English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 190 (9 milliseconds)
English Persian
knar برامدگی درچوب
Other Matches
suberization ایجاد بافت چوب پنبهای درچوب
papillary مانند برامدگی دارای برامدگی
nibs برامدگی
overhang برامدگی
burr برامدگی
knur برامدگی
knurl برامدگی
mounds برامدگی
mound برامدگی
knurr برامدگی
bluging برامدگی
bulging برامدگی
bulges برامدگی
bulged برامدگی
bulge برامدگی
overhangs برامدگی
heaved برامدگی
knop برامدگی
nib برامدگی
convexity برامدگی
cusp برامدگی
nub برامدگی
extuberance برامدگی
ganglion برامدگی
ridges برامدگی
ridge برامدگی
gibbous برامدگی
granulation برامدگی
entasis برامدگی
heave برامدگی
neuroma برامدگی پی
nub or nubble برامدگی
ledges برامدگی
ledge برامدگی
burrs برامدگی
knosp برامدگی
tuberosity برامدگی
turgescence برامدگی
whaleback برامدگی
dome برامدگی
domes برامدگی
knob برامدگی
nurl برامدگی
burred برامدگی
bumpy پر از برامدگی
bumpiest پر از برامدگی
bumpier پر از برامدگی
bump برامدگی
antinode برامدگی
knobs برامدگی
burring برامدگی
annular projection برامدگی حلقوی
sill برامدگی دریایی
sills برامدگی دریایی
tumors تومور برامدگی
tumour تومور برامدگی
bumpiness دارای برامدگی
bulging test ازمایش برامدگی
boll برامدگی مانند
bulginess برامدگی شکم
bowing of bed برامدگی کف نهر
tumours تومور برامدگی
bunchout برامدگی یافتن
caput نوک برامدگی
circular projection برامدگی گرد
tumidity برامدگی [تورم]
phyma برامدگی پوست
protuberancy برامدگی قلنبگی
thenar برامدگی کف دست
tumor تومور برامدگی
villus برامدگی مویی
bulge برامدگی [تورم]
lump برامدگی [تورم]
protuberance برامدگی [تورم]
swelling برامدگی [تورم]
phantom tumour برامدگی موقتی
papillose دارای برامدگی
papilla برامدگی کوچک
lump غلنبه برامدگی
cuspidal دارای برامدگی
eminency برامدگی بزرگی
exostosis برامدگی استخوان
hyperostosis برامدگی استخوان
jag برامدگی تیز
knarred دارای برامدگی
tubercle برامدگی گرد
knuckle bone برامدگی بندانگشت
mezzo rillievo نیم برامدگی
midrib خط یا برامدگی حد فاصل
tumescence برامدگی [تورم]
protrudes برامدگی داشتن
eminence برامدگی بزرگی
nodules برامدگی کوچک
nodules برامدگی عقده
hump برامدگی گرد
nodule برامدگی کوچک
nodule برامدگی عقده
promontory پرتگاه برامدگی
promontories پرتگاه برامدگی
splint برامدگی کوچک
knobby دارای برامدگی
protruded برامدگی داشتن
protrude برامدگی داشتن
protruding برامدگی داشتن
humping برامدگی گرد
humps برامدگی گرد
turgor برامدگی [تورم]
bridged برامدگی بینی
bridge برامدگی بینی
boss برامدگی تزیینی
bridges برامدگی بینی
bossed برامدگی تزیینی
bosses برامدگی تزیینی
bossing برامدگی تزیینی
node دشواری برامدگی
nodes دشواری برامدگی
verrucas گندمه برامدگی
verruca گندمه برامدگی
lumps غلنبه برامدگی
lumped غلنبه برامدگی
protuberance برامدگی قلنبگی
protuberances برامدگی قلنبگی
knuckles برامدگی یا گره گیاه
tubercular برامدگی دار سلی
knuckle برامدگی یا گره گیاه
projections پیش افکنی برامدگی
pigeon breast برامدگی جناغ سینه
hillocks برامدگی در سطح صاف
projection پیش افکنی برامدگی
stigmas لکه ننگ برامدگی
tubercle برامدگی دندان اسیاب
stigma لکه ننگ برامدگی
papula برامدگی خارش دار
hillock برامدگی در سطح صاف
papilla برامدگی نوک دار
outgrwth برامدگی گوشت زیادی
nubble برامدگی یاگره کوچک
knag گره چوب برامدگی
inion برامدگی پشت کله
hummock برامدگی زمین در مرداب
cockles گره و برامدگی پارچه
cockle گره و برامدگی پارچه
tuberculous دارای برامدگی یا دکمه مسلول
mounts سوار شدن قله برامدگی
fingers باندازه یک انگشت میله برامدگی
umbo قبه سپر قوز برامدگی
caulk برامدگی زیر نعل اسب
excrescency اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
tuberous دارای برامدگی گره دار
mount سوار شدن قله برامدگی
chicken breast برامدگی عظم قص یا استخوان سینه
finger باندازه یک انگشت میله برامدگی
glabella برامدگی پیشانی میان دو ابرو
gyrus برامدگی چین خورده مغز
cams برامدگی قطعه گوشه دار
cam برامدگی قطعه گوشه دار
tubers سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
bulbs هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
nook قطعه زمین پیش امده برامدگی
bulb هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
bleb برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
antihelix برامدگی قسمت غضروفی خارج گوش
trochanter برامدگی در بالای تنه استخوان ران
fusee امرود برامدگی ساق پای اسب
tuber سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
fourchette برامدگی سه گوش درکف پای اسب
monticule تپه کوچک اتش فشانی برامدگی
beard هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
beards هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
cumulus mammatus ابرهای متراکمی با برامدگی اونگ مانند در سطح زمین
olivary body بر امدگی جلو پیاز مخ برامدگی قدامی بصل النخاع
keloid برامدگی ایکه درمحل التیام زخم پدید می اید
interspinalis ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
burred برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burr برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burring برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
rose gall برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
burrs برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
kissing button برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
offsets برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
rand لبه برامدگی لبه طبقات سنگ نوار
hyprostosis رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
condyle مهره استخوان- برامدگی استخوان
knobble برامدگی کوچک گره کوچک
socle پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com