
تغییر پذیربودن
transiguration
تغییر شکل
unchangeable
تغییر ناپذیر
vicissitudes of time
تغییر اوضاع
turnabouts
تغییر موضع
variation theorem
قضیه تغییر
turnabouts
تغییر عقیده
turnabout
تغییر موضع
realigns
تغییر دادن
variational method
روش تغییر
variational principle
اصل تغییر
variative
قابل تغییر
vary
تغییر کردن
versatility
قابلیت تغییر
realigning
تغییر دادن
variation coefficient
ضریب تغییر
duff
تغییر علامت
realign
تغییر دادن
varies
تغییر کردن
vacillatory
تغییر پذیر
realigned
تغییر دادن
covariation
تغییر همگام
current displacement
تغییر جریان
voltage variation
تغییر ولتاژها
transforms
تغییر شکل
deed poll
تغییر نام
transforming
تغییر شکل
deformation
تغییر شکل
to undergo a change
تغییر یافتن
unalterable
تغییر ناپذیر
invariance
تغییر ناپذیری
invariant
تغییر ناپذیر
nonreversal shift
تغییر ناوارون
ireversible
تغییر ناپذیر
kainophobia
تغییر هراسی
mutable
تغییر پذیر
mutabilty
تغییر پذیری
mutability
تغییر پذیری
palingenesis
تغییر شکل
infelection
تغییر شکل
skittish
تغییر پذیر
immutability
تغییر ناپذیری
phase shift
تغییر فاز
permute
تغییر دادن
inalterability
تغییر ناپذیری
inalterable
تغییر ناپذیر
peripeteia
تغییر ناگهانی
parathesis
ترکیبی بی تغییر
multiplier
ضریب تغییر
moveable
قابل تغییر
metachromatism
تغییر رنگ
mean variation
تغییر متوسط
load variation
تغییر بار
magnatic displacement
تغییر مغناطیسی
lour
اخم تغییر
immutable
تغییر ناپذیر
supple
تغییر پذیر
minor change
خرد تغییر
misalign
تغییر یافتن
kainotophobia
تغییر هراسی
transmutation
تغییر شکل
modificatory
تغییر دهنده
modificative
تغییر دهنده
modification of the articles
تغییر اساسنامه
modifiability
تغییر پذیری
lability
تغییر پذیری
left shift
تغییر مکان به چپ
heterophonia
تغییر صدا
transformation
تغییر شکل
susceptible of change
تغییر پذیر
susceptible of change
مستعد تغییر
surface of revolution
سطح تغییر
effable
قابل تغییر
modifies
تغییر دادن
standpat
مخالف تغییر
switcheroo
تغییر ناگهانی
modifying
تغییر دادن
ternal
دارای سه تغییر
modify
تغییر دادن
temperature variation
تغییر دما
displacement
تغییر مکان
displacement
تغییر موضع
frequency fluctuation
تغییر فرکانس
variability
تغییر پذیری
range of variation
ناحیه تغییر
put about
تغییر مسیردادن
changeable
قابل تغییر
changeable
تغییر پذیر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com