Dictiornary-Farsi | بذله موضوع بحث | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
gambit	بذله موضوع بحث
gambits	بذله موضوع بحث


Other Matches

queueing	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential access	فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queue	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queued	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queues	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread	این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
red herring	شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herrings	شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
that is not the proposition	موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
reversing	روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse	روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed	روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses	روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
joked	بذله
joke	بذله
quipping	بذله
quips	بذله
jokes	بذله
one-liner	بذله
gagman	بذله گو
joking	بذله
MOTs	بذله
mosul	بذله
facete	بذله گو
quipped	بذله
one-liners	بذله
jests	بذله
gagster	بذله گو
humorists	بذله گو
MOT	بذله
plisky	بذله
humorist	بذله گو
pliskie	بذله
quip	بذله
jest	بذله
farceur	بذله گو
jokers	بذله گو
wittier	بذله گو
joker	بذله گو
witty	بذله گو
wittiest	بذله گو
facetiae	بذله فکاهیات
bon mot	بذله لطیفه
to tell a joke	بذله ای گفتن
wits	بذله گویی
wit	بذله گویی
jolly	بذله گو خیلی
facetiousness	بذله گویی
jocosely	بذله گویی
jocose	بذله گویی
jests	بذله گویی
humoralism	بذله گوئی
witticism	بذله گویی
witticisms	بذله گویی
frolicsome	شادمان بذله گو
waggery	بذله گویی
jest	بذله گویی
wittiness	بذله گویی
circulars	فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circular	فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
rogue	بذله گو هرس کردن
wittily	بطور لطیفه یا بذله
rogues	بذله گو هرس کردن
waggish	بذله گو خنده دار
gagger	شوخی کننده بذله گو
pleasantries	بذله گویی شوخی
pleasantry	بذله گویی شوخی
waggishly	بذله گو خنده دار
wot	هوش زیرکی فهم ادراک عقل بذله گویی
question	موضوع
subject	موضوع
questioned	موضوع
questions	موضوع
head	موضوع
proposition	موضوع
issue	موضوع
plotless	بی موضوع
issues	موضوع
theme	موضوع
subjects	موضوع ها
themes	موضوع
text	موضوع
texts	موضوع
issued	موضوع
subjected	موضوع
propositioning	موضوع
mattering	موضوع
objecting	موضوع
objects	موضوع
criteria	موضوع
point	موضوع
matter	موضوع
propositions	موضوع
objected	موضوع
propositioned	موضوع
topic	موضوع
topics	موضوع
direct objects	موضوع
indirect objects	موضوع
matters	موضوع
object	موضوع
afair	موضوع
subjecting	موضوع
motifs	موضوع
motif	موضوع
subjects	موضوع
themes	موضوع ها
topic	موضوع
mattered	موضوع
subject [topic]	موضوع
topics	موضوع ها
subjected	شیی موضوع
lemma	مقدمه موضوع
it is a question of money	موضوع بسته به
subject	رعایا موضوع
subjecting	شیی موضوع
subject	شیی موضوع
subjected	رعایا موضوع
in question	موضوع بحث
not to point	بیرون از موضوع
matter on hand	موضوع بحث
in contestation	موضوع بحث
side issues	موضوع فرعی
not to the point	خارج از موضوع
out of question	خارج از موضوع
affaire d'honneur	موضوع شرافتی
off the track	از موضوع پرت
at issue	موضوع بحث
recitation	تعریف موضوع
recitations	تعریف موضوع
monomaniac	دیوانه یک موضوع
beside the question	خارج از موضوع
subjects	رعایا موضوع
subjects	شیی موضوع
subjecting	رعایا موضوع
objective complement	مکمل موضوع
side issue	موضوع فرعی
fair game <idiom>	موضوع تهاجم
postulates	اصل موضوع
postulated	اصل موضوع
postulate	اصل موضوع
grievance	موضوع شکایت
postulating	اصل موضوع
neither here nor there <idiom>	بیربط به موضوع
businesses	موضوع تجارت
business	موضوع تجارت
decades	ده موضوع یا رویداد
decade	ده موضوع یا رویداد
a horse of another colour [different colour]	موضوع علیحده
What's behind all this?	موضوع چه است؟
objects	موضوع منظره
objecting	موضوع منظره
objected	موضوع منظره
object	موضوع منظره
indirect objects	موضوع منظره
direct objects	موضوع منظره
What's the matter?	موضوع چیه؟
What gives?	موضوع چه است؟
What is happening?	موضوع چه است؟
What's on?	موضوع چه است؟
What's up?	موضوع چه است؟
What's wrong?	موضوع چه است؟
What's going on?	موضوع چه است؟
What is the matter?	موضوع چه است؟
What's cooking?	موضوع چه است؟
issues	موضوع دعوی
privity	موضوع محرمانه
side show	موضوع فرعی
sides of the question	اطراف موضوع
sign position	موضوع علامت
subject matter	موضوع اصلی
universe of discourse	موضوع بحث
subject and predicate	موضوع و محمول
issue	موضوع شماره
issue	موضوع دعوی
issued	موضوع شماره
issued	موضوع دعوی
issues	موضوع شماره
What is it all about ?	موضوع چیست ؟
subject of debate	موضوع دعوی
irrelevant	خارج از موضوع
subject matter	مطلب موضوع
problems	معما موضوع
case	موضوع حالت
cases	موضوع حالت
problem	معما موضوع
res ipsa loquitur	موضوع گویاست
subduce	موضوع کردن
that is not the question	موضوع این نیست
at stake	نامعلوم موضوع بحث
that is a matter of habit	موضوع عادت است
It dawned on me.	بعدش من [آن موضوع را] فهمیدم.
stick to the point	از موضوع خارج نشوید
It deals with ...	موضوع در باره ... است.
question in dispute	موضوع متنازع فیه
reagent	موضوع ازمایش روانی
remind me ofit	ان موضوع را بخاطرمن بیاورید
permit goods coveredby	کالای موضوع پروانه
the matter in hand	موضوع مورد بحث
the matter is perplexed	موضوع درهم است