English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
he is an adequate provider برای تهیه خواربار
Other Matches
provisionment تهیه خواربار
purveyance تهیه خواربار
revictual دوباره غذا یا خواربار تهیه کردن
map compilation تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
drives چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
shared IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
share IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shares IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
enable تهیه کردن برای
enabled تهیه کردن برای
enables تهیه کردن برای
enabling تهیه کردن برای
to provide for old age برای پیری تهیه کردن
to serve the city with water اب برای شهر تهیه کردن
sour mash غلات خیسانده برای تهیه مشروبات
preparatory تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
utopianism تهیه طرحهای غیر عملی برای اصلاحات
air target material program برنامه تهیه اماد برای تک به هدفهای هوایی
corsage دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
utopism خیالبافی تهیه طرحهای غیر عملی برای اصلاحات
curriery محل تهیه چرم دباغی شده برای کار
corsages دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
lime paste اهک شکفته شده و اماده برای تهیه بتن
itemizer کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
paragraphist کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
cirvis دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند
foundry proof نمونه غلط گیری شده برای تهیه کلیشه یاگراور
micropro یک شرکت نرم افزاری کالیفرنیایی که برای ریزکامپیوترها برنامه تهیه میکند
authors CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
Daphne گیاه دافنی [که از برگ های آن برای تهیه رنگ زرد استفاده می شود.]
glossarist کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
laying up تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
sense probe مکانیسم ورودی که نقاط حساس روی یک صفحه نمایش را فعال کرده و درنتیجه برای یک کامپیوترورودی تهیه کند
straddle trench خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
pre engage ازپیش برای خود تهیه کردن تعهد قبلی کردن
burgers تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
burger تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
provisions خواربار
commissarial خواربار
provisionless بی خواربار
provender خواربار
cate خواربار
foodstuff خواربار
stover خواربار
grocery خواربار
viand خواربار
foodstuffs خواربار
groceries خواربار
catchpenny تهیه شده برای پول دراوردن تله پول
onion skin پوست پیاز [از این رنگینه طبیعی برای تهیه رنگ زرد نخودی استفاده می شود اگرچه ثبات رنگی خوبی ندارد.]
grocery خواربار فروشی
grocer خواربار فروش
grocery store [American E] خواربار فروشی
food shop خواربار فروشی
grocers خواربار فروش
grocer's خواربار فروشی
grocer's shop خواربار فروشی
grubbed خوراک خواربار
grubs خوراک خواربار
grub خوراک خواربار
victualler خواربار رسان
viaticum توشه و خواربار سفر
victualler کشتی حامل خواربار
convenience stores خواربار فروشی کوچک
convenience store خواربار فروشی کوچک
victual خواربار تامین کردن
purveys تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveying تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed تهیه اذوقه تهیه سورسات
cantina مغازه خواربار یامشروب فروشی
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
cannibalize استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
booking نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
cannibalizes استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
bookings نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
nsfnet یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
credit system of supply سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
projections سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projection سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
purvey تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed تهیه کردن سورسات تهیه کردن
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
supplying تهیه
supply تهیه
preparations تهیه
preparation تهیه
counter preparation ضد تهیه
purveys تهیه
purveying تهیه
purveyed تهیه
housing تهیه جا
purvey تهیه
off hand بی تهیه
supplied تهیه
ministration تهیه
seating تهیه جا
provision تهیه
procurement تهیه
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
preparation fire تیر تهیه
administer تهیه کردن
administered تهیه کردن
administering تهیه کردن
fabricator تهیه کننده
vacuum-packed تهیه شده
laid on <past-p.> تهیه شده
administers تهیه کردن
blend تهیه کردن
prepare mortar تهیه ملات
preparation fire اتش تهیه
preparation تهیه و ارایش
preparation of food تهیه خوراک
preparation time زمان تهیه
parasceve روز تهیه
preparations تهیه مقدمات
preparator تهیه کننده
preparations تهیه و ارایش
affords تهیه کردن
counter preparation تیر ضد تهیه
preparatorily بعنوان تهیه
to find in تهیه کردن
supplying تهیه کردن
procure تهیه کردن
triplication تهیه در سه نسخه
data processing تهیه اطلاعات
data processing تهیه و تولیداطلاعات
to make provision تهیه دیدن
lighting feeder تهیه روشنایی
triplicity تهیه در سه نسخه
placement تهیه شغل
placements تهیه کار
on the stocks د رشرف تهیه
to bargain for تهیه دیدن
the water supply of tehran تهیه اب تهران
placement تهیه کار
provided <adj.> <past-p.> تهیه شده
appropriated <adj.> <past-p.> تهیه شده
provided [that] <conj.> تهیه شده
weaponry تهیه سلاح
placements تهیه شغل
afforded تهیه کردن
blends تهیه کردن
suppliers تهیه کننده
supplier تهیه کننده
preparing تهیه کردن
prepares تهیه کردن
prepare تهیه کردن
provide تهیه کردن
affording تهیه کردن
procures تهیه کردن
afford تهیه کردن
provides تهیه کردن
procuring تهیه کردن
provides تهیه دیدن
base development تهیه پایگاه
pitched تهیه دیده
supplied تهیه کردن
provide تهیه دیدن
provision تهیه کردن
process تهیه کردن
furtherance تهیه وسایل
the preparation day روز تهیه
supply تهیه کردن
photo imagery تهیه عکس
preparation تهیه مقدمات
preparation اتش تهیه
processes تهیه کردن
procured تهیه کردن
catered تهیه کردن
cater تهیه کردن
catering تهیه کردن
victual تهیه اذوقه
preparations اتش تهیه
caters تهیه کردن
victualage تهیه اذوقه
microsoft بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
barrier tactics تاکتیک تهیه موانع
to lay in a stock موجودی تهیه کردن
procures تهیه و تحویل اماد
stenciller تهیه کننده استنسیل
host تهیه تسهیلات ورزشی
area projection تهیه نقشه از منطقه
hosts تهیه تسهیلات ورزشی
quadruplication تهیه چیزی درچهارنسخه
stenciler تهیه کننده استنسیل
hosted تهیه تسهیلات ورزشی
hosting تهیه تسهیلات ورزشی
program برنامه تهیه کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com