English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 177 (9 milliseconds)
English Persian
physical profile براوردبنیه کلی بدنی یاقدرت بدنی و کارایی
Other Matches
corporal punishment کیفر بدنی مجازات بدنی
corporals بدنی
physical بدنی
somatic بدنی
so matic بدنی
corporal بدنی
systemic بدنی
bodily بدنی
physical education تربیت بدنی
somatic disorders اختلالهای بدنی
physical exercise تمرین بدنی
bodily pain درد بدنی
body type سنخ بدنی
corps a corps تماس بدنی
p.exercise پرورش بدنی
flesh colour رنگ بدنی
flesh red بدنی رنگ
physical movement حرکت بدنی
physical profile نیمرخ بدنی
common sensibility حس کلی بدنی
assault and battery حملهی بدنی
somatotype ریخت بدنی
hacking خطای بدنی
physical appearance منظر بدنی
corporal punishment تنبیه بدنی
eurythmics حرکات بدنی موزون
eurhythmics حرکات بدنی موزون
emotional and physical امور عاطفی و بدنی
assault حمله بدنی به حریف
assaulted حمله بدنی به حریف
corporeal بدنی دارای ماده
gestic وابسته بحرکت بدنی
personnel monitoring بازرسی بدنی از افراد
personal foul خطای بدنی به حریف
somesthesis حساسیت به حسهای بدنی
assaults حمله بدنی به حریف
physical medicine درمان بدنی و توان بخشی
kinesiology تشریح حرکات بدنی انسان
physical characteristics مشخصات زمین خصوصیات بدنی
assaulted حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
physical مربوط به استفاده از تماس یاخشونت بدنی
assault حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
army standard score نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
syndromes مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
classical seat وضع بدنی سوارکار روی زین
orthograde راه رونده با بدنی راست وعمودی
syndrome مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
assaults حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
dachshund نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
hyperphysical خارق العاده مافوق قوه بدنی ومادی
dachshunds نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
depressant دژم ساز عامل کاهش دهنده فعالیت بدنی
skate off حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
cruelty در CLعبارت است از سوء رفتار یکی از زوجین با دیگری به نحوی که احتمال منجر شدن ان به صدمات بدنی
touch football نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
physical inspection بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
offensive weapon در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
hitting ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
effectiveness کارایی
proficiency کارایی
function کارایی
functioned کارایی
functions کارایی
efficiency کارایی
combat efficiency کارایی رزمی
performances شاهکار کارایی
maximum performance کارایی حداکثر
efficiency unit واحد کارایی
efficiency variance تباین کارایی
performance شاهکار کارایی
nozzle efficiency کارایی نازل
mechanical efficiency کارایی مکانیکی
workability کارایی بتن خمیرواری
harassing به هم زدن کارایی دشمن
performance evaluation ارز یابی کارایی
predictive efficiency کارایی پیش بینی
annual efficiency index شاخص کارایی سالانه خدمتی
coefficient of relative efficiency organ ضریب نسبی کارایی سازمان
performances روش قضاوت کارایی سیستم
primary خط ارتباط و با کارایی بالا ISDN
efficiency کارایی وسیله یا نفر شایستگی
highs وسیله گران یا با کارایی بالا
test protectors بازرس ازمایشات کارایی شغلی
performance روش قضاوت کارایی سیستم
highest وسیله گران یا با کارایی بالا
high وسیله گران یا با کارایی بالا
optimization کار کردن چیزی با کارایی کامل
optimize کار کردن چیزی با حداکثر کارایی ممکن
maintain اطمینان از وضعیت مناسب سیستم و کارایی درست آن
definitions کارایی و دستوراتی که باعث ایجاد یک عمل می شوند
definition کارایی و دستوراتی که باعث ایجاد یک عمل می شوند
test examiner مسئول ازمایشات مهارت تخصصی و کارایی شغلی
PowerPC پردازنده با کارایی بالای RISC سافت Motorola
maintained اطمینان از وضعیت مناسب سیستم و کارایی درست آن
torque کارایی یک نیرو برای به گردش دراوردن جسم
maintains اطمینان از وضعیت مناسب سیستم و کارایی درست آن
enhancement امکان جانبی که خروجی یا کارایی یک وسیله را افزایش میدهد
shadow RAM روش بهبود کارایی PC با کپی کردن محتوای قطعه
architecture طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
tweaking تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
tweaked تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
Dhrystone benchmark سیستمی آماری برای اندازه گیری و مقایسه کارایی کامپیوتر
integrated روش سازمانی برای بازیابی و ورود داده با بیشترین کارایی
ActiveX که برای بهبود کارایی صفحه وب یا یک برنامه کاربردی به کار می رود
tweak تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
selectable کارایی یا خصوصیت یک وسیله که توسط کاربر قابل انتخاب است
onion skin architecture طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
tweaks تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
expansion تخته مدار چاپ شده متصل به سیستم برای افزایش کارایی آن
feasibility امتحان و گزارش درباره کارایی و هزینه محصول جدید که آماده فروش میشود
board تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد
jam توقف کار کردن به علت اینکه چیزی مانع کارایی شده است
boarded تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد
jams توقف کار کردن به علت اینکه چیزی مانع کارایی شده است
jammed توقف کار کردن به علت اینکه چیزی مانع کارایی شده است
card تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
cards تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
extend خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
extends خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
minimal tree درfکه گرههای آن به روش بهینه سازماندهی شده اند تا بیشترین کارایی را داشته باشند
enhanced سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhances سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
extending خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
enhance سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhancing سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
normal روش ساخت اطلاعات در پایگاه داده برای جلوگیری از افزونگی و بهبود کارایی ذخیره
ECP سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای پیشبرد کارایی پورت چاپگر موازی
EIDE مشخصات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده و دریافت آن به دیسک سخت را بهبود می بخشد
file level model نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه
Pentium Pro قوی ترین پردازنده موجود سافت Intel. که جایگزین Pentium میشود برای PCهای با کارایی بالا
multimedia قطعه پردازنده که حاوی قط عاتی است که برای بهبود کارایی چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
agent نرم افزار کارایی و اطلاعات آماری را درباره ایستگاههای کاری به مدیریت مرکزی شبکه ارسال میکند
traces روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
trace روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
MDRAM حافظه با کارایی بالا که در کارتهای آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
multibank dynamic random access memory حافظه با کارایی بالا که در کارت آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
agents نرم افزار کارایی و اطلاعات آماری را درباره ایستگاههای کاری به مدیریت مرکزی شبکه ارسال میکند
traced روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
self- که هر قطعه جدید اطلاع را یا قانون را به پایگاه داده اضافه میکند تا دانش مهارت و کارایی آن افزوده شود
add on مدارات سیستم ها یا دستگاه های سخت افزاری که می توانند به یک کامپیوتر متصل شوند تا حافظه و کارایی آن را افزایش دهند
maintenance 1-قرار دادن ماشین در وضعیت کارایی خوب . 2-کارهایی که برای اجرای سیستم انجام می شوند مثل ترمیم خرابی ها
workgroup برنامهای که طوری طراحی شده که چندین کاربر استفاده کنند تا کارایی بالا رود. مثل تقویم یا زمان بند
benchmark problem کار یا برنامه بررسی اعتبار کارایی سخت افزار یا نرم افزار
brake lining مادهای با کارایی خوب دربرابر اصطکاک و مقاومت دربرابر حرارت زیاد
benchmarks برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
benchmark برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
fine tune تنظیم خصوصیات و پارامترهای نرم افزار و سخت افزار برای افزایش کارایی
tune تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
tunes تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
optimize کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
shut down خاموش کردن و متوقف کردن کارایی ماشین یا سیستم
ballistic efficiency کارایی بالیستیکی گلوله یاجنگ افزار بازده بالیستیکی
PRI خط وط ارتباطی ISDN با کارایی بالا که کانالهای جدای B را که می توانند پالسهای چند کیلوبایت در ثانیه را روی کانال D برای ارسال سیگنال و کنترل
num lock key کلیدی که کارایی قسمت عددی صفحه کلید را از کنترل نشانه گر به ورودی عددی تط بیق میدهد
customised فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizing فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customized فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customises فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customising فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizes فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customize فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
army classification battery test ازمون کارایی پرسنلی ازمون قابلیت انفرادی
MMX قطعه پردازنده intel پیشرفته که حاوی خصوصیات ویژه و قط عاتی است که برای بهبود کارایی استفاده از چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
workgroup خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
Memmaker امکان نرم افزاری در برخی گونههای DOS-MS برای تشخیص خودکار تنظیم حافظه کامپیوتر برای تامین بهترین کارایی
Intel محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات
processor پردازنده مخصوص مثل پردازنده آرایهای یا عددی که میتواند برای بهبود کارایی با پردازنده اصلی کار کند
teleprinters واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
teleprinter واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
applet 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
battery of tests گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
extends فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extending فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extend فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com