English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 199 (9 milliseconds)
English Persian
on sight bill of exchange برات برویت یا دیداری
Other Matches
sight draft برات دیداری
bill pay able at sight برات دیداری
draft at sight برات دیداری
sight bill برات دیداری
days sight draft برات دیداری 06 روزه
sight draft برات یا حواله دیداری
sight bill حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
retour sans protet اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
on sight برویت
clearing a bill محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
drawer محال علیه برات برات کش
drawers محال علیه برات برات کش
sight دیداری
visual دیداری
on sight دیداری
visually دیداری
at sight دیداری
payable at sight دیداری
visuals دیداری
sights دیداری
demand deposit سپرده دیداری
visual fixation تثبیت دیداری
teletractor مبدل دیداری
photoma توهم دیداری
visual hallucination توهم دیداری
visual focusing تمرکز دیداری
sight method روش دیداری
apparitions توهم دیداری
apparition توهم دیداری
videotaping نوار دیداری
videotapes نوار دیداری
videotaped نوار دیداری
videotape نوار دیداری
sight vocabulary واژگان دیداری
payable at sight پرداخت دیداری
visual span فراخنای دیداری
visually handicapped معلول دیداری
visual organization سازمان دیداری
visual perception ادراک دیداری
visual type سنخ دیداری
visual cliff پرتگاه دیداری
visual projection فرافکنی دیداری
visile سنخ دیداری
visual adaptation انطباق دیداری
visual check مقابله دیداری
visual induction القاء دیداری
visuo motor دیداری- حرکتی
audiovisual دیداری- شنیداری
visual aids ابزارهای کمکی دیداری
visual display unit واحد نمایش دیداری
audi بازتاب دیداری- شنیداری
optical illusions خطای ادراکی دیداری
optical illusion خطای ادراکی دیداری
visual agnosia ادراک پریشی دیداری
visual illusion خطای ادراکی دیداری
visual aphasia زبان پریشی دیداری
episcotister محرک نمای دیداری
visual righting response پاسخ تعادل دیداری
audiovisual aids ابزارهای کمکی دیداری-شنیداری
bender visual motor gestalt test ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
visual bender motor gestalt test ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر
bill of exgchange برات
drawers برات کش
draft برات
bill of exchange برات
bill exchange برات
bill of e. برات
drafted برات
honors برات
bills برات
bill برات
honours برات
cheque برات
honoured برات
honored برات
honoring برات
honour برات
cheques برات
drawer برات کش
drafts برات
honouring برات
enfacement رونویسی برات
dishoner نکول برات
drawee برات گیر
due bill برات پرداختنی
drawn on برات کشیدن
drawer of a bill of exchange برات دهنده
draft at sight برات به رویت
honor پذیرفتن برات
exequatur برات قونسول
re exchange برات رجوعی
short bill برات کم مدت
re draft برات رجوعی
re draft برات رجوعی
sight draft برات به رویت
on sight bill of exchange برات عندالمطالبه
trade acceptance برات قبولی
usance bill برات به وعده
make a draft for برات کردن
indorsee برات گیر
foreign bill برات خارجی
foreign bill برات ارزی
retired draft لاشه برات
dishonoring نکول برات
papered سفته برات
drawer برات گیر
paper سفته برات
drawer برات دهنده
drawers برات گیر
drafts برات سفته
drafts برات کشی
drawers برات دهنده
accommodation acceptance برات دوستانه
drafts حواله برات
drafted برات سفته
accommodation bill برات دوستانه
agiotage دلالی برات
papering سفته برات
drawer کشنده برات یا چک
papers سفته برات
dishonors نکول برات
dishonour نکول برات
dishonoured نکول برات
dishonored نکول برات
kites برات دوستانه
kites برات صوری
kite برات صوری
dishonouring نکول برات
dishonours نکول برات
draw برات کشیدن
draws برات کشیدن
holder دارنده برات
holders دارنده برات
drafted برات کشی
bank bill برات بانک
drawers کشنده برات یا چک
draft حواله برات
currency of a bill مدت برات
clean bill برات ساده
cambist دلال برات
draft برات کشی
bill pay able at sight برات رویت
premiums صرف برات
kite برات دوستانه
bill of exchange برات مبادلهای
bill exchange برات بازرگانی
bankbill برات بانک
drafted حواله برات
bank draft برات بانکی
draft برات سفته
bill of exchange برات ارزی
premium صرف برات
bill broker دلال برات
draft at tenor برات مدت دار
blank endorsement برات سفید مهر
usance برات وعده دار
time draft برات مدت دار
discount with تنزیل کردن برات
discount برات را نزول کردن
discounted برات را نزول کردن
discounting برات را نزول کردن
drawers برات دهنده محیل
first of exchange نسخه اصلی برات
drawer برات دهنده محیل
overdue draft برات سررسید گذشته
bill payable برات قابل پرداخت
bill time draft برات وسفته موجل
discounts برات را نزول کردن
when will that bill fall due ? سررسید پرداخت ان برات کی است
date on which a bill falls due موعد پرداخت برات یا سفته
I felt it it in my bones. I had a hunch. بدلم برات شده بود
when does the bill fall due ? سررسید برات چه موقعی است
payment against a draft پیش پرداخت در مقابل برات
bill of exchange حواله یا برات کتبی غیرمشروط
enface در روی برات نوشتن یامهرزدن
short bills سفته یا برات کوتاه مدت
bills payable برات های پرداخت کردنی
draw on عهده کسی برات کشیدن
the bill is undue وعده برات نرسیده است
billhead کاغذی که شبیه برات چاپی است
foreign bill برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
the bill of has come to mature وعده پرداخت برات رسیده است
return account صورتحسابی که به برات رجوعی ضمیمه میشود
the bill is overdraw سر رسید برات منقضی شده است
the bill has come to maturity وعده پرداخت برات رسیده است
Now I am going to tell you something. حالا میخوام برات یه چیزی تعریف کنم.
discount house موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
road test ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
the bill has come to maturity موعد پرداخت برات منقضی شده است
date of grace مدت مجاز برای پرداخت سفته و برات پس از سر رسید
bill time draft برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
overdraw بیش از اعتبار حواله کردن برات خالی از وجه دادن
endorsee کسی که برات یا هر سنددیگری از قبیل چک و سفته در وجه او فهر نویسی و به او تسلیم میشود
qualified indorsement فهرنویسی برات یا سفته با ذکرمطلبی که مسئوولیت فهرنویس را نسبت به ان چه قانون مقرر داشته است محدودتر یا وسیعتر کند
presentment ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
per procurationem به نمایندگی قبولی برات به نمایندگی دیگری نوشتن
sets of bill نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
due bill در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com