English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 109 (6 milliseconds)
English Persian
survey براورد
surveyed براورد
surveys براورد
estimate براورد
estimated براورد
estimates براورد
estimating براورد
estimation براورد
estimations براورد
evaluation براورد
evaluations براورد
appraisal براورد
appraisals براورد
estimate [quote] براورد [تخمین] [اقتصاد]
Other Matches
estimate تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimates تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimating تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimated تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimating براورد کردن براورد
estimates براورد کردن براورد
estimated براورد کردن براورد
dam design براورد سد براورد بند
estimate براورد کردن براورد
line of regression خط براورد
extrapolation براورد برونی
interpolation براورد درونی
interpolations براورد درونی
time estimation براورد زمانی
extrapolations براورد برونی
intelligence estimate براورد اطلاعات
interval estimate براورد فاصلهای
overestimation براورد اضافی
point estimate براورد نقطهای
point estimation براورد نقطهای
put at براورد کردن
regression estimate براورد رگرسیون
rough estimate براورد تقریبی
staff estimate براورد ستادی
unbiased estimate براورد ناسودار
estimator براورد کننده
estimated of situation براورد وضعیت
cost accountant براورد کننده
calculation حساب براورد
surveyor براورد کننده
surveyors براورد کننده
appreciation of the situation براورد وضعیت
biased estimate براورد سودار
calculating factor ضریب براورد
commander's estimate براورد فرماندهی
cost calculation براورد هزینه
cost estimate براورد هزینه
error of estimate خطای براورد
estimate of the situation براورد وضعیت
underestimation براورد نقصانی
estimates براورد کردن
assessment تقویم براورد
estimate براورد کردن
assessments تقویم براورد
survey براورد کردن
assessments براورد مالیات
surveys براورد کردن
assessment براورد مالیات
surveyed براورد کردن
calculate براورد کردن
calculated براورد کردن
estimating براورد کردن
estimated براورد کردن
calculates براورد کردن
quantity surveyors براورد کننده مقادیر
quantity surveyor براورد کننده مقادیر
pre design estimate براورد مقدماتی طرح
over estimation بیش از حد براورد کردن
overestimation پیش براورد کردن
abstracts فهرست خلاصه براورد
abstracting فهرست خلاصه براورد
standard error of estimate خطای معیار براورد
the estimative faculty قوه سنجش یا براورد
misvalue بناحق براورد کردن
misestimate غلط براورد کردن
overrates زیاد براورد کردن
overestimate زیاد براورد کردن
overrated زیاد براورد کردن
command budget estimate براورد بودجه یکان
overrate زیاد براورد کردن
overestimating زیاد براورد کردن
overestimates زیاد براورد کردن
overestimated زیاد براورد کردن
estimable قابل براورد کردن
quantily surveyor براورد کننده مقادیر
conservative estimate براورد محافظه کارانه
least squares estimates براورد حداقل مربعات
overrating زیاد براورد کردن
unliquidated damages خسارات غیرقابل براورد به پول
capitalization براورد ارزش حال سرمایه
calculable براورد کردنی قابل اعتماد
unbiased estimators براورد کنندههای بدون تورش
forecasted براورد کردن از قبل پیش بینی
forecasts براورد کردن از قبل پیش بینی
overcapitalize بیش ازاندازه واقعی براورد کردن
forecast براورد کردن از قبل پیش بینی
second revised estimate براورد تجدید نظر شده دوم
damage assessment تعیین میزان خسارت براورد ضایعات
i put the population at 0000 نفوس انجا را 00002 تن براورد می کنم
to overcapitalize a company سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه واقعی ان براورد کردن
over capitalised براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
surveyed براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
survey براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveys براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
credit system of supply سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com