Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (6 milliseconds)
English
Persian
crank cheek
برجستگی گونههای میل لنگ
Other Matches
chemical species
گونههای شیمیایی
version
تعداد گونههای یک محصول
versions
تعداد گونههای یک محصول
cheeky
دارای گونههای برامده گستاخ
reactive intermediate species
گونههای واسطهای واکنش پذیر
Memmaker
امکان نرم افزاری در برخی گونههای DOS-MS برای تشخیص خودکار تنظیم حافظه کامپیوتر برای تامین بهترین کارایی
bushbabies
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
EtherTalk
درسیستم Apple Macintosh گونههای مختلف شبکه اترنت استاندارد برای اتصال دستگاهها بهم و تغییری در Apple Talk کندتر است
bushbaby
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
convexity
برجستگی
embossment
برجستگی
eminency
برجستگی
colliculus
برجستگی
apophysis
برجستگی
bossing
برجستگی
bosses
برجستگی
bossed
برجستگی
boss
برجستگی
noses
برجستگی
grossness
برجستگی
illustriousness
برجستگی
knobbly
پر از برجستگی
tuberculum
برجستگی
saliency
برجستگی
salience
برجستگی
rilievo
برجستگی
prosiliency
برجستگی
prominency
برجستگی
pre eminence
برجستگی
pone
برجستگی
picturesqueness
برجستگی
notbility
برجستگی
notability
برجستگی
ness
برجستگی
illustrousness
برجستگی
nose
برجستگی
eminence
برجستگی
swells
برجستگی
swell
برجستگی
gland
برجستگی
glands
برجستگی
swelled
برجستگی
remerkableness
برجستگی
snobs
برجستگی
snob
برجستگی
prominence
برجستگی
high relief
برجستگی زیاد
tuberculation
برجستگی یازگیل
height of rise
ارتفاع برجستگی
superior colliculus
برجستگی زبرین
inferior colliculus
برجستگی زیرین
outstand
برجستگی داشتن
stick-ups
برجستگی داشتن
bossiness
دارای برجستگی
bossy
دارای برجستگی
stick-up
برجستگی داشتن
thread
شیار برجستگی
bossing
گلمیج برجستگی
barrel cam
برجستگی طبلی
stick up
برجستگی داشتن
bosses
گلمیج برجستگی
alto relievo
برجستگی زیاد
boss
گلمیج برجستگی
threads
شیار برجستگی
bossed
گلمیج برجستگی
contour line
خط برجستگی زمین
tubercle
برجستگی روی استخوان
acromphalus
برجستگی و زائدهء غیرطبیعی ناف
acrosome
برجستگی قدامی سلول جنسی نر
curb
برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
relieving
تغییر پست دادن برجستگی
curbed
برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
relieves
تغییر پست دادن برجستگی
curbing
برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
relieve
تغییر پست دادن برجستگی
curbs
برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
tubers
سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
teethridge
برجستگی استخوان فک که حفرههای دندانها بر ان قراردارد
tuber
سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
lands
برجستگی شیار خانها ریلهای راهنما
land
زمین پیاده شدن برجستگی بین خانها
blistered
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
blisters
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
blister
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
trippet
زبانه یا برجستگی چرخ که درفواصل معین بچرخ دیگرمیخورد
surfer's knot
ورم یا برجستگی زیر زانو یابالای پای موج سوار
crow steps
لاریز:برجستگی هایی که بشکل پله یاکنگره درسرازیریهای شیروانی م
crown-steps
لاریز
[برجستگی هایی که شکل پله یا کنگره در سرازیرهای شیروانی است.]
codpieces
روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
codpiece
روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
esker
برجستگی باریک و طویلی که ازرسوب سنگ ریزه یا شن درضمن جریان اب یخچال ایجادمیگردد
joggled
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggles
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggle
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggling
برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
swells
ورم کردن برجستگی پیدا کردن
swell
ورم کردن برجستگی پیدا کردن
swelled
ورم کردن برجستگی پیدا کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com