Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (11 milliseconds)
English
Persian
parallel
برابر خط موازی
paralleled
برابر خط موازی
paralleling
برابر خط موازی
parallelled
برابر خط موازی
parallelling
برابر خط موازی
parallels
برابر خط موازی
Search result with all words
parallel
موازی کردن برابر کردن
paralleled
موازی کردن برابر کردن
paralleling
موازی کردن برابر کردن
parallelled
موازی کردن برابر کردن
parallelling
موازی کردن برابر کردن
parallels
موازی کردن برابر کردن
Other Matches
paralleled
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleling
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelled
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelling
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallels
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
multiple
معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
lpt
در DOS نام دستگاهی است که به یکی از درگاههای موازی مربوط می گردد وچاپگرهای موازی می توانندبه ان متصل شوند
MIMD
معماری پردازنده موازی که تعدادی ALU و وسایل حافظه را موازی استفاده میکند تا پردازش سریع داشته باشد
howitzer
توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
double
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
density
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
densities
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
isodomun
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
shunts
موازی موازی فرعی
shunted
موازی موازی فرعی
shunt
موازی موازی فرعی
sensitive to corrosion
حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
triplicate
سه برابر سه برابر کردن
universal
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
without recourse
عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
splash proof enclosure
حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
parallelling
موازی
parallels
موازی
paralleled
موازی
parallel ruler
خط کش موازی
parallel
موازی
shunt
موازی
two parallel lines
دو خط موازی
shunted
موازی
shunts
موازی
coaxial
موازی
parallelled
موازی
paralleling
موازی
parallel operation
عمل موازی
parallel operation
عملکرد موازی
parallel interface
رابط موازی
parallel printing
چاپ موازی
parallel processing
پردازش موازی
parallel circuit
مدار موازی
parallel column
ستونهای موازی
parallel cells
یاختههای موازی
parallel access
دستیابی موازی
parallel conversion
تبدیل موازی
parallel feed
خورد موازی
parallel operation
عملیات موازی
parallel port
درگاه موازی
parallel printer
چاپگر موازی
parallel connection
اتصال موازی
parallel computer
کامپیوتر موازی
shunt element
عنصر موازی
shunt
مقاومت موازی
machinist vise
گیره موازی
shunted
مقاومت موازی
shunts
مقاومت موازی
collimator
موازی ساز
centronics interface
رابط موازی
antiparalle
موازی ناهمسو
doube bead
گچ بری موازی
along
موازی با طول
axially parallel
موازی محوری
shunt capacitor
خازن موازی
parallel processor
موازی پرداز
parallel adder
افزایشگر موازی
parallel transmission
انتقال موازی
parallel transmission
مخابره موازی
parallel system
شبکه موازی
parallel storage
انبارش موازی
parallel storage
انباره موازی
parallel sheaf
مروحه موازی
parallel run
اجرای موازی
parallel reading
خواندن موازی
parallel processor
پردازنده موازی
parallel transmission
ارسال موازی
serioprallel
دنبالهای و موازی
running in parallel
پردازش موازی
pyeonhi seogi
موازی ایستادن
flashes
معدن موازی سریع A/D.
bowling crease
خط موازی جلوی پایه ها
swing
پیچیدن موازی اسکیها
offside line
خط فرضی موازی با دروازه
parallel access
با دست یابی موازی
flashed
معدن موازی سریع A/D.
multiple transformer
مبدل با اتصال موازی
trimarans
قایق با 3 بدنه موازی
trimaran
قایق با 3 بدنه موازی
one point perspective
پرسپکتیو همرو یا موازی
branch extension
اتصال موازی فرعی
parallel adder
جمع کننده موازی
swings
پیچیدن موازی اسکیها
collimate
موازی قرار دادن
ideal paralleling
مدار موازی ایده ال
gules
خطوط موازی عمودی
five yard line
خط داخلی و موازی خط کناری
endline
خطوط موازی با 04 مترفاصله
parallel perspective
پرسپکتیو همرو یا موازی
parallelling
موازی کردن اسکیها
flash
معدن موازی سریع A/D.
jet turn
چرخش موازی اسکی ها
clamp base vise
گیره با فکهای موازی
parallels
موازی کردن اسکیها
parallelled
موازی کردن اسکیها
parallel
موازی کردن اسکیها
parallel search storage
انباره جستجوی موازی
parallel trussed girder
تیر شبکهای موازی
to draw parallels
خطهای موازی کشیدن
series parallel connection
اتصال سری- موازی
series parallel connection
اتصال زنجیری- موازی
to flatten out
بازمین موازی شدن
to flatten out
موازی زمین پروازکردن
parallel resonant circuit
مدار همنوای موازی
twentyfive
خط 52 یاردی موازی با خط دروازه
parallel gap welder
جوشگر شکاف موازی
paralleling
موازی کردن اسکیها
parallel input output
ورودی و خروجی موازی
twentyfive yard line
خط 52 یاردی موازی خط پایانی
parallel clamp
گیره پیچی موازی
paralleled
موازی کردن اسکیها
series parallel dimming
اتصال زنجیری- موازی لامپها
dual
دو لیست موازی جدا از اطلاعات
to decline from the parallel
از حالت موازی خارج شدن
chitary jireugi
ضربه مشت موازی یا افقی
stramline flow
جریان موازی یابی ممانعت
connect in parallel
بطور موازی اتصال دادن
threefold
سه برابر
three fold
سه برابر
level with each other
برابر
versus
در برابر
tenfold
ده برابر
even
<adj.>
برابر
symmetric
برابر
square
برابر
two fold
دو برابر
equipollent
برابر
euqal
برابر
decuple
ده برابر
he is twice the man he was
دو برابر
homological
برابر
opposites
برابر
opposite
برابر
breasts
برابر
breast
برابر
squaring
برابر
squares
برابر
squared
برابر
as much a
دو برابر
equals
برابر
ninefold
نه برابر
doubled
دو برابر
equal
برابر
equaled
برابر
eq
برابر با
one fold
یک برابر
equaling
برابر
paripassu
برابر
double
دو برابر
equalled
برابر
tantamount
برابر
one hundred times as many
صد برابر
equalling
برابر
identical
برابر
doubled up
دو برابر
tripled
سه برابر
triples
سه برابر
sixfold
شش برابر
triple
سه برابر
sextuple
شش برابر
tripling
سه برابر
abreast
برابر
for
در برابر
bracketed
برابر
vs
در برابر
bicylindrical
دارای دو سطح استوانهای بامحورهای موازی
bit parallel
طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
shunted
موازی کردن بستن بسته شدن
shunt
موازی کردن بستن بسته شدن
shunts
موازی کردن بستن بسته شدن
railing
تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
carding
موازی کردن الیاف قبل از ریسندگی
railings
تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
lateral
افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
choir-aisle
[راهرو موازی از شبستان به جایگاه همسرایان]
parallel
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
parallelling
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
stria
نوار باریک هریک از خطوط موازی
magnetic shunt
اتصال شنت موازی فرعی مغناطیسی
parallels
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
petri nets
مدل نمایش سیستمهای همزمان یا موازی
rejector
اندوکتانس موازی برای وازدن یک فرکانس
narani seogi
ایستادن موازی پاها همعرض شانه
paralleled
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
t square
خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
parallelled
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
strainght running
فرود در مسیر مستقیم بااسکیهای موازی
paralleling
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
multidimensional
تعداد آرایههای موازی به همراه عمق
doubled
اندازه دو برابر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com