English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 112 (6 milliseconds)
English Persian
underestimation براورد نقصانی
Other Matches
partial excluder حاجب نقصانی
partial exclusion from inheritance حجب نقصانی
reducing tee piece سه راه نقصانی
estimates تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimate تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimating تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimated تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimates براورد کردن براورد
dam design براورد سد براورد بند
estimating براورد کردن براورد
estimated براورد کردن براورد
estimate براورد کردن براورد
estimated براورد
evaluations براورد
estimates براورد
appraisal براورد
appraisals براورد
evaluation براورد
estimations براورد
estimation براورد
estimating براورد
line of regression خط براورد
survey براورد
surveys براورد
estimate براورد
surveyed براورد
regression estimate براورد رگرسیون
interpolations براورد درونی
unbiased estimate براورد ناسودار
intelligence estimate براورد اطلاعات
extrapolation براورد برونی
appreciation of the situation براورد وضعیت
interpolation براورد درونی
rough estimate براورد تقریبی
staff estimate براورد ستادی
time estimation براورد زمانی
put at براورد کردن
surveyors براورد کننده
calculating factor ضریب براورد
commander's estimate براورد فرماندهی
surveyor براورد کننده
calculation حساب براورد
cost accountant براورد کننده
cost calculation براورد هزینه
cost estimate براورد هزینه
error of estimate خطای براورد
estimate of the situation براورد وضعیت
estimated of situation براورد وضعیت
estimator براورد کننده
interval estimate براورد فاصلهای
overestimation براورد اضافی
point estimate براورد نقطهای
extrapolations براورد برونی
point estimation براورد نقطهای
biased estimate براورد سودار
assessment تقویم براورد
surveyed براورد کردن
estimate براورد کردن
assessments تقویم براورد
surveys براورد کردن
assessment براورد مالیات
survey براورد کردن
assessments براورد مالیات
calculate براورد کردن
calculated براورد کردن
estimating براورد کردن
estimates براورد کردن
calculates براورد کردن
estimated براورد کردن
overestimation پیش براورد کردن
quantity surveyor براورد کننده مقادیر
overestimate زیاد براورد کردن
pre design estimate براورد مقدماتی طرح
quantity surveyors براورد کننده مقادیر
overrating زیاد براورد کردن
quantily surveyor براورد کننده مقادیر
abstracts فهرست خلاصه براورد
abstracting فهرست خلاصه براورد
standard error of estimate خطای معیار براورد
the estimative faculty قوه سنجش یا براورد
estimate [quote] براورد [تخمین] [اقتصاد]
command budget estimate براورد بودجه یکان
overrates زیاد براورد کردن
overrated زیاد براورد کردن
overrate زیاد براورد کردن
overestimating زیاد براورد کردن
overestimates زیاد براورد کردن
least squares estimates براورد حداقل مربعات
overestimated زیاد براورد کردن
misestimate غلط براورد کردن
misvalue بناحق براورد کردن
conservative estimate براورد محافظه کارانه
over estimation بیش از حد براورد کردن
estimable قابل براورد کردن
capitalization براورد ارزش حال سرمایه
calculable براورد کردنی قابل اعتماد
unliquidated damages خسارات غیرقابل براورد به پول
unbiased estimators براورد کنندههای بدون تورش
second revised estimate براورد تجدید نظر شده دوم
forecasts براورد کردن از قبل پیش بینی
forecasted براورد کردن از قبل پیش بینی
forecast براورد کردن از قبل پیش بینی
damage assessment تعیین میزان خسارت براورد ضایعات
i put the population at 0000 نفوس انجا را 00002 تن براورد می کنم
overcapitalize بیش ازاندازه واقعی براورد کردن
to overcapitalize a company سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه واقعی ان براورد کردن
over capitalised براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
survey براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveys براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveyed براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
credit system of supply سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com