English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
libra برابر با61 اونس
Other Matches
fluid dram واحد سنجش مایعات برابر با8/1 اونس مایع
ounce اونس
ounces اونس
oz مخفف اونس
uncia یک دوازدهم یک اینچ یک اونس
ounce per inch square اونس اینچ مربع
howitzer توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
doubled up سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
density سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
densities سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
isodomun [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
sensitive to corrosion حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
triplicate سه برابر سه برابر کردن
without recourse عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
splash proof enclosure حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
euqal برابر
homological برابر
he is twice the man he was دو برابر
square برابر
level with each other برابر
squares برابر
squaring برابر
breast برابر
ninefold نه برابر
breasts برابر
opposite برابر
opposites برابر
one fold یک برابر
squared برابر
equipollent برابر
decuple ده برابر
versus در برابر
equaled برابر
equaling برابر
double دو برابر
equalled برابر
tantamount برابر
equalling برابر
identical برابر
equals برابر
equal برابر
doubled دو برابر
as much a دو برابر
for در برابر
triple سه برابر
tripled سه برابر
triples سه برابر
tripling سه برابر
doubled up دو برابر
bracketed برابر
one hundred times as many صد برابر
sextuple شش برابر
sixfold شش برابر
tenfold ده برابر
two fold دو برابر
three fold سه برابر
even <adj.> برابر
threefold سه برابر
vs در برابر
symmetric برابر
paripassu برابر
eq برابر با
abreast برابر
doubled دو برابر کردن
under the same conditions شرایطی برابر
doubled دو برابر بزرگتر
doubled اندازه دو برابر
doubled up : دو برابر دوتا
doubled up دو برابر کردن
mustn't برابر است با not must
doubled up دو برابر بزرگتر
doubled up اندازه دو برابر
EC پیشوند برابر با ex-
water resistant مقاوم در برابر اب
levelled سطح برابر
doubled : دو برابر دوتا
double اندازه دو برابر
identical کاملا" برابر
equalization برابر کردن
double : دو برابر دوتا
dead even دقیقا برابر
double دو برابر کردن
levels سطح برابر
leveled سطح برابر
level سطح برابر
life long برابر با یک عمر
double دو برابر بزرگتر
manifold چند برابر
triply بطور سه برابر
ge بزرگتر از یا برابر با
septuple هفت برابر
humbled to the dust باخاک برابر
level out برابر کردن
sextuple شش برابر کردن
leveler برابر کننده
leveller برابر کننده
sevenfold هفت برابر
millionfold یک میلون برابر
money worth برابر پول
nip and tuck تقریبا برابر
octuple هشت برابر
senary شش برابر ششگانه
reduplicate دو برابر کردن
quintuple پنج برابر
quadraple چهار برابر
prallelize برابر کردن
fivefold پنج برابر
peered برابر بودن با
eualize برابر کردن
fair play شرایط برابر
triplex سه برابر کردن
antitheses برابر نهاده
antithesis برابر نهاده
triple precision دقت سه برابر
triple precision با دقت سه برابر
against payment در برابر پول
anti thesis برابر نهاد
trebly بطور سه برابر
treble our casualties سه برابر تلفات ما
doubler دو برابر کننده
eight fold هشت برابر
parallelize برابر کردن
equality gate برابر سازی
equalze برابر کننده
peer to each other برابر با یکدیگر
par برابر کردن
parallels برابر خط موازی
peer برابر بودن با
equalizer برابر کننده
deuce برابر درامتیاز 04
peering برابر بودن با
equivalent برابر مشابه
equivalents برابر مشابه
equal برابر مساوی
equaled برابر مساوی
equaling برابر مساوی
equalled برابر مساوی
plains صاف برابر
plainest صاف برابر
plainer صاف برابر
multiple چند برابر
trebling سه برابر کردن
counterbalance نیروی برابر
trebles سه برابر کردن
counterbalanced نیروی برابر
trebled سه برابر کردن
tie برابر شدن
counterbalances نیروی برابر
treble سه برابر کردن
lifelong برابر یک عمر
plain صاف برابر
equalizers برابر کننده
equalling برابر مساوی
equilateral دو پهلو برابر
counterweight وزنه برابر
ties برابر شدن
parallelling برابر خط موازی
parallelled برابر خط موازی
paralleled برابر خط موازی
counterweights وزنه برابر
equals برابر مساوی
parallel برابر خط موازی
paralleling برابر خط موازی
creep resistant مقاوم در برابر خزش
resistance to tempering مقاوم در برابر بازپخت
resistance to failure مقاوم در برابر ترک
payment against documents پرداخت در برابر اسناد
fourfold چهار برابر چهارگانه
resistance to cracking مقاوم در برابر شکستگی
phase equalizer برابر کننده فاز
quintuplicate پنج برابر کردن
quadruple fission انشقاق چهار برابر
premunition مقاومت در برابر مرض
equal cost lines خطوط هزینه برابر
hydrotaxis ایجاد واکنش در برابر اب
equalizing force نیروی برابر کننده
pull up with با چیزی برابر شدن
pattern offense موضعگیری در برابر حریف
delay equalizer برابر کننده تاخیر
equipotent دارای اثرات برابر
insulation against vibration حفافت در برابر ارتعاش
septuple هفت برابر شدن
pull up to با چیزی برابر شدن
multiple precision دقت چند برابر
multifold چند برابر چندگانه
slip proof مقام در برابر لغزش
torsion resistant مقاوم در برابر پیچش
swelling resistant مقاوم در برابر تورم
to set off انداختن برابر کردن
manifolding چند برابر سازی
liability for damages مسئولیت در برابر خسارت
principle of equal advantage اصل مزیت برابر
iso cost curve منحنی هزینه برابر
overkill کشتار چند برابر
isopod برابر پای جورپای
isopodan برابر پای جورپای
lightfast مقاوم در برابر نور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com