| Total search result: 208 (18 milliseconds) | 
			 | 
		
		
			 | 
			 | 
		
		
			| English | 
			Persian | 
		
		
		| It's for my personal use.     | 
		برای استفاده شخصی است.   | 
		
	
		| 
 | 
	
	
		| 	
 | 
	
					
					
						| Search result with all words | 
					
					
						 | 
					
		
		| peripheral     | 
		باس سریع طراحی شده توسط Intel که تا چند مگاهرتز گنجایش دارد و در کامپیوترهای شخصی بر پایه Pentum برای آداپتورهای شبکه یا گرافیکی استفاده میشود   | 
		
	
		
		| drive     | 
		حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی   | 
		
	
		
		| drives     | 
		حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی   | 
		
	
		
		| IBM     | 
		اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است   | 
		
	
		
		| turbo porolog     | 
		POROLO برای استفاده روی کامپیوتر شخصی   | 
		
	
		
		| copy for private use     | 
		نسخه برای استفاده شخصی   | 
		
	
		
		saddle cover       | 
		رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]   | 
		
	
				
				
					| Other Matches | 
				
				
					 | 
				
		
		| published     | 
		1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .   | 
		
	
		
		| publish     | 
		1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .   | 
		
	
		
		| publishes     | 
		1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .   | 
		
	
		
		| user freindly     | 
		اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد   | 
		
	
		
		| personal computing     | 
		استفاده ازیک کامپیوتر شخصی   | 
		
	
		
		| wireless network     | 
		شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند   | 
		
	
		
		| microsoft     | 
		واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد   | 
		
	
		
		| invalids     | 
		شخصی که مجاز به استفاده از کامپیوتر یا اتصال به یک شبکه نیست   | 
		
	
		
		| invalid     | 
		شخصی که مجاز به استفاده از کامپیوتر یا اتصال به یک شبکه نیست   | 
		
	
		
		| end user     | 
		شخصی که از وسیله یا برنامه یا محصول استفاده خواهد کرد   | 
		
	
		
		| electronic     | 
		1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده   | 
		
	
		
		| public     | 
		آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی   | 
		
	
		
		| fibres     | 
		که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود   | 
		
	
		
		| fibre     | 
		که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود   | 
		
	
		
		| fiber     | 
		که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود   | 
		
	
		
		| customer     | 
		شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد   | 
		
	
		
		| no-show <idiom>     | 
		شخصی که جایی را رزرو میکندولی نه آن را کنسل ونه آن را استفاده میکند   | 
		
	
		
		| customers     | 
		شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد   | 
		
	
		
		| at     | 
		استاندارد کامپیوتر شخصی IBM که از پردازنده تک بیتی استفاده میکند   | 
		
	
		
		| vertical     | 
		نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی   | 
		
	
		
		| idles     | 
		که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده   | 
		
	
		
		| idlest     | 
		که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده   | 
		
	
		
		| idled     | 
		که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده   | 
		
	
		
		| idle     | 
		که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده   | 
		
	
		
		| quads     | 
		چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند   | 
		
	
		
		| quad     | 
		چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند   | 
		
	
		
		| composite demand     | 
		تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی   | 
		
	
		
		| user     | 
		1-شخصی از کامپیوتر یا ماشین یا نرم افزار استفاده میکند. 2-به ویژه اپراتورصفحه کلید   | 
		
	
		
		| users     | 
		1-شخصی از کامپیوتر یا ماشین یا نرم افزار استفاده میکند. 2-به ویژه اپراتورصفحه کلید   | 
		
	
		
		| ieee     | 
		که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود   | 
		
	
		
		| duplex     | 
		دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود   | 
		
	
		
		| duplexes     | 
		دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود   | 
		
	
		
		| wimps     | 
		نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند   | 
		
	
		
		| PPP     | 
		که معمولا برای ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه Tcp/Ip استفاده میشود   | 
		
	
		
		| wimp     | 
		نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند   | 
		
	
		
		| take for <idiom>     | 
		اشتباه شخصی برای چیزی   | 
		
	
		
		| Hamming code     | 
		سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود   | 
		
	
		
		accumulated profit       | 
		پولی که شرکت یا شخصی در سال های قبل به دست آورده و استفاده نکرده یا به خریداران سهام نداده است   | 
		
	
		
		| c     | 
		استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع   | 
		
	
		
		| edward's personal preference schedule     | 
		مقیاس ادوارد برای رجحانهای شخصی   | 
		
	
		
		| opened     | 
		سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد   | 
		
	
		
		| opens     | 
		سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد   | 
		
	
		
		cat       | 
		استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود   | 
		
	
		
		| cats     | 
		استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود   | 
		
	
		
		| doubled     | 
		استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن   | 
		
	
		
		| doubled up     | 
		استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن   | 
		
	
		
		| open     | 
		سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد   | 
		
	
		
		double       | 
		استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن   | 
		
	
		
		| executive information system     | 
		نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت   | 
		
	
		
		| straight line coding     | 
		برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر   | 
		
	
		
		| precision     | 
		استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت   | 
		
	
		
		| multiple     | 
		استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن   | 
		
	
		
		| pc dos     | 
		سیستم عامل دیسک برای کامپیوتر شخصی   | 
		
	
		
		| literacy     | 
		اصط لاحات مربوطه و قادر بودن برای استفاده از کامپیوتر برای برنامه نویسی و برنامههای کاربردی   | 
		
	
		
		| head-hunting <idiom>     | 
		جستجو کردن برای یافتن شخصی شایسته ولایق   | 
		
	
		
		| talk into <idiom>     | 
		موافقت شخصی برای انجام کاری راجلب کردن   | 
		
	
		
		| Apple Macintosh computer     | 
		مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند   | 
		
	
		
		| Apple Mac     | 
		مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند   | 
		
	
		
		| authoring     | 
		ابزاری که برای توسعه برنامههای کاربردی چند منظوره استفاده می شوند. که شامل دستورات خاص برای کنترل درایو -CD ROM   | 
		
	
		
		lararium       | 
		[اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]   | 
		
	
		
		ara       | 
		محراب کلیسا [در خانه های شخصی برای توسل به خدا]   | 
		
	
		
		| morse alphabet or code     | 
		الفبای خط و نقطه که شخصی بنام morse برای تلگراف اختراع کرد   | 
		
	
		
		| universal     | 
		آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود   | 
		
	
		
		| COMPAQ     | 
		شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود   | 
		
	
		
		| adlib     | 
		نوعی کارت صدا برای کامپیوترهای شخصی با نوارگردان ابتدایی و توابع MIDI   | 
		
	
		
		| time     | 
		1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| times     | 
		1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| timed     | 
		1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش   | 
		
	
		
		| paperless     | 
		شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند   | 
		
	
		
		pouch       | 
		خورجین [گاه قالیچه ها برای مصارف شخصی عشایر بدین گونه بافته می شوند.]   | 
		
	
		
		| infra red link     | 
		روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد   | 
		
	
		
		| c     | 
		استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران   | 
		
	
		
		| cultivation     | 
		جلب محبت برای استفاده درکسب اطلاعات دانه پاشیدن تماس برای جلب و به دام انداختن افراد   | 
		
	
		
		| indexing     | 
		استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن   | 
		
	
		
		| f.drss     | 
		جامه شخصی که باتفتن شخصی دوخته درمجلس رقص بپوشند   | 
		
	
		
		| scanned     | 
		وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند   | 
		
	
		
		| scan     | 
		وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند   | 
		
	
		
		| scans     | 
		وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند   | 
		
	
		
		| TCP/IP     | 
		پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود  این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود   | 
		
	
		
		| hollerith code     | 
		سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند   | 
		
	
		
		| subscribers     | 
		1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد   | 
		
	
		
		| subscriber     | 
		1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد   | 
		
	
		
		| share     | 
		IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ   | 
		
	
		
		| shared     | 
		IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ   | 
		
	
		
		| shares     | 
		IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ   | 
		
	
		
		key       | 
		استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند   | 
		
	
		
		| What is in it for me ?     | 
		برای من چه استفاده ای ؟   | 
		
	
		
		| for the benefit of     | 
		برای استفاده   | 
		
	
		
		| realizing the palette     | 
		انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم   | 
		
	
		
		| realises     | 
		انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم   | 
		
	
		
		| realizing     | 
		انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم   | 
		
	
		
		| realizes     | 
		انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم   | 
		
	
		
		| realized     | 
		انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم   | 
		
	
		
		realize       | 
		انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم   | 
		
	
		
		| realising     | 
		انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم   | 
		
	
		
		| realised     | 
		انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم   | 
		
	
		
		| flippy     | 
		دیسک دو لبه که در درایو تک لبه استفاده شود. بنابراین برای خواندن طرف دیگر برای جابجا شود   | 
		
	
		
		log wood       | 
		درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]   | 
		
	
		
		| naive user     | 
		شخصی که می خواهد کاری را با کامپیوتر انجام دهد امافاقد تجربه لازم برای برنامه نویسی با کامپیوتر میباشد   | 
		
	
		
		| security blanket <idiom>     | 
		استفاده از چیزی برای راحتی   | 
		
	
		
		| offices     | 
		مناسب برای استفاده در شرکت   | 
		
	
		
		| office     | 
		مناسب برای استفاده در شرکت   | 
		
	
		
		| readied     | 
		مناسب برای استفاده از یا فروش .   | 
		
	
		
		| approval     | 
		توافق برای استفاده از چیزی   | 
		
	
		
		| readying     | 
		مناسب برای استفاده از یا فروش .   | 
		
	
		
		| ready     | 
		مناسب برای استفاده از یا فروش .   | 
		
	
		
		| readies     | 
		مناسب برای استفاده از یا فروش .   | 
		
	
		
		| report program generator     | 
		زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد   | 
		
	
		
		structure       | 
		زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود   | 
		
	
		
		| structures     | 
		زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود   | 
		
	
		
		| structuring     | 
		زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود   | 
		
	
		
		| peonage     | 
		استفاده از غلام برای کارهای بندگی   | 
		
	
		
		| cai     | 
		استفاده از کامپیوتر برای آموزش یک موضوع   | 
		
	
		
		| white slave     | 
		استفاده از زن برای فحشاء تجارت ناموس   | 
		
	
		
		| turn over <idiom>     | 
		به کسی برای مراقبت با استفاده سپردن   | 
		
	
		
		| to store up something     | 
		انباشتن چیزی برای استفاده در آینده   | 
		
	
		
		| cats     | 
		استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت   | 
		
	
		
		cat       | 
		استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت   | 
		
	
		
		| subreption     | 
		اختفای حقایق برای استفاده خود   | 
		
	
		
		| bug taper     | 
		ریسمان مناسب برای استفاده از طعمه زیر اب   | 
		
	
		
		| angary     | 
		حق کشور متحارب برای استفاده از اموال کشوربیطرف   | 
		
	
		
		| patent     | 
		حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی   | 
		
	
		
		| patented     | 
		حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی   | 
		
	
		
		| patents     | 
		حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی   | 
		
	
		
		horn socket       | 
		[وسیله ای که از آن برای صید ماهی استفاده می شود]   | 
		
	
		
		| to pull strings     | 
		از رابطه ها برای پارتی بازی استفاده کردن   | 
		
	
		
		| patenting     | 
		حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی   | 
		
	
		
		| eat one's cake and have it too <idiom>     | 
		هم استفاده کردن وهم برای مبادا نگهداشتن   | 
		
	
		
		| alternates     | 
		برنامه کاربردی برای استفاده در محیط چندکاربره   | 
		
	
		
		| plants     | 
		ذخیره نتیجه در حافظه برای استفاده بعدا   | 
		
	
		
		| alternated     | 
		برنامه کاربردی برای استفاده در محیط چندکاربره   | 
		
	
		
		| registers     | 
		تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود   | 
		
	
		
		| batteries     | 
		استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار   | 
		
	
		
		| battery     | 
		استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار   | 
		
	
		
		| alternate     | 
		برنامه کاربردی برای استفاده در محیط چندکاربره   | 
		
	
		
		| plant     | 
		ذخیره نتیجه در حافظه برای استفاده بعدا   | 
		
	
		
		| register     | 
		تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود   | 
		
	
		
		| registering     | 
		تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود   | 
		
	
		
		| cipher     | 
		رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.   | 
		
	
		
		| cyphers     | 
		رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.   | 
		
	
		
		| ciphers     | 
		رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.   | 
		
	
		
		| smoke consumer     | 
		اسباب استفاده از دود برای مصرف درونی ماشین   | 
		
	
		
		| mouse     | 
		که از mouse و نه صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند   | 
		
	
		
		| wharfage     | 
		وجهی که برای استفاده ازبارانداز پرداخت میشود حق باراندازی   | 
		
	
		
		| asymmetric video compression     | 
		استفاده از کامپیوتر قوی برای فشرده سازی تصویر   | 
		
	
		
		| cbt     | 
		استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش به دانش آموزان   | 
		
	
		
		| mouses     | 
		که از mouse و نه صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند   | 
		
	
		
		| computer literacy     | 
		دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل   | 
		
	
		
		| dichotomizing search     | 
		روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.   | 
		
	
		
		| materials     | 
		مادهای که برای استفاده اتمام محصول به کار می رود   | 
		
	
		
		| material     | 
		مادهای که برای استفاده اتمام محصول به کار می رود   | 
		
	
		
		| devices     | 
		لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله   | 
		
	
		
		| device     | 
		لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله   | 
		
	
		
		| shuttle bombing     | 
		بمباران با استفاده از دوپایگاه هوایی برای بمب گیری   | 
		
	
		
		| vehicle used for migrant-smuggling operations     | 
		خودرو استفاده شده برای عملیاتهای مهاجر قاچاق   | 
		
	
		
		| electronic     | 
		استفاده ازکامپیوتر برای انتقال پول از بانک و برعکس   | 
		
	
		
		| photo finish     | 
		استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده   | 
		
	
		
		| scratch file     | 
		ناحیه کاری که برای کار جاری استفاده میشود   | 
		
	
		
		| c     | 
		استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش دانش آموزان   | 
		
	
		
		| to take out a patent     | 
		حق ثبت شده برای استفاده ازاختراعی بدست اوردن   | 
		
	
		
		| stationery     | 
		کاغذی که برای استفاده در چاپگر ساخته شده است   | 
		
	
		
		| finite precision numbers     | 
		استفاده از تعداد بیتهای ثابت برای نمایش اعداد   | 
		
	
		
		| signalling     | 
		استفاده از کانال صوتتی طبیعی برای ارسال داده   | 
		
	
		
		| steals     | 
		از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز   | 
		
	
		
		| mainframe computer     | 
		استفاده از ریز کامپیوترها برای دستیابی به کامپیوتر mainframe   | 
		
	
		
		| dedicated     | 
		برنامه یا تابع یا سیستمی که برای استفاده خاصی است   | 
		
	
		
		| monadic operator     | 
		عملی که از یک عملوند برای تولید نتیجه استفاده میکند   | 
		
	
		
		| usable     | 
		آنچه برای معرف قابل استفاده و فراهم است   | 
		
	
		
		| throw one's weight around <idiom>     | 
		ازنفوذ کسی برای رسیدن به چیزی استفاده کردن   | 
		
	
		
		| steal     | 
		از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز   | 
		
	
		
		| link route segments     | 
		راههای مورد استفاده برای حمل بار یکپارچه   | 
		
	
		
		| multiprecision     | 
		استفاده از بیش از یک کلمه داده برای نمایش اعداد.   | 
		
	
		
		| alt key     | 
		کلید خاص روی صفحه کلید کامپیوتر شخصی برای انجام عملیات خاص در برنامههای کاربردی   | 
		
	
		
		| clocks     | 
		ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند   | 
		
	
		
		| jiujitsu     | 
		مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو   | 
		
	
		
		| clock     | 
		ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند   | 
		
	
		
		| jiujutsu     | 
		مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو   | 
		
	
		
		| cad     | 
		استفاده از کامپیوتر و ترمینالهای گرافیکی برای کمک به طراح درکارش   | 
		
	
		
		| jobs     | 
		ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص   | 
		
	
		
		| redundant     | 
		قطعه اضافی که برای کاری در صورت خطا استفاده میشود   | 
		
	
		
		| offices     | 
		استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره   | 
		
	
		
		| installation     | 
		کامپیوتر و قط عات استفاده شده برای یک نوع کار و پردازش   | 
		
	
		
		| center     | 
		تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور   | 
		
	
		
		| parameter     | 
		زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند   | 
		
	
		
		| installations     | 
		کامپیوتر و قط عات استفاده شده برای یک نوع کار و پردازش   | 
		
	
		
		Industrial Park       | 
		[طراحی املاک برای استفاده صنعتی در قرن نوزدهم در منچستر]   | 
		
	
		
		| binary look up     | 
		روش جستجوی سریع برای استفاده از لیست مرتب داده   | 
		
	
		
		| circular     | 
		صف کامپیوتری که از دو علامت برای ابتداوانتهای خط ذخیره عناصر استفاده میکند   | 
		
	
		
		| circulars     | 
		صف کامپیوتری که از دو علامت برای ابتداوانتهای خط ذخیره عناصر استفاده میکند   | 
		
	
		
		| wine palm     | 
		هرنوع نخلی که ازمیوه ان برای شراب کشی استفاده میشود   | 
		
	
		
		| parameters     | 
		زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند   | 
		
	
		
		| bipolar     | 
		استفاده از سط وح ولتاژ مثبت و منفی برای نمایش اعداد دودویی   | 
		
	
		
		| office     | 
		استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره   | 
		
	
		
		| cads     | 
		استفاده از کامپیوتر و ترمینالهای گرافیکی برای کمک به طراح درکارش   | 
		
	
		
		| fosdic     | 
		وسیله ذخیره سازی برای داده کامپیوتری با استفاده از میکروفیلم   | 
		
	
		
		| generating     | 
		استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه   | 
		
	
		
		| generates     | 
		استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه   | 
		
	
		
		| jujitsu     | 
		مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو   | 
		
	
		
		| bridge     | 
		استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر   | 
		
	
		
		| bridges     | 
		استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر   |