Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
English
Persian
boll
برامدگی مانند
Search result with all words
tuber
سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
tubers
سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
cumulus mammatus
ابرهای متراکمی با برامدگی اونگ مانند در سطح زمین
papillary
مانند برامدگی دارای برامدگی
Other Matches
bushbabies
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous
فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate
لایه مانند ورقه مانند
ridges
برامدگی
dome
برامدگی
domes
برامدگی
turgescence
برامدگی
knob
برامدگی
ridge
برامدگی
bluging
برامدگی
antinode
برامدگی
burring
برامدگی
tuberosity
برامدگی
burrs
برامدگی
nib
برامدگی
nibs
برامدگی
nub
برامدگی
bump
برامدگی
heave
برامدگی
heaved
برامدگی
ledges
برامدگی
ledge
برامدگی
burr
برامدگی
burred
برامدگی
knobs
برامدگی
neuroma
برامدگی پی
ganglion
برامدگی
gibbous
برامدگی
bulged
برامدگی
granulation
برامدگی
bulge
برامدگی
bumpy
پر از برامدگی
cusp
برامدگی
bumpier
پر از برامدگی
whaleback
برامدگی
knop
برامدگی
knosp
برامدگی
bumpiest
پر از برامدگی
knur
برامدگی
knurl
برامدگی
nurl
برامدگی
nub or nubble
برامدگی
bulges
برامدگی
extuberance
برامدگی
knurr
برامدگی
overhang
برامدگی
convexity
برامدگی
overhangs
برامدگی
mounds
برامدگی
bulging
برامدگی
entasis
برامدگی
mound
برامدگی
protruding
برامدگی داشتن
turgor
برامدگی
[تورم]
protrudes
برامدگی داشتن
nodules
برامدگی عقده
nodule
برامدگی کوچک
protrude
برامدگی داشتن
humps
برامدگی گرد
promontory
پرتگاه برامدگی
thenar
برامدگی کف دست
tubercle
برامدگی گرد
villus
برامدگی مویی
hump
برامدگی گرد
protruded
برامدگی داشتن
knobby
دارای برامدگی
tumor
تومور برامدگی
humping
برامدگی گرد
splint
برامدگی کوچک
promontories
پرتگاه برامدگی
nodule
برامدگی عقده
midrib
خط یا برامدگی حد فاصل
exostosis
برامدگی استخوان
eminency
برامدگی بزرگی
cuspidal
دارای برامدگی
hyperostosis
برامدگی استخوان
circular projection
برامدگی گرد
bunchout
برامدگی یافتن
bumpiness
دارای برامدگی
bulging test
ازمایش برامدگی
protuberancy
برامدگی قلنبگی
phyma
برامدگی پوست
mezzo rillievo
نیم برامدگی
knuckle bone
برامدگی بندانگشت
knarred
دارای برامدگی
knar
برامدگی درچوب
jag
برامدگی تیز
papilla
برامدگی کوچک
papillose
دارای برامدگی
phantom tumour
برامدگی موقتی
bulginess
برامدگی شکم
bowing of bed
برامدگی کف نهر
annular projection
برامدگی حلقوی
verrucas
گندمه برامدگی
verruca
گندمه برامدگی
lumps
غلنبه برامدگی
lumped
غلنبه برامدگی
lump
غلنبه برامدگی
protuberances
برامدگی قلنبگی
protuberance
برامدگی قلنبگی
eminence
برامدگی بزرگی
tumour
تومور برامدگی
caput
نوک برامدگی
tumours
تومور برامدگی
tumors
تومور برامدگی
sills
برامدگی دریایی
sill
برامدگی دریایی
bossing
برامدگی تزیینی
bosses
برامدگی تزیینی
bossed
برامدگی تزیینی
boss
برامدگی تزیینی
nodules
برامدگی کوچک
bridge
برامدگی بینی
bridged
برامدگی بینی
bridges
برامدگی بینی
bulge
برامدگی
[تورم]
protuberance
برامدگی
[تورم]
swelling
برامدگی
[تورم]
nodes
دشواری برامدگی
tumidity
برامدگی
[تورم]
lump
برامدگی
[تورم]
node
دشواری برامدگی
tumescence
برامدگی
[تورم]
cockles
گره و برامدگی پارچه
knuckles
برامدگی یا گره گیاه
knag
گره چوب برامدگی
nubble
برامدگی یاگره کوچک
tubercle
برامدگی دندان اسیاب
hillocks
برامدگی در سطح صاف
inion
برامدگی پشت کله
knuckle
برامدگی یا گره گیاه
stigma
لکه ننگ برامدگی
papilla
برامدگی نوک دار
tubercular
برامدگی دار سلی
papula
برامدگی خارش دار
hillock
برامدگی در سطح صاف
projection
پیش افکنی برامدگی
stigmas
لکه ننگ برامدگی
hummock
برامدگی زمین در مرداب
outgrwth
برامدگی گوشت زیادی
pigeon breast
برامدگی جناغ سینه
projections
پیش افکنی برامدگی
cockle
گره و برامدگی پارچه
adjustable wheel
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
caulk
برامدگی زیر نعل اسب
glabella
برامدگی پیشانی میان دو ابرو
cam
برامدگی قطعه گوشه دار
umbo
قبه سپر قوز برامدگی
mount
سوار شدن قله برامدگی
mounts
سوار شدن قله برامدگی
fingers
باندازه یک انگشت میله برامدگی
gyrus
برامدگی چین خورده مغز
tuberculous
دارای برامدگی یا دکمه مسلول
finger
باندازه یک انگشت میله برامدگی
tuberous
دارای برامدگی گره دار
cams
برامدگی قطعه گوشه دار
excrescency
اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
chicken breast
برامدگی عظم قص یا استخوان سینه
bulbs
هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
bulb
هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
fusee
امرود برامدگی ساق پای اسب
trochanter
برامدگی در بالای تنه استخوان ران
fourchette
برامدگی سه گوش درکف پای اسب
antihelix
برامدگی قسمت غضروفی خارج گوش
monticule
تپه کوچک اتش فشانی برامدگی
nook
قطعه زمین پیش امده برامدگی
bleb
برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
beard
هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
beards
هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
keloid
برامدگی ایکه درمحل التیام زخم پدید می اید
olivary body
بر امدگی جلو پیاز مخ برامدگی قدامی بصل النخاع
interspinalis
ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
burring
برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burr
برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burrs
برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burred
برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
rose gall
برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
kissing button
برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
offsets
برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
rand
لبه برامدگی لبه طبقات سنگ نوار
hyprostosis
رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
knobble
برامدگی کوچک گره کوچک
condyle
مهره استخوان- برامدگی استخوان
castellated
دژ مانند
penniform
پر مانند
unequaled
بی مانند
gypsiferous
گچ مانند
etcetera
و مانند ان
fluty
نی مانند
plumelike
پر مانند
impish
جن مانند
goatish
بز مانند
after the example of
مانند
and so on
و مانند ان
nears
مانند
unique
بی مانند
uniquely
بی مانند
tendinous
بی مانند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com