English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
narrow escape <idiom> بدون هیچ خطایی فرارکردن
Other Matches
dead دستوربرنامه کار یا خطایی که باعث توقف برنامه بدون بهبود میشود
halt دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود
halts دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود
halted دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود
drops دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dropping دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dropped دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
to run off فرارکردن
throw off فرارکردن
to make ones getaway فرارکردن
stampede فرارکردن
take off <idiom> فرارکردن
stampeded فرارکردن
stampedes فرارکردن
stampeding فرارکردن
run off with (someone) <idiom> فرارکردن ،گریختن
take a powder <idiom> دررفتن ،فرارکردن
escaping دررفتن فرارکردن
escapes دررفتن فرارکردن
escaped دررفتن فرارکردن
escape دررفتن فرارکردن
chased واداربه فرارکردن
chace واداربه فرارکردن
chases واداربه فرارکردن
chase واداربه فرارکردن
chasing واداربه فرارکردن
skip bail <idiom> از دست قانون فرارکردن
sit out رو کردن و فرارکردن از خاک
flight فرارکردن کوچ کردن
let out <idiom> اجازه بیرون رفتن یا فرارکردن
inerrancy بی خطایی
bloodstone یشم خطایی
angelica سنبل خطایی
informally بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
sporadic fault خطایی که تصادفاگ رخ دهد
unformed بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
inherited error خطایی در فرآیند یا عمل قبلی
bias error خطایی با علامت و بزرگی ثابت
to be up to no good کار بدی [خطایی] کردن
to make r. for a wrong بی عدالتی یا خطایی را جبران کردن
I haven't done anything wrong. من هیچ خطایی [جرمی] نکردم.
corrective maintenance یافتن و تصحیح خطایی که رخ داده است
to take the fall for somebody مسئولیت خطایی را بجای کسی پذیرفتن
to take the fall [American English] مسئولیت چیزی [کاری یا خطایی] را پذیرفتن
flat ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
frailties نحیفی خطایی که ناشی ازضعف اخلاقی باشد
frailty نحیفی خطایی که ناشی ازضعف اخلاقی باشد
permanent خطایی در سیستم که قابل رفع کردن نیست
What has he done wrong? [مگر] او [مرد] چه خطایی [جرمی] کرده است؟
Taoism روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
check خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
checked خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
checks خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
solids خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
fatal error خطایی در برنامه یا وسیله که باعث آسیب سیستم میشود
false اخطار خطا وقتی که هیچ خطایی رخ نداده باشد
bugs خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
solid خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
bug خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
bugging خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
propagating خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
faulted توانایی سیستم برای کارکردن حتی وقتی خطایی رخ دهد
faults توانایی سیستم برای کارکردن حتی وقتی خطایی رخ دهد
fault توانایی سیستم برای کارکردن حتی وقتی خطایی رخ دهد
propagated خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
checking نرم افزاری که در برنامه یا نوشتار داده یا کد آن خطایی را پیدا میکند
propagate خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
propagates خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
parataxis مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
offhand بدون مقدمه بدون تهیه
unbranched بدون انشعاب بدون شعبه
achylous بدون کیلوس بدون قیلوس
unstressed بدون اضطراب بدون کشش
faulted سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
fault سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
circulars موقعیت خطایی که وقتی رخ میدهد که دو تا ولی در دوخانه به یکدیگر مراجعه کنند
circular موقعیت خطایی که وقتی رخ میدهد که دو تا ولی در دوخانه به یکدیگر مراجعه کنند
faults سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
detect خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detected خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detecting خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
safe mode حالت عملیات خاص در ویندوز که به صورت خودکارانتخاب میشودوقتی که در شروع خطایی رخ دهد
detects خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
reads خطایی که در هنگام عمل خواندن رخ میدهد چون داده ذخیره شده آسیب دیده است
jitter خطایی که در آن حرکت سرعت بالا پایین نشانگر روی صفحه وجدو دارد و در یک ارسال فیش
maintenance بررسی کننده برنامه که اشکال فرعی یا خطایی که به بخشهای اصلی آسیب نمیزند را صحیح میکند
read خطایی که در هنگام عمل خواندن رخ میدهد چون داده ذخیره شده آسیب دیده است
framing error خطایی که در اثر عدم موفقیت و خرابی دستگاه پذیرش دربازشناسی صحت بیتهایی که تشکیل یک کاراکتر را میدهندپیش می اید
glitches یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
glitch یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
diagnose ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
critical error خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
diagnosing ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
diagnosed ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
intermittent error خطایی که تصادفا در سیستم ارتباطی یا کامپیوتر رخ میدهد به علت خطای برنامه برنامه یا اختلال
bad sector شیاری که اشتباه فرمت شده است یا خطایی دارد و غیر قابل تصحیح یا نوشتن یا خواندن است
check حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
checked حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
checks حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
reads سیستم اطمینان از اینکه داده به درستی دریافت شده است و داده ارسالی برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
read سیستم اطمینان از اینکه داده به درستی دریافت شده است و داده ارسالی برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
run duration خطایی که هنگام اجرای برنامه یا وقوع خطا در حین اجرای برنامه تشخیص داده شود
propagate خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
error خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
errors خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
defective خطایی در دیسک سخت که داده روی برخی شیارها به درستی قابل خواندن نیست که میتواند ناشی از سطح دیسک آسیب دیده یا قرار گرفتن نامناسب نوک باشد
recoilless جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
reads مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
read مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
inoperculate بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
unstressed بدون مد
not nearctic بدون
to a certainty بدون شک
bottomless بدون ته
doubtlessly بدون شک
undoubtedly بدون شک
and no mistake بدون شک
wanting بدون
obtrusively بدون حق
ex- بدون
but بدون
without بدون
sans بدون
goalless بدون گل
acheilos بدون لب
undoubted بدون شک
acheilous بدون لب
i'll warrant بدون شک
indubitable بدون شک
ex بدون
anechoic بدون انعکاس
asymptomatic بدون علامت
acarpous بدون میوه
bloodlessly بدون خونریزی
ametabolous بدون دگردیسی
achlamydeous بدون پوشش
cordless <adj.> بدون سیم
acid free بدون اسید
acold بدون احساسات
achromic بدون ترخیم
air dry بدون رطوبت
ametabolic بدون دگردیسی
acranial بدون کاسهء سر
achromatic بدون ترخیم
avirulent بدون شدت
awless بدون بیم
disconnectedly بدون ارتباط
free from error <adj.> بدون مشکل
immaculate <adj.> بدون مشکل
discontinuously بدون اتصال
exclusive of بدون در نظرگرفتن
failure free بدون خرابی
flavorless بدون مزه
sound <adj.> بدون مشکل
free from backlash بدون لقی
impeccable <adj.> بدون مشکل
free from slip بدون لغزش
dimensionless بدون بعد
diamensionless بدون بعد
diamensionless بدون اندازه
bareheaded بدون کلاه
off hand بدون آمادگی
flawless <adj.> بدون مشکل
by rote بدون فکر
cordless بدون سیم
dealated بدون بال
degas بدون گازکردن
deice بدون یخ کردن
barrier-free بدون حائل
unselfish بدون خودخواهی
blankly بدون مقصودیامعنی
bloodless بدون خونریزی
problem-free <adj.> بدون زحمت
trouble-free <adj.> بدون زحمت
immediately بدون واسطه
toothless بدون دندانه
continuously بدون توقف
unresponsive بدون احتیاط
confidently بدون شبهه
problem-free <adj.> بدون دردسر
involuntarily بدون اراده
notwithstanding بدون توجه
direct <adj.> بدون واسطه
humble بدون ارتفاع
humblest بدون ارتفاع
bachelor بدون عیال
bachelors بدون عیال
inaction بدون فعالیت
indubitable بدون تردید
insecure بدون ایمنی
unfurnished بدون اثاثیه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com