Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
to tell a joke	بذله ای گفتن
Other Matches
wittiest	بذله گو
farceur	بذله گو
witty	بذله گو
wittier	بذله گو
quips	بذله
quipping	بذله
humorist	بذله گو
humorists	بذله گو
MOTs	بذله
MOT	بذله
quip	بذله
gagster	بذله گو
quipped	بذله
gagman	بذله گو
facete	بذله گو
joker	بذله گو
one-liner	بذله
jest	بذله
one-liners	بذله
jests	بذله
pliskie	بذله
mosul	بذله
plisky	بذله
jokers	بذله گو
joking	بذله
jokes	بذله
joke	بذله
joked	بذله
to answer in the a	اری گفتن بله گفتن
greets	درود گفتن تبریک گفتن
greeted	درود گفتن تبریک گفتن
greet	درود گفتن تبریک گفتن
wit	بذله گویی
facetiousness	بذله گویی
wits	بذله گویی
jest	بذله گویی
jests	بذله گویی
humoralism	بذله گوئی
wittiness	بذله گویی
jolly	بذله گو خیلی
frolicsome	شادمان بذله گو
bon mot	بذله لطیفه
jocosely	بذله گویی
jocose	بذله گویی
witticism	بذله گویی
witticisms	بذله گویی
waggery	بذله گویی
facetiae	بذله فکاهیات
rogues	بذله گو هرس کردن
rogue	بذله گو هرس کردن
waggishly	بذله گو خنده دار
gagger	شوخی کننده بذله گو
waggish	بذله گو خنده دار
pleasantry	بذله گویی شوخی
wittily	بطور لطیفه یا بذله
pleasantries	بذله گویی شوخی
gambit	بذله موضوع بحث
gambits	بذله موضوع بحث
sputter	تند ومغشوش سخن گفتن باخشم سخن گفتن
sputters	تند ومغشوش سخن گفتن باخشم سخن گفتن
sputtered	تند ومغشوش سخن گفتن باخشم سخن گفتن
wot	هوش زیرکی فهم ادراک عقل بذله گویی
informing	گفتن
informs	گفتن
to weep out	گفتن
to tell a story	گفتن
utter	گفتن
bubbles	گفتن
inform	گفتن
bubbled	گفتن
utters	گفتن
bubble	گفتن
uttered	گفتن
relate	گفتن
to give utterance to	گفتن
vituperate	بد گفتن
rehearse	گفتن
rehearsed	گفتن
saith	گفتن
mouth	گفتن
pshaw	اه گفتن
rehearses	گفتن
utterances	گفتن
utterance	گفتن
relates	گفتن
viyuperate	بد گفتن
bubbling	گفتن
tell	گفتن
let (someone) know <idiom>	گفتن
say	گفتن
adduse	گفتن
let out <idiom>	گفتن
get out	گفتن
mouths	گفتن
mouthing	گفتن
mouthed	گفتن
says	گفتن
iteration	گفتن
tells	گفتن
telling-off	گفتن
rehearsing	گفتن
to blunder out	جویده گفتن
call bad names	ناسزا گفتن
to bellow out	بانعره گفتن
fabulize	افسانه گفتن
to bid a	بدرود گفتن
to draw the long	اغراق گفتن
to bid a	وداع گفتن
to bid welcome	خوشامد گفتن
to blunder out	بی فکرانه گفتن
to bellow forth	با نعره گفتن
doxologize	ستایش گفتن
commiserate	تسلیت گفتن بر
interject	بطورمعترضه گفتن
interjecting	بطورمعترضه گفتن
interjects	بطورمعترضه گفتن
commiserating	تسلیت گفتن بر
salutes	تهنیت گفتن
saluted	تهنیت گفتن
salute	تهنیت گفتن
saluting	تهنیت گفتن
commiserates	تسلیت گفتن بر
commiserated	تسلیت گفتن بر
enounce	به صراحت گفتن
interjected	بطورمعترضه گفتن
bootlick	تملق گفتن از
belies	دروغ گفتن
belied	دروغ گفتن
belie	دروغ گفتن
extemporizing	بالبداهه گفتن
adulate	مدح گفتن
allegorize	مثل گفتن
avouch	اشکارا گفتن
extemporizes	بالبداهه گفتن
extemporized	بالبداهه گفتن
extemporize	بالبداهه گفتن
extemporising	بالبداهه گفتن
extemporises	بالبداهه گفتن
extemporised	بالبداهه گفتن
belying	دروغ گفتن
observe	گفتن برپاداشتن
to pile it on	اغراق گفتن
to throw the hatchet	اغراق گفتن
to a. oneself	سخن گفتن
to make a remark	سخن گفتن
to pull	اغراق گفتن
to put it on	اغراق گفتن
to sigh out	با اه وحسرت گفتن
to speak through one's nose	سخن گفتن
to spoke the t.	راست گفتن
observing	گفتن برپاداشتن
observes	گفتن برپاداشتن
observed	گفتن برپاداشتن
adduee	گفتن افهارنمودن
abandons	ترک گفتن
tallyho	اهای گفتن
giggling	سخن گفتن
confided	محرمانه گفتن
confides	محرمانه گفتن
pass a remark	سخنی گفتن
misstate	غلط گفتن
mant	با لکنت گفتن
pitch a yarn	قصه گفتن
mammer	بالکنت گفتن
swears	ناسزا گفتن
swear	ناسزا گفتن
macarize	خوشابحال گفتن
lay to	دروغ گفتن
panegyrize	مدح گفتن
outvoice	موثرترسخن گفتن از
outvoice	بلندترسخن گفتن از
commune	راز دل گفتن
communed	راز دل گفتن
communes	راز دل گفتن
giggles	سخن گفتن
communing	راز دل گفتن
nuncupate	زبانی گفتن
giggled	سخن گفتن
giggle	سخن گفتن
screamed	ناگهانی گفتن
screams	ناگهانی گفتن
confide	محرمانه گفتن
rejoins	در پاسخ گفتن
lalophobia	گفتن هراسی
rejoined	در پاسخ گفتن
whiff	دروغ گفتن
speak the trurh	صادقانه گفتن
sweet talk	تملق گفتن
weasel	دروغ گفتن
tack tall	گزاف گفتن
take leave of	بدرود گفتن با
speaks	سخن گفتن
speak	سخن گفتن
reviles	ناسزا گفتن
weasels	دروغ گفتن
reviled	ناسزا گفتن
overstate	اغراق گفتن در
gnosticize	عرفان گفتن
overstated	اغراق گفتن در
rejoin	در پاسخ گفتن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com