Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
brown minor
براون کهتر یا ان براون که زودتر به اموزشگاه امده است
Other Matches
brown major
براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
braun tube
لامپ براون
brown major
براون بزرگتر
brown sequard syndrome
نشانگاه براون- سکار
spearman brown prophecy formula
فرمول پیشگویی اسپیرمن-براون
b & s gauge
اندازه براون- شارپ سیم
brown & sharpe wire gauge
اندازه براون- شارپ سیم
First come first served.
هرکس اول (زودتر ) بیاید زودتر کارش انجام می شود
juniors
کهتر
afterborn
کهتر
Jun
کهتر
junior
کهتر
inferiors
کهتر
inferior
کهتر
less
کهتر
caddying
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
ultimogeniture
اصول رسیدن میراث به فرزند کهتر حق کهتری
caddies
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddied
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddie
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
sooner
زودتر
as early aspossible
هر چه زودتر
as soon as possible
هر چه زودتر
earlier
زودتر
early as possible
هرچه زودتر
junior
زودتر تازه تر
juniors
زودتر تازه تر
You should have told me earlier.
باید زودتر به من می گفتی
previously
زودتر اتفاق افتادن
he predeceased his son
زودتر از پسرش مرد
previous
آنچه زودتر رخ میدهد
the volume that preceded
جلدی که زودتر یاجلوتر منتشر شد
prematureness
نابهنگامی زودتر از موقع بودن
whichever is the sooner
هر کدام که زودتر رخ بدهد
[قانون]
shake a leg
<idiom>
تکان بخوری ،زودتر راه رفتن
to arrive in good time
خیلی زودتر از وقت ملاقات رسیدن
almamater
اموزشگاه
education center
اموزشگاه
school
اموزشگاه
schools
اموزشگاه
early bird catches the worm
<idiom>
هرکسی زودتر بیداربشود بیشتر بدست میآورد
first come, first served
<idiom>
هرکی زودتر بیاد اول نوبت اوست
Can I go earlier today, just as a special exception?
اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
head master
مدیر اموزشگاه
hedge school
اموزشگاه پست
dominie
رئیس اموزشگاه
dogo
اموزشگاه جودو
vocational school
اموزشگاه حرفهای
night school
اموزشگاه شبانه
night schools
اموزشگاه شبانه
interscholastic competition
مسابقه اموزشگاه ها
private school
اموزشگاه خصوصی
private schools
اموزشگاه خصوصی
truant
از اموزشگاه گریززدن
preparatory school
اموزشگاه امادگی
preparatory schools
اموزشگاه امادگی
academies
دانشگاه اموزشگاه
truants
از اموزشگاه گریززدن
school report
گزارش اموزشگاه
foundation school
اموزشگاه موقوف
comprehensive school
اموزشگاه جامع
comprehensive schools
اموزشگاه جامع
parochial school
اموزشگاه کلیسایی
special school
اموزشگاه استثنایی
principal of a school
مدیر اموزشگاه
technical school
اموزشگاه فنی
training school
اموزشگاه حرفهای
schoolmistresses
مدیره اموزشگاه
nongraded school
اموزشگاه بی دانشپایه
schoolmistress
مدیره اموزشگاه
schools
پیروان یک مکتب اموزشگاه
schoolhouse
ساختمان یاعمارت اموزشگاه
schoolhouses
ساختمان یاعمارت اموزشگاه
school fee
ماهیانه یا شهریه اموزشگاه
school pence
پول هفتگی اموزشگاه
school slang
اصطلاح ویژه اموزشگاه
boarding school
اموزشگاه شبانه روزی
boarding schools
اموزشگاه شبانه روزی
manege
اموزشگاه اسب سواری
lockups
تعطیل کردن اموزشگاه
lockup
تعطیل کردن اموزشگاه
conservatoire
اموزشگاه هنرهای زیبا
school
پیروان یک مکتب اموزشگاه
to play the truant
از رفتن به اموزشگاه طفره زدن
industrial school
اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
interscholastic
واقع شونده درمیان اموزشگاه ها
lead
پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
leads
پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
ragged school
اموزشگاه مجانی برای بچههای بینوا
full timer
بچهای که درهمه ساعات اموزشگاه دراموزشگاه میما
school doctor
استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
prefectoral
مبنی براداره اموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یامبصران
mixed school
اموزشگاه مختلط اموزشگاهی که پسران ودختران با هم درس می خوانند
gibbous
بر امده
who came?
کی امده
incoming
امده
fordone
از پا در امده
ridgy
بر امده
who came?
که امده
piggybacking
استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
underhung
پیش امده
exserted
پیش امده
exserted
بیرون امده
red hot
تاب امده
peregrin or rine
از خارجه امده
new come
تازه امده
projective
جلو امده
prognathic
پیش امده
left over
زیاد امده
protractive
جلو امده
protrudent
جلو امده
unbred
بدببار امده
impassionate
به جنبش امده
prognathous
پیش امده
protrusive
جلو امده
protrusile
جلو امده
leavened bread
نان ور امده
exopathic
ازبیرون امده
jutting
پیش امده
overshot
پیش امده
landed
فرود امده
saleintiant
بیرون امده
jamb
تیربیرون امده
overdue
دیر امده
jambs
تیربیرون امده
in
:رسیده امده
in-
:رسیده امده
red-hot
تاب امده
worked up
ازکار در امده
getting
بدست امده
worker
ازکار در امده
enthetic
ازبیرون امده
aggregate
جمع امده
saleint
بیرون امده
gets
بدست امده
get
بدست امده
aggregates
جمع امده
activity
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
activities
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
clamper
مداری که سطح سیگنال را از نوک اسکن کردن یا سایر وسایل ورودی به بیشترین حد محدود میکند زودتر از وقتی که به یک مقدار عددی تبدیل شود
peregrine
ازخارجه امده مسافر
unhandy
مشکل بدست امده
neoteric
تازه بدنیا امده
twinborn
دوقلو بدنیا امده
petiolar
از برگدم بیرون امده
born in the purple
در نازونعمت بدنیا امده
projecting jaw
ارواره پیش امده
cantilever
تیر پیش امده
bay window
پنجره پیش امده
beetle brow
پیشانی پیش امده
apogean
از زمین بالا امده
self born
از خود بوجود امده
you might have come
باید امده باشید
ecstatically
بوجد امده نشئهای
ecstatic
بوجد امده نشئهای
bay windows
پنجره پیش امده
take steps
اقدامات بعمل امده
inchoate
تازه بوجود امده
to run short
زیر short امده است
prognathous
دارای ارواره پیش امده
to t. to account
زیر account امده است
ramus
قسمت بر امده واطاله یافته
lug
هر عضو جلو امده چیزی
rimrock
لبه بر امده صخره مزبور
vizor
لبه پیش امده کلاه
prognathic
دارای ارواره پیش امده
his stomach sticks out
شکمش پیش امده است
extrusive
اخراج کننده بیرون امده
flange
لبه بیرون امده چرخ
flanges
لبه بیرون امده چرخ
instances have occurred that
مواردی پیش امده است
bucktooth
دندان گراز یا پیش امده
lugs
هر عضو جلو امده چیزی
lugging
هر عضو جلو امده چیزی
lugged
هر عضو جلو امده چیزی
hardly earned money
پول سخت بدست امده
weather worn
تحت تاثیر هوا در امده
air landed
فرود امده از راه هوا
visors
لبه پیش امده کلاه
bow windows
پنجره پیش امده کمانی
bow window
پنجره پیش امده کمانی
venose
دارای رگهای متعددوبر امده
visor
لبه پیش امده کلاه
forestage
قسمت جلو امده صحنه نمایش
biologic
بدست امده اززیست شناسی عملی
oversailing of facade
قسمت برجسته یا پیش امده بنا
ventricous
بادکرده دارای شکم پیش امده
whyŠthere is the answer
شرط در امده تقریبا معنی میدهد
the bird took its perch
مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
ill gotten
با وسایل غیر مشروع بدست امده
kid glove
ازلای زرق وبرق بیرون امده
nook
قطعه زمین پیش امده برامدگی
bay window
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
round-shouldered
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
round shouldered
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
bay windows
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
dormer
پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
it is of doubtful proveance
معلوم نیست اصلا از کجا امده است
dormers
پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
post edit
ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com