Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English
Persian
vertical equity
برابرسازی عمودی
Other Matches
equalization
برابرسازی
factor price equalization
برابرسازی قیمت عوامل
standard
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
vertical redundancy check
بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
upright
عمودی
vertical
عمودی
perpendecular
عمودی
erect
عمودی
perpendicular
عمودی
righting
حق عمودی
righted
حق عمودی
right
حق عمودی
othogonal
عمودی
erected
عمودی
straightest
عمودی
plumb lines
خط عمودی
straighter
عمودی
straight
عمودی
lineal
عمودی
on end
عمودی
erecting
عمودی
erects
عمودی
plumb line
خط عمودی
orthogonality
حالت عمودی
orthotropism
رویش عمودی
perpendecular
خط عمودی یا قائم
orthogonal rotation
چرخش عمودی
out of plumb
غیر عمودی
off plmb
غیر عمودی
brise-soleil
کرکره عمودی
riser
سیم عمودی
angle socket
سرپیچ عمودی
apeak
عمودی قائم
apeak
بحالت عمودی
out of the perpendicular
غیر عمودی
erectness
حالت عمودی
joint drain
زهکش عمودی
linal descent
وارث خط عمودی
normal acceleration
شتاب عمودی
normal axis
محور عمودی
normal force
تلاش عمودی
plumb
شاقول عمودی
normal force
نیروی عمودی
lineal
عمودی اجدادی
perpendicularity
حالت عمودی
nosedived
فرود عمودی
nosedive
فرود عمودی
Y direction
حرکت عمودی
y axis
محور عمودی
whip stall
حرکت عمودی
verticality
حالت عمودی
vertical synchronizing
همزمانساز عمودی
vertical scrolling
چرخش عمودی
nosedives
فرود عمودی
nosediving
فرود عمودی
vertical
عمودی
[ریاضی]
near vertical
تقریبا عمودی
hammer-post
تیر عمودی
door-post
[تیر عمودی در]
crown-post
تیرک عمودی
brise-soleil
پرده عمودی
vertical recording
ضبق عمودی
vertical axis
محور عمودی
vertical antenna
انتن عمودی
vertical adjustment
تنظیم عمودی
tap root
ریشه عمودی
portraint orientation
تمایل عمودی
vertical equity
عدالت عمودی
plumbness
حالت عمودی
vertical combines
ترکیب عمودی
vertical expansion
گسترش عمودی
vertical mobility
تحرک عمودی
vertical justification
تنظیم عمودی
vertical justification
تطابق عمودی
vertical interval
فاصله عمودی
vertical merger
ادغام عمودی
vertical integration
ادغام عمودی
vertical growth
رشد عمودی
vertical force
نیروی عمودی
boomed
ستون عمودی
booming
ستون عمودی
aplomb
حالت عمودی
booms
ستون عمودی
profiled
برش عمودی
profiling
برش عمودی
stringer
تراورس عمودی
cliff
صخره عمودی
stringers
تراورس عمودی
profiles
برش عمودی
cliffs
صخره عمودی
boom
ستون عمودی
profile
برش عمودی
gules
خطوط موازی عمودی
profiles
نیمرخ برش عمودی
profiling
نیمرخ برش عمودی
lucarne
پنجره عمودی خوابگاه
vertical application
برنامه کاربردی عمودی
jambs
تیر عمودی چارچوپ
stanchion
میلههای عمودی ناو
jamb
تیر عمودی چارچوپ
serrated vertical pulse
ضربه عمودی دندانهای
vertical stabilizer
تیغه یا باله عمودی
vertical tab
جدول بندی عمودی
taproot
ریشه عمودی اصلی
vertically adjustable
قابلیت تنظیم عمودی
vrc
بررسی افزایش عمودی
munting
الت عمودی پنجره
y axis
بردار عمودی گراف
door-jamb
[تیر عمودی چارچوب در]
upright
تیرک عمودی دروازه
stairwell
پله کان عمودی
goalpost
تیرک عمودی دروازه
profile
نیمرخ برش عمودی
crown-strut
[شمع پشتبند عمودی]
profiled
نیمرخ برش عمودی
erectly
بطور ایستاده یا عمودی
plumb
: راست بطور عمودی
hoop
میله عمودی کروکه
goalposts
تیرک عمودی دروازه
rudder
مکان عمودی متحرک
rudders
مکان عمودی متحرک
Y coordinate
مختصات بردار عمودی
anchor at short stay
لنگر طولی عمودی
hoops
میله عمودی کروکه
vertical cliffs
صخره های عمودی
stairwells
پله کان عمودی
pitches
چرخش عمودی وعرضی ناو
sternpost
تیر عمودی عقب کشتی
king-pendant
[تیر عمودی در خرپای میانی]
orthotropic
دارای محور اصلی عمودی
slash pocket
جیب عمودی درجهت درزلباس
vertical speed
سرعت صعود عمودی هواپیما
stump
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumped
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
vertical events numbering
شماره گذاری عمودی وقایع
stumps
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
profile
برش عمودی تصویر جانبی
chimney-jamb
[تیر عمودی چارچوب دودکش]
profiled
برش عمودی تصویر جانبی
profiles
برش عمودی تصویر جانبی
adjustment for vertical-circle image
تنظیم عمودی مرکز تصویر
flute
[شیار عمودی روی ستون]
axis
برای مختصات عمودی در گراف
stumping
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
pitch
چرخش عمودی وعرضی ناو
bulkheads
دیواره عمودی روی قایق
bulkhead
دیواره عمودی روی قایق
escoinson
[گوشه تیر عمودی چارچوب]
profiling
برش عمودی تصویر جانبی
papering
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
simple shear
دراین برش تنش عمودی وجودندارد
uprights
تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
y axis
محور عمودی روی یک صفحه مختصات
paper
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
papers
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
y amplifier
تقویت کننده با سیستم انحراف عمودی
stiles
باهو چوب عمودی چهارچوب درب
stile
باهو چوب عمودی چهارچوب درب
plumb
عمق پیمودن عمودی قرار دادن
masse
ضربه عمودی به یک طرف گوی بیلیارد
hanging-post
[تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
lubber line
خط عمودی بر روی صفحه قطب نما
papered
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
orientation
جهت صفحه یا به صورت لبه افقی یا عمودی
durn
[تیر عمودی در ساخته شده از چوب بائو]
capriole
پرش عمودی اسب با پاهای کشیده به عقب
stick
هریک از سه میله عمودی کریکت چوبدست اسکی
springing teal
تیراندازی به هدفهایی که بطور عمودی بالا می ایند
munnion
جرز الت عمودی در میان قسمتهای پنجره
mullion
جرز یا الت عمودی میان قسمتهای پنجره
column
خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
intertie
تیرافقی که تیرهای عمودی رابهم نگاه میدارد
high tailed aircraft
هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
columns
خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
two-dimensional
آرایهای که عناصر افقی و عمودی محل دهی میکند
rimrock
صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
bollard
تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
vertical replenishment
تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
escapement
تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
bollards
تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
hemstitch
رشتههای نخ رابطورموازی قرار دادن ورشتههای عمودی را ازلای انهاگذراندن
rockets
راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
rocketed
راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
cross-window
[پنجره ای با جرز عمودی میان قسمت هایش به شکل صلیب]
long-and-short work
[بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
X Y
مختصات برای رسم گراف که x بردار افق و y عمودی است
lanternpinion
چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
rocket
راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
lofts
زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
loft
زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
rocketing
راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
over the shoulder bombing
نوعی بمباران عمودی که پس از عبور از خط قایم هدف بمب رها میشود
poles
چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
pole
چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
bar graph
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
columnar
گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
keystone distortion
تغییر شکل تصویر که خط وط عمودی در لبههای افقی صفحه نمایش خم می شوند
bar chart
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند
tabbing
تنظیم یک ستون از اعداد به طوری که نقاط دهدهی عمودی قرار گرفته اند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com