English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 181 (9 milliseconds)
English Persian
kite برات صوری
kites برات صوری
Other Matches
retour sans protet اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
clearing a bill محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
drawer محال علیه برات برات کش
drawers محال علیه برات برات کش
superficial صوری
nominal صوری
external صوری
externals صوری
fictitious صوری
formmal صوری
factitious صوری
formal صوری
simulating صوری
simulates صوری
simulate صوری
simulative صوری
formmal parameter پارامتر صوری
face validity اعتبار صوری
formmal logic منطق صوری
face value ارزش صوری
fictitious transaction معامله صوری
syllogism قیاس صوری
formmal language زبان صوری
formal language زبان صوری
formal logic منطق صوری
nominalism فلسفه صوری
formmal system سیستم صوری
simular قلابی صوری
formal operations عملیات صوری
formal exercise تمرین صوری
ostensible قابل نمایش صوری
tyrian صوری اهل صور
formal thought disorder اختلال صوری فکر
impedance مقاومت صوری برق در برابرجریان متناوب
literality صوری بودن عینیت تفسیر یا ترجمه لفظی
bill of exchange برات
bills برات
drawers برات کش
bill of exgchange برات
drawer برات کش
bill of e. برات
bill exchange برات
bill برات
cheques برات
cheque برات
draft برات
honored برات
drafts برات
drafted برات
honours برات
honouring برات
honoured برات
honour برات
honors برات
honoring برات
due bill برات پرداختنی
drawer of a bill of exchange برات دهنده
trade acceptance برات قبولی
drawee برات گیر
cambist دلال برات
clean bill برات ساده
currency of a bill مدت برات
dishoner نکول برات
usance bill برات به وعده
draft at sight برات به رویت
draft at sight برات دیداری
enfacement رونویسی برات
exequatur برات قونسول
on sight bill of exchange برات عندالمطالبه
re draft برات رجوعی
re draft برات رجوعی
honor پذیرفتن برات
indorsee برات گیر
re exchange برات رجوعی
retired draft لاشه برات
short bill برات کم مدت
sight draft برات به رویت
sight draft برات دیداری
foreign bill برات خارجی
foreign bill برات ارزی
sight bill برات دیداری
make a draft for برات کردن
dishonour نکول برات
drawers کشنده برات یا چک
drawers برات گیر
kite برات دوستانه
papers سفته برات
drawers برات دهنده
accommodation acceptance برات دوستانه
papering سفته برات
accommodation bill برات دوستانه
agiotage دلالی برات
bank bill برات بانک
drawer برات دهنده
drawer برات گیر
dishonors نکول برات
dishonouring نکول برات
dishonours نکول برات
dishonoring نکول برات
dishonored نکول برات
kites برات دوستانه
draw برات کشیدن
draws برات کشیدن
holder دارنده برات
holders دارنده برات
drawer کشنده برات یا چک
bank draft برات بانکی
papered سفته برات
drawn on برات کشیدن
drafted برات کشی
drafted حواله برات
draft برات سفته
draft برات کشی
bill pay able at sight برات دیداری
bill pay able at sight برات رویت
draft حواله برات
premiums صرف برات
premium صرف برات
dishonoured نکول برات
bill of exchange برات مبادلهای
bill of exchange برات ارزی
bankbill برات بانک
paper سفته برات
drafts برات سفته
bill broker دلال برات
bill exchange برات بازرگانی
drafts برات کشی
drafts حواله برات
drafted برات سفته
usance برات وعده دار
time draft برات مدت دار
overdue draft برات سررسید گذشته
sight draft برات یا حواله دیداری
on sight bill of exchange برات برویت یا دیداری
bill time draft برات وسفته موجل
first of exchange نسخه اصلی برات
draft at tenor برات مدت دار
bill payable برات قابل پرداخت
drawers برات دهنده محیل
blank endorsement برات سفید مهر
discounts برات را نزول کردن
discounting برات را نزول کردن
discounted برات را نزول کردن
drawer برات دهنده محیل
days sight draft برات دیداری 06 روزه
discount برات را نزول کردن
discount with تنزیل کردن برات
bill of exchange حواله یا برات کتبی غیرمشروط
draw on عهده کسی برات کشیدن
date on which a bill falls due موعد پرداخت برات یا سفته
enface در روی برات نوشتن یامهرزدن
short bills سفته یا برات کوتاه مدت
payment against a draft پیش پرداخت در مقابل برات
bills payable برات های پرداخت کردنی
the bill is undue وعده برات نرسیده است
I felt it it in my bones. I had a hunch. بدلم برات شده بود
when will that bill fall due ? سررسید پرداخت ان برات کی است
when does the bill fall due ? سررسید برات چه موقعی است
billhead کاغذی که شبیه برات چاپی است
the bill of has come to mature وعده پرداخت برات رسیده است
the bill is overdraw سر رسید برات منقضی شده است
the bill has come to maturity وعده پرداخت برات رسیده است
return account صورتحسابی که به برات رجوعی ضمیمه میشود
foreign bill برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
the bill has come to maturity موعد پرداخت برات منقضی شده است
road test ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
Now I am going to tell you something. حالا میخوام برات یه چیزی تعریف کنم.
discount house موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
bill time draft برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
date of grace مدت مجاز برای پرداخت سفته و برات پس از سر رسید
overdraw بیش از اعتبار حواله کردن برات خالی از وجه دادن
endorsee کسی که برات یا هر سنددیگری از قبیل چک و سفته در وجه او فهر نویسی و به او تسلیم میشود
qualified indorsement فهرنویسی برات یا سفته با ذکرمطلبی که مسئوولیت فهرنویس را نسبت به ان چه قانون مقرر داشته است محدودتر یا وسیعتر کند
formal logic منطق صوری [منطق]
sight bill حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
presentment ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
per procurationem به نمایندگی قبولی برات به نمایندگی دیگری نوشتن
sets of bill نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
due bill در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com