English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 134 (8 milliseconds)
English Persian
to not give a toss about something [British E] برایشان اصلا مهم نباشد.
to not give a stuff about something [British E] برایشان اصلا مهم نباشد.
to not give a hoot in hell for something برایشان اصلا مهم نباشد.
Other Matches
to not give a shit about something برای چیزی اصلا مهم نباشد. [اصطلاح رکیک]
to not give a smeg about something [British E] برای چیزی اصلا مهم نباشد. [اصطلاح رکیک]
to not give a damn about something [somebody] برای چیزی [کسی] اصلا مهم نباشد. [اصطلاح روزمره]
to not have it easy [موقعیت] ساده نیست [برایشان]
special verdict رای هیات منصفه در حالتی که حقایق موضوع مطروحه را ان چنان که برایشان ثابت شده است اعلام و اخذ تصمیم را به دادگاه بسپارند
in no case اصلا
radically اصلا
none اصلا
originally اصلا"
to start with اصلا
on no account اصلا
nix اصلا
cardinally اصلا"
by birth اصلا
materially اصلا"
initially اصلا"
no-no اصلا نه
ever اصلا
fundamentally اصلا"
essentially اصلا"
possibly اصلا"
ever- اصلا
mainly اصلا"
to begin with اصلا
in the main بیشتر اصلا
why on earth اصلا چرا
he is of greek origin اصلا یونانی است
to not feel hungry [to not like having anything] اصلا اشتها نداشتن
It is ridicrlous . I t is a farce . اصلا" مسخره است
by some means or other <adv.> هیچ چیز [اصلا]
anything <adv.> هیچ چیز [اصلا]
He answered nothing. اصلا جواب نداد
to be on the safe side باقی نباشد
unrepresentative کسیکهداراینظراتعمومیوعام نباشد
at least هیچ نباشد
Money is no object at all . پول اصلا" مطرح نیست
Nothing is further from my mind than marriage . اصلا" فکر ازدواج نیستم
There was absolutely no point in her going . رفتن او اصلا" موردی نداشت
to not lift a finger <idiom> اصلا هیچ کاری نکردن
Forget it . dont give it a thought . اصلا"فکرش راهم نکن
I didnt relize what was going on . اصلا" نفهمیدم چه خبر است
I don't [ couldn't ] give a damn about it. <idiom> برایم اصلا مهم نیست.
It isn't anything like her. او [زن] اصلا همچنین رفتاری ندارد.
not on any account اصلا روی هیچ حسابی
low priority work کاری که مهم نباشد
impasse حالتی که از ان رهایی نباشد
inadmissibly چنانکه روایاجایز نباشد
not too expensive خیلی گران نباشد.
For all we know he may be living . از کجامعلوم که زند ؟ نباشد
It is of no interest to me at all. من به این موضوع اصلا"علاقه ای ندارم
Such a thing does not exist at all . چنین چیزی اصلا" وجود ندارد
The suggestion didn't go down very well with our boss. کارفرما این پیشنهاد را اصلا نپذیرفت.
simplest آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simpler آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
unless otherwise agreed اگر توافق دیگری نباشد
extraneously چنانکه وابسته بموضوع نباشد
simple آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
inexpressively چنانکه زبان دار نباشد
The shell does not always contain a pearl. <proverb> همیشه در صدف گوهر نباشد .
square peg in a round hole <idiom> شخصی که مناسب کاری نباشد
indefensibly چنانکه دفاع بردار نباشد
I don't give a damn shit! [vulgar] <idiom> به ت.مم! [حرف رکیک و عامیانه] [اصلا اهمیت نمیدم]
I don't give a fuck! [vulgar] <idiom> به ت.مم! [حرف رکیک و عامیانه] [اصلا اهمیت نمیدم]
I don't give a monkey's (fart)! [vulgar] <idiom> به ت.مم! [حرف رکیک و عامیانه] [اصلا اهمیت نمیدم]
it is of doubtful proveance معلوم نیست اصلا از کجا امده است
I don't give a shit! [vulgar] <idiom> به ت.مم! [حرف رکیک و عامیانه] [اصلا اهمیت نمیدم]
sinecures هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
Just sign here and leave at that . اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
right out <idiom> به شکلی که هیچ چیز پنهان نباشد
rigid یک چیز محکم که قبل خم شدن نباشد
sinecure هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
null لیستی که حاوی هیچ چیز نباشد
other things being equal اگر برای چیزهای دیگر نباشد
illegal دستور برنامهای که در قواعد زیان نباشد
If this is your problem , it is no problem , it is no problem . اگر گرفتاریت فقط اینست که اصلا" گرفتاری نیست
without lifting a finger بدون اینکه اصلا کاری بکند [اصطلاح روزمره]
no man's land سرزمین میان دو کشور که متعلق به هیچ یک از ان دو نباشد
poll degree درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
factories قیمتی که حاوی حمل و نقل ازکارخانه نباشد
i speak under correction انچه می گویم ممکن است درست نباشد
factory قیمتی که حاوی حمل و نقل ازکارخانه نباشد
relevantly بطور مناسب یامربوط چنانکه بیربط نباشد
If anything ,it is more expensive. اگر گرانتر نباشد مسلما" ارزانتر نیست
capital expenditure هزینهای که فایده اش محدود به یک دوره مالی نباشد
figures آنچه کاملاگ درست نباشد ولی نزدیک به آن باشد
an insolvent estate دارایی یا ملکی که برای پرداخت بدهی بسنده نباشد
figure آنچه کاملا درست نباشد ولی نزدیک باشد
figuring آنچه کاملاگ درست نباشد ولی نزدیک به آن باشد
machine address مقدار یک عبارت که تحت تاثیر جابجایی در برنامه نباشد
She is forty if a day . چهل سال راشیرین دارد ( اگر بیشتر نباشد )
gentelmen's agreement کلیه توافقهایی که مستند به اسنادرسمی و امضا شده نباشد
What You See Is All You Get برنامهای که خروجی صفحه نمایش آن به صورت دیگر قابل چاپ نباشد.
purchase هر نوع انتقال مال غیرمنقول که ناشی از ارث یاامر امر قانونی نباشد
lapped ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد
lap ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد
unpriced درباب چیزی گفته میشودکه بهای ان معلوم نشده یابصورت بهادران نباشد
unformatted 1-فایل متن که حاوی هیچ دستور فرمت , حاشیه یا نحوه نوشتن نباشد.2-
purchased هر نوع انتقال مال غیرمنقول که ناشی از ارث یاامر امر قانونی نباشد
purchases هر نوع انتقال مال غیرمنقول که ناشی از ارث یاامر امر قانونی نباشد
ideology بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
ideologies بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
stacked پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
stack پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
stacks پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
concertina fold قسمت دیگر به جهت مخالف تاکاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار بگیرد و به دخالت کاربر نیازی نباشد
common nuisance منظور عملی است که باعث اضرار جامعه به طور کلی شود و تاثیر ان متوجه فرد خاص نباشد
There is just no comparison between canned vegetables and fresh ones. سبزیجات کنسرو شده و سبزیجات تازه اصلا قابل مقایسه نیستند.
nerd شخصی که صرفا کامپیوتری شده است و به سختی درباره چیزی که مربوط به فناوری نباشد حرف می زند یا فکر میکند
nerds شخصی که صرفا کامپیوتری شده است و به سختی درباره چیزی که مربوط به فناوری نباشد حرف می زند یا فکر میکند
I can't make anything of it. من این را اصلا نمی فهمم [درک نمی کنم] .
He has a negative attitude towards every thing . to oppose everything . اصلا" توی دهنش نه است ( بد بین ومنفی است )
an impossible hat کلاهی که به هیچ روی نتوان بر سرگذاشت یا هیچ زیبنده نباشد
biaxial deformation خمشی که در یک قطعه مستقیم الخط ایجاد میشودموقعی که تحت تاثیر زوج نیرویی که صفحه ان باهیچیک از سطوح اصلی اینرسی منطبق نباشد
bomb یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
bombed یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
bombed out یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
bombs یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
background processing کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد
presentment اطلاع هیات منصفه دادگاه جنایی از وقوع جرم درصورتی که مبنی بر مشاهده یا اگاهی خود ایشان بوده بر مبنای کیفرخواست تنظیمی نباشد
machines غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machined غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
Woman is a plague; yet may no house be without suc. <proverb> زن بلا ست (و) هیچ خانه اى بى بلا نباشد.
res ipsa loquitur این عبارت در دعاوی مربوط به جرم ناشی از بی احتیاطی و درحالاتی بکار می رود که برای اثبات بی احتیاطی هیچ دلیلی لازم نباشد
cleans فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
cleaned فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
cleanest فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
clean فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
quasi contract عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
reputed owner در CL تاجرورشکسته مالک اعتباری کلیه اموالی که در تصرف داردتلقی میشود ولو اینکه واقعا" مالک انها نباشد و این از نظر حفظ حقوق غرماء است
perpetuting testtimony تاسیسی که به وسیله ان شهادتی که ممکن است بعدا" به ان استناد لازم شود و در عین حال ممکن است بعدا" ممکن الحصول نباشد حفظ میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com