English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
unadulterated بدون مواد خارجی
Other Matches
dross کف روی سطح فلزات مذاب مواد خارجی
nonferrous بدون مواد اهنی
ingestion وارد شدن مواد خارجی ازقبیل پرنده یخ اب برف گرد وغبار به داخل موتور
cantilever wing بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یا وایرهای خارجی به بدنه هواپیمامتصل شده
ectoplasm طبقه خارجی سیتوپلاسم که بدون دانه و نسبتا سفت است برون مایه
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
boostrap operation عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
clean aircraft هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی
positive externalities صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
exterior angle زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
impurity جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
external symbol dictionary فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
ptomaine مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
durable material مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
transudate مواد فرانشت شده مواد مترشحه
dye-stuff ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
magnaflux نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzyme مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzymes مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
foreign exchange پول خارجی ارز خارجی
outwork استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
wilson پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
slated items مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
exchanged stabilization fund مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
informally بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
unformed بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
flat ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
independently آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
Taoism روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
achylous بدون کیلوس بدون قیلوس
unbranched بدون انشعاب بدون شعبه
offhand بدون مقدمه بدون تهیه
unstressed بدون اضطراب بدون کشش
back berm سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
supplies مواد
provisions مواد
material مواد
materials مواد
extraneous خارجی
exogenous خارجی
outsiders خارجی
peripheral خارجی
international line خط خارجی
outside خارجی
extern خارجی
aliens خارجی
alien خارجی
outsides خارجی
exoteric خارجی
exosphere خارجی
gringos خارجی
foreign خارجی
abextra خارجی
exteriors خارجی
oversea خارجی
outboard خارجی
outer خارجی
extra خارجی
extra- خارجی
extras خارجی
outward خارجی
gringo خارجی
exterior خارجی
external خارجی
externals خارجی
outsider خارجی
exotic خارجی
feed stock مواد اولیه
insulating compound مواد عایق
instruction material مواد درسی
inorganic materials مواد غیرالی
fertile meterial مواد بارخیز
supplies officer مسئول مواد
fine aggregate مواد ریز
fission products مواد اتمی
indirect materials مواد غیرمستقیم
suspended load مواد غوطه ور
glacial drift مواد یخرفته
raw material مواد خام
testing of materials ازمایش مواد
petroleum مواد نفتی
instructional material مواد اموزشی
materials handling جابجایی مواد
materials management مدیریت مواد
purview مواد اساسی
materials requisition درخواست مواد
producer's goods مواد تولیدی
materials transfer notes دستورانتقال مواد
printed matter مواد چاپی
practice material مواد تمرینی
muffling material مواد میرایی
narcotic drugs مواد مخدر
natural products مواد طبیعی
off the shelf مواد در دسترس
operating supplies مواد کمکی
organic materials مواد الی
overburden مواد رویی
material costs هزینههای مواد
qualifying clauses مواد اصلاحی
insulating material مواد عایق
substitute material مواد جانشینی
intromission مواد الحاقی
joint filler مواد درزبندی
joint filling compound مواد درزبندی
joint sealing material مواد درزبندی
jointing material مواد پرکننده
prints مواد چاپی
printed مواد چاپی
letter press مواد چاپی
miscellaneous provisions مواد متفرقه
magnetic materials مواد مغناطیسی
maintenance materials مواد تعمیرات
material balance موازنه مواد
sealing compound مواد ضد نشت
material control کنترل مواد
radioactive material مواد رادیواکتیو
fixed material مواد پایدار
coherent materials مواد چسبنده
raw materials مواد اولیه
washing agent مواد شوینده
organic compound مواد شیمیایی
organic compound مواد آلی
assets مواد لازم
oddments مواد گوناگون
fixes مواد مخدره
bill of materials فهرست مواد
acaricide مواد کنه کش
explosives مواد سوزا
cohesive materials مواد چسبنده
cohesive material مواد چسبا
composite material مواد مرکب
nutrition مواد غذائی
cryptomaterial مواد رمز
defense articles مواد پدافندی
direct material مواد مستقیم
dissolved solids مواد محلول
lubricants مواد روغنی
lubricant مواد روغنی
proteins مواد سفیدهای
protein مواد سفیدهای
excess stock مواد اضافی
explosive ordnance مواد منفجره
bill of material فهرست مواد
mineral مواد معدنی
active material مواد عامل
acetone bodies مواد استونی
raw materials مواد خام
medics مواد دارویی
alluvial deposit مواد رسوبی
stocks مواد ذخیره
fix مواد مخدره
colorant مواد رنگی
accessory substances مواد فرعی
backing material مواد محافظ
print مواد چاپی
fatigue of material فرسودگی مواد
balsamic materials مواد بلسانی
outboard profile نیمرخ خارجی
actine قسمت خارجی
outer connection اتصال خارجی
facades نمای خارجی
outer fix رمپ خارجی
outside view نمای خارجی
outer planets سیارات خارجی
outer wall دیوار خارجی
outside power جریان خارجی
acrotic بیرونی خارجی
outside caliper کولیس خارجی
outside cause علت خارجی
outside diameter قطر خارجی
outness کیفیت خارجی
impurity اتم خارجی
foreign exchange ارز خارجی
foreign exchange پول خارجی
foreign exchange تعویض خارجی
strangest خارجی غریبه
arris زاویه خارجی
landfall بویه خارجی
landfalls بویه خارجی
external variable متغیر خارجی
foreign exchange مبادله خارجی
apophysis منحنی خارجی
fanades نمای خارجی
external combustion احتراق خارجی
adventitious خارجی الحاقی
alien enemy دشمن خارجی
negative externalities زیانهای خارجی
angle of emergence زاویه خارجی
strange خارجی غریبه
foreign national تبعه خارجی
foreign national ملیت خارجی
facade نمای خارجی
externalities پی امدهای خارجی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com