English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
accommodation bill براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
Other Matches
post script مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
retiring a bill براتی را تسویه کردن
to dishonour a bill براتی را فکول کردن
pecuniary liability ضمانت ضمانت جبران خسارت
to protean a bill وجه براتی راتامین کردن
protect a bill وجه براتی را تامین کردن
black endorsement براتی که در وجه حامل فهرنویسی شده باشد
blank bill براتی که در ان محل پرداخت قید نشده باشد
special acceptance of a bill of قبولی براتی که فقط در محلی خاص قابل پرداخت است
laying up تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
purveying تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey تهیه اذوقه تهیه سورسات
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
job lot مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
job lots مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
individual فردی
subjective فردی
individuals فردی
roll reversal حالتی که سبب معکوس شدن کنترل میگردد
gastrin هورمونی که موجب ترشح شیره معده میگردد
hyperinsulinism درخون که موجب کم شدن قند خون میگردد
ontogeny پدیدایی فردی
pattern خصوصیات فردی
single entry حسابداری فردی
ontogency تکوین فردی
patterns خصوصیات فردی
interpersonal coherence انسجام بین فردی
personalism فلسفه فردی
personal right حقوق فردی
personal tempo اهنگ فردی
personal pace اهنگ فردی
intrapersonal درون فردی
interindividual میان فردی
ontogenesis پدیدایی فردی
intraindividual درون فردی
Every individual in the society should . . . هر فردی درجامعه با ید ...
interpersonal میان فردی
libertarian طرفدارازادی فردی
libertarians طرفدارازادی فردی
idiosyncrasies خصیصه فردی
individual differences تفاوتهای فردی
individuality وجود فردی
individual ownership مالکیت فردی
individual responsibility مسئوولیت فردی
individualization فردی ساختن
idiosyncrasy خصیصه فردی
hexastich قطعه شش فردی
linocut چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد
backsliding کسی که پس از ترکیکعادت بد به عادت سابق خود باز میگردد
grace note نتی که به اهنگ برای زیبایی اصلی اضافه میگردد
treasury stock سهم منتشره شرکت که بعنوان سرمایه منظور میگردد
ashless dispersant oil نوعی روغن معدنی که مانع تجمع ناخالصیها میگردد
fox fire نور وتشعشعی که گاهی ازچوبهای پوسیده ساطع میگردد
royalty پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد
royalties پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد
map compilation تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
pattern الگو صفات فردی
interpersonal conflict تعارض میان فردی
libertarianism طرفداری از ازادی فردی
aptitude tests ازمون قابلیت فردی
individualism اصول استقلال فردی
individual demand schedule جدول تقاضای فردی
units نفر عدد فردی
unit نفر عدد فردی
autecology بوم شناسی فردی
patterns الگو صفات فردی
aptitude test ازمون قابلیت فردی
personal distribution توزیع درامد فردی
pin عدد شناسایی فردی
pinned عدد شناسایی فردی
personal data sheet برگه اطلاعات فردی
pinning عدد شناسایی فردی
bays حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
grout curtain لایه سیمانی تزریق شدهای که در زیر پی سد مانع تراوشات میگردد
baying حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
bayed حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
bay حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
streaky دارای اخلاق وخصوصیات فردی
depersonalization توجه نکردن به هویت فردی
streakier دارای اخلاق وخصوصیات فردی
streakiest دارای اخلاق وخصوصیات فردی
individuals اختصاصی فردی یک نفر سرباز
individual اختصاصی فردی یک نفر سرباز
paraboloid سطحی که در اثر گردش جسم شلجمی بدور خود تشکیل میگردد
earthquake factor مقدار درصد شتاب ثقلی که درطرح محاسبات ساختمانی منظور میگردد
IRA مخفف حساب پس انداز بازنشستگی فردی
individualism اصول ازادی فردی در سیاست واقتصاد
chandler فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
girt تیری که بین دو ستون بطورافقی قرارگرفته و روی ان دیوار تیغهای بنا میگردد
lumen واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
polyester نمک الی مرکبی که تغلیظ شده ودر پلاستیک سازی مصرف میگردد
miscegenation ازدواج سفید پوست با فردی ازنژاد دیگر
individualizes منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
data clerk فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
individualises منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualized منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualizing منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualize منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualised منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualising منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
lymphoblast سلولی که تبدیل بذره سفید یابیرنگ بلغم یاخلط میگردد سلول نرسیده لنفی
whitcomb body جسم ایرودینامیکی که به هواپیما اضافه میشود و سبب بهبود توزیع حجم اریارول میگردد
pyxidium کپسول گیاهی که نیمی از ان در اثر شکفتن بازواز نیم پایینش جدا میگردد مجری
yellow bile مادهء زردی که در قدیم میگفتند از کبد ترشح میشود و موجب ایجادحالت سودایی میگردد
to walk on eggshells <idiom> در برخورد با فردی یا موقعیتی بیش از اندازه مراقب بودن
libertarian طرفدارآزادی [جدا از حکم دولت] فردی [فلسفه] [سیاست]
security specialist فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
covering letters نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
mandrel جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
covering letter نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
ogive شکل حاصل از منحنی مدارسیارهای که شعاع ان به تدریج زیاد شده تا سرانجام به خط راست تبدیل میگردد
warranties ضمانت
bond ضمانت
bail ضمانت
warrant ضمانت
warranted ضمانت
warranty ضمانت
warrants ضمانت
warranting ضمانت
warranty ضمانت
guaranteed ضمانت
guarantees ضمانت
mainprise ضمانت
pledge [archaic] [guaranty] ضمانت
guaranty ضمانت
guarantee ضمانت
suretyship ضمانت
sponsored by به ضمانت
sponsion ضمانت
guarantee ضمانت
guaranty ضمانت
sponsorship ضمانت
gurantee ضمانت
squeezer فردی که مداری را در شکل اصلی برگ ان طرح ریزی کند
mauled روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauling روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
maul روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauls روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
sysop فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
dead weight کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
abc analysis طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
plenum chamber محفظه اب بندی شده درتوربینهای گاز که سبب ملایم کردن و گرفتن نوسانات جریان هوا میگردد
replenishing phase بخشی از سیکل عملکردموتورهای پالس جت که دران افت فشار داخل مجرا سبب ورود سوخت میگردد
dead weights کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
bail bond ضمانت نامه
pecuniary liability ضمانت پولی
bailable قابل ضمانت
sanction ضمانت اجرا
fiduciary bond ضمانت شرافتی
sponsor ضمانت کردن
sanctions ضمانت اجرا
sanctioning ضمانت اجرا
vouch for ضمانت کردن
sanctioned ضمانت اجرا
suretyship عقد ضمانت
upon bail بقیه ضمانت
bank bond ضمانت بانکی
bank guarantee ضمانت بانکی
limplied warranty ضمانت ضمنی
sponsoring ضمانت کردن
sponsors ضمانت کردن
guarantor ضمانت کننده
letter of indemnity ضمانت نامه
guarantors ضمانت کننده
joint and several guarantee ضمانت تضامنی
irreplevisable ضمانت برندار
vouch ضمانت کردن
guaranty ضمانت نامه
bilable ضمانت بردار
bondholder ضمانت دار
contract guarantee ضمانت قرارداد
express warranty ضمانت صریح
bond پیوستگی ضمانت
insure ضمانت کردن
guarantee period دوره ضمانت
irrepleviable ضمانت برندار
answer ضمانت کردن
assurance ضمانت وثیقه
pledging وثیقه ضمانت
warranties ضمانت نامه
guaranteed ضمانت کردن
responsibility ضمانت جوابگویی
guarantees ضمانت کردن
assurances ضمانت وثیقه
guarantee ضمانت کردن
answering ضمانت کردن
answered ضمانت کردن
pledges وثیقه ضمانت
responsibilities ضمانت جوابگویی
answers ضمانت کردن
warranty ضمانت نامه
bonded ضمانت شده
pledge وثیقه ضمانت
pledged وثیقه ضمانت
projections سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projection سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
hyperventilation تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
personal assistant فردی که کارهای دفتری و مدیریتی برای فرد دیگری انجام میدهد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com