English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (11 milliseconds)
English Persian
splint برامدگی کوچک
nodule برامدگی کوچک
nodules برامدگی کوچک
papilla برامدگی کوچک
Search result with all words
knobble برامدگی کوچک گره کوچک
monticule تپه کوچک اتش فشانی برامدگی
nubble برامدگی یاگره کوچک
Other Matches
papillary مانند برامدگی دارای برامدگی
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
pig board تخته کوچک برای موجهای کوچک
jigger بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increment فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increments فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
knosp برامدگی
burrs برامدگی
bulging برامدگی
dome برامدگی
knur برامدگی
knurl برامدگی
overhang برامدگی
overhangs برامدگی
whaleback برامدگی
domes برامدگی
knurr برامدگی
knop برامدگی
entasis برامدگی
ledge برامدگی
bulge برامدگی
bulged برامدگی
bulges برامدگی
ledges برامدگی
extuberance برامدگی
ganglion برامدگی
gibbous برامدگی
granulation برامدگی
bluging برامدگی
antinode برامدگی
convexity برامدگی
mound برامدگی
mounds برامدگی
cusp برامدگی
bump برامدگی
nibs برامدگی
nib برامدگی
bumpy پر از برامدگی
ridges برامدگی
bumpiest پر از برامدگی
bumpier پر از برامدگی
tuberosity برامدگی
knob برامدگی
nub برامدگی
ridge برامدگی
knobs برامدگی
turgescence برامدگی
heave برامدگی
heaved برامدگی
burr برامدگی
neuroma برامدگی پی
nub or nubble برامدگی
burred برامدگی
nurl برامدگی
burring برامدگی
villus برامدگی مویی
knarred دارای برامدگی
mezzo rillievo نیم برامدگی
knar برامدگی درچوب
tubercle برامدگی گرد
knobby دارای برامدگی
midrib خط یا برامدگی حد فاصل
thenar برامدگی کف دست
papillose دارای برامدگی
protuberancy برامدگی قلنبگی
jag برامدگی تیز
hyperostosis برامدگی استخوان
knuckle bone برامدگی بندانگشت
tumor تومور برامدگی
phantom tumour برامدگی موقتی
phyma برامدگی پوست
exostosis برامدگی استخوان
eminency برامدگی بزرگی
bridged برامدگی بینی
protruding برامدگی داشتن
protrudes برامدگی داشتن
protruded برامدگی داشتن
protrude برامدگی داشتن
eminence برامدگی بزرگی
protuberance برامدگی قلنبگی
protuberances برامدگی قلنبگی
lump غلنبه برامدگی
lumped غلنبه برامدگی
lumps غلنبه برامدگی
verruca گندمه برامدگی
verrucas گندمه برامدگی
nodules برامدگی عقده
bulge برامدگی [تورم]
bridges برامدگی بینی
promontories پرتگاه برامدگی
promontory پرتگاه برامدگی
node دشواری برامدگی
nodes دشواری برامدگی
nodule برامدگی عقده
turgor برامدگی [تورم]
tumidity برامدگی [تورم]
tumescence برامدگی [تورم]
swelling برامدگی [تورم]
protuberance برامدگی [تورم]
lump برامدگی [تورم]
boss برامدگی تزیینی
bossed برامدگی تزیینی
annular projection برامدگی حلقوی
boll برامدگی مانند
bowing of bed برامدگی کف نهر
bulginess برامدگی شکم
bulging test ازمایش برامدگی
bridge برامدگی بینی
bumpiness دارای برامدگی
bunchout برامدگی یافتن
caput نوک برامدگی
sills برامدگی دریایی
circular projection برامدگی گرد
cuspidal دارای برامدگی
hump برامدگی گرد
humping برامدگی گرد
tumors تومور برامدگی
sill برامدگی دریایی
tumour تومور برامدگی
bossing برامدگی تزیینی
tumours تومور برامدگی
humps برامدگی گرد
bosses برامدگی تزیینی
pannikin لیوان کوچک پیمانه کوچک
cockles گره و برامدگی پارچه
cockle گره و برامدگی پارچه
tubercular برامدگی دار سلی
knuckle برامدگی یا گره گیاه
hillocks برامدگی در سطح صاف
pigeon breast برامدگی جناغ سینه
knuckles برامدگی یا گره گیاه
hillock برامدگی در سطح صاف
hummock برامدگی زمین در مرداب
outgrwth برامدگی گوشت زیادی
inion برامدگی پشت کله
papilla برامدگی نوک دار
knag گره چوب برامدگی
papula برامدگی خارش دار
projection پیش افکنی برامدگی
tubercle برامدگی دندان اسیاب
projections پیش افکنی برامدگی
stigma لکه ننگ برامدگی
stigmas لکه ننگ برامدگی
gyrus برامدگی چین خورده مغز
cam برامدگی قطعه گوشه دار
cams برامدگی قطعه گوشه دار
glabella برامدگی پیشانی میان دو ابرو
mount سوار شدن قله برامدگی
tuberous دارای برامدگی گره دار
tuberculous دارای برامدگی یا دکمه مسلول
umbo قبه سپر قوز برامدگی
excrescency اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
fingers باندازه یک انگشت میله برامدگی
caulk برامدگی زیر نعل اسب
chicken breast برامدگی عظم قص یا استخوان سینه
finger باندازه یک انگشت میله برامدگی
mounts سوار شدن قله برامدگی
bulb هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
nook قطعه زمین پیش امده برامدگی
bleb برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
fusee امرود برامدگی ساق پای اسب
trochanter برامدگی در بالای تنه استخوان ران
fourchette برامدگی سه گوش درکف پای اسب
bulbs هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
tuber سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
tubers سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
antihelix برامدگی قسمت غضروفی خارج گوش
beard هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
beards هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
interspinalis ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
olivary body بر امدگی جلو پیاز مخ برامدگی قدامی بصل النخاع
cumulus mammatus ابرهای متراکمی با برامدگی اونگ مانند در سطح زمین
keloid برامدگی ایکه درمحل التیام زخم پدید می اید
kissing button برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
rose gall برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
burrs برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burr برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burring برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burred برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
applet 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
offsets برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
small-scale طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
rand لبه برامدگی لبه طبقات سنگ نوار
davit جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
hyprostosis رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
condyle مهره استخوان- برامدگی استخوان
weeny کوچک
venule رگ کوچک
minuscule کوچک
petty کوچک
gracile کوچک
tiddly کوچک
diminutive کوچک
half pint کوچک
dimmers کوچک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com