English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
assessment براورد مالیات
assessments براورد مالیات
Other Matches
estimated تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimates تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimating تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimate تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimating براورد کردن براورد
dam design براورد سد براورد بند
estimate براورد کردن براورد
estimated براورد کردن براورد
estimates براورد کردن براورد
ability to pay principle of taxation اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
incidence of taxation تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
remission of taxes صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
excise مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
excise tax مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
assessment ممیزی مالیات وضع مالیات
assessments ممیزی مالیات وضع مالیات
tax evasion عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
nonneutralities of income taxation خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
taxation مالیات بندی مالیات
levy مالیات بندی مالیات
levy اخذ مالیات مالیات
levied اخذ مالیات مالیات
levying مالیات بندی مالیات
levied مالیات بندی مالیات
levies مالیات بندی مالیات
levying اخذ مالیات مالیات
levies اخذ مالیات مالیات
regressive income tax مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
estimated براورد
line of regression خط براورد
evaluation براورد
evaluations براورد
estimates براورد
appraisal براورد
appraisals براورد
estimations براورد
estimation براورد
estimate براورد
estimating براورد
survey براورد
surveys براورد
surveyed براورد
appreciation of the situation براورد وضعیت
regression estimate براورد رگرسیون
commander's estimate براورد فرماندهی
unbiased estimate براورد ناسودار
intelligence estimate براورد اطلاعات
rough estimate براورد تقریبی
interval estimate براورد فاصلهای
staff estimate براورد ستادی
extrapolation براورد برونی
estimate of the situation براورد وضعیت
point estimate براورد نقطهای
estimated of situation براورد وضعیت
estimator براورد کننده
time estimation براورد زمانی
interpolations براورد درونی
interpolation براورد درونی
surveyor براورد کننده
surveyors براورد کننده
underestimation براورد نقصانی
biased estimate براورد سودار
estimating براورد کردن
estimated براورد کردن
calculating factor ضریب براورد
estimates براورد کردن
survey براورد کردن
surveys براورد کردن
surveyed براورد کردن
estimate براورد کردن
extrapolations براورد برونی
calculated براورد کردن
calculation حساب براورد
point estimation براورد نقطهای
cost accountant براورد کننده
overestimation براورد اضافی
calculates براورد کردن
assessment تقویم براورد
put at براورد کردن
calculate براورد کردن
cost estimate براورد هزینه
error of estimate خطای براورد
cost calculation براورد هزینه
assessments تقویم براورد
overrated زیاد براورد کردن
estimate [quote] براورد [تخمین] [اقتصاد]
overestimation پیش براورد کردن
overrates زیاد براورد کردن
overrating زیاد براورد کردن
conservative estimate براورد محافظه کارانه
overrate زیاد براورد کردن
quantity surveyor براورد کننده مقادیر
quantity surveyors براورد کننده مقادیر
overestimating زیاد براورد کردن
overestimates زیاد براورد کردن
overestimated زیاد براورد کردن
pre design estimate براورد مقدماتی طرح
estimable قابل براورد کردن
standard error of estimate خطای معیار براورد
overestimate زیاد براورد کردن
misestimate غلط براورد کردن
abstracting فهرست خلاصه براورد
misvalue بناحق براورد کردن
the estimative faculty قوه سنجش یا براورد
over estimation بیش از حد براورد کردن
abstracts فهرست خلاصه براورد
quantily surveyor براورد کننده مقادیر
least squares estimates براورد حداقل مربعات
command budget estimate براورد بودجه یکان
producers burden of tax بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
unliquidated damages خسارات غیرقابل براورد به پول
capitalization براورد ارزش حال سرمایه
unbiased estimators براورد کنندههای بدون تورش
calculable براورد کردنی قابل اعتماد
forecast براورد کردن از قبل پیش بینی
forecasts براورد کردن از قبل پیش بینی
overcapitalize بیش ازاندازه واقعی براورد کردن
forecasted براورد کردن از قبل پیش بینی
i put the population at 0000 نفوس انجا را 00002 تن براورد می کنم
damage assessment تعیین میزان خسارت براورد ضایعات
second revised estimate براورد تجدید نظر شده دوم
to overcapitalize a company سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه واقعی ان براورد کردن
over capitalised براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
gabel مالیات
sess مالیات
taxes مالیات
gabelle مالیات
taxed مالیات
taxation مالیات
Scot مالیات
tithing مالیات ده یک
impost مالیات
tax مالیات
cess مالیات
capitation taxes مالیات سرانه
capital tax مالیات بر سرمایه
ratepayer مالیات دهنده
tax year مالیات سالانه
excise tax مالیات بر مصرف
death tax مالیات بر ارث
estate duty مالیات ارث
estate duty مالیات بر ارث
duty free معاف ار مالیات
double taxation مالیات مضاعف
commercial tax مالیات بازرگانی
compulsory levies مالیات اجباری
estate tax مالیات مستغلات
ratepayers مالیات دهنده
excise taxes مالیات بر فروش
deductible مالیات پذیر
highway user tax مالیات حق عبور
property tax مالیات دارایی
tax free معاف از مالیات
proportional tax مالیات تناسبی
proportional tax مالیات نسبی
tax free بخشوده از مالیات
tax farmer مستاجر مالیات
proportional taxation مالیات تناسبی
quint مالیات پنج یک
property tax مالیات مستقلات
tax function تابع مالیات
profit tax مالیات بر سود
profits tax مالیات بر سود
tax increase افزایش مالیات
progressive tax مالیات تصاعدی
tax incidence عارضه مالیات
progressive taxation مالیات تصاعدی
tax in kind مالیات جنسی
tax exempt معاف از مالیات
tax equation معادله مالیات
sales tax مالیات بر فروش
scatt مالیات عوارض
shift of a tax انتقال مالیات
tax shifting انتقال مالیات
single tax مالیات انفرادی
succession duties مالیات برارث
single tax مالیات واحد
sales tax مالیات فروش
sale tax مالیات بر فروش
tax effect اثر مالیات
tax deduction کاهش مالیات
tax cuts کاهش مالیات
tax base ماخذ مالیات
regressive tax مالیات نزولی
regressive taxation مالیات کاهنده
regressive taxation مالیات نزولی
rental tax مالیات مستغلات
tax load بار مالیات
tax rate نرخ مالیات
incidence of taxation اثر مالیات
real estate tax مالیات بر مستغلات
inheritance tax مالیات بر ارث
kiln tax مالیات فخاری
land tax مالیات زمین
land tax مالیات ارضی
land tax مالیات بر زمین
incidence of taxation انتقال مالیات
impost مالیات بر واردات
exemption from taxation معافیت از مالیات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com