English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 122 (6 milliseconds)
English Persian
self imposed برخود تحمیل شده
self-imposed برخود تحمیل شده
Other Matches
backgrounds که به عنوان کاری با تقدم پایین برخود میشود
background که به عنوان کاری با تقدم پایین برخود میشود
exaction تحمیل
possibly تحمیل
protrusions تحمیل
modulation تحمیل
infliction تحمیل
imposition تحمیل
coercion تحمیل
protrusion تحمیل
incurrence تحمیل
dictated تحمیل کردن
fm , f.m. تحمیل بسامدی
dictate تحمیل کردن
exacting تحمیل کننده
exactor تحمیل کننده
frequency modulation تحمیل بسامدی
imponent تحمیل کننده
saddle تحمیل کردن
saddled تحمیل کردن
saddles تحمیل کردن
dictates تحمیل کردن
dictating تحمیل کردن
demodulator تحمیل زدا
cark تحمیل کردن
density modulation تحمیل تکاثفی
amplitude modulation تحمیل دامنهای
pushy تحمیل کنننده
pushiest تحمیل کنننده
pushier تحمیل کنننده
exactable قابل تحمیل
protruding تحمیل کردن
protrudes تحمیل کردن
protruded تحمیل کردن
protrude تحمیل کردن
put-upon تحمیل کردن بر
put upon تحمیل کردن بر
impose تحمیل کردن
demodulation تحمیل زدایی
inflicted تحمیل کردن
inflict تحمیل کردن
modulator مرحله تحمیل گر
modulator electrode الکترد تحمیل گر
negative modulation تحمیل منفی
positive modulation تحمیل مثبت
procrustean تحمیل کننده
imposes تحمیل کردن
dictate تحمیل کردن
superimposable قابل تحمیل
superimposition تحمیل زائد
unmodulated تحمیل ناشده
velocity modulation تحمیل سرعتی
inflicting تحمیل کردن
burden تحمیل کردن
burdens تحمیل کردن
inflictable تحمیل کردنی
force تحمیل کردن
forces تحمیل کردن
imposable قابل تحمیل
forcing تحمیل کردن
horn in تحمیل کردن
leviable قابل تحمیل
inflicts تحمیل کردن
imposing تحمیل کننده
synchrocyclotron سیکلوترون تحمیل بسامدی
velocity modulated tube لامپ تحمیل سرعتی
modulated wave موج تحمیل شده
drift tunnel تونل تبدیل تحمیل
drift space فضای تبدیل تحمیل
self sustained تحمیل شده بنفس
q demodulator تحمیل زدای کیو
f m cyclotron سیکلوترون تحمیل بسامدی
frequency modulated cyclotron سیکلوترون تحمیل بسامدی
spark gap modulator تحمیل گر دهانه جرقهای
put on : تحمیل کردن گذاردن
lobbied تحمیل گری کردن
put قراردادن تحمیل کردن بر
burdens بارکردن تحمیل کردن
burden بارکردن تحمیل کردن
taxes تحمیل تقاضای سنگین
taxed تحمیل تقاضای سنگین
tax تحمیل تقاضای سنگین
puts قراردادن تحمیل کردن بر
lobby تحمیل گری کردن
lobbies تحمیل گری کردن
levied تحمیل نام نویسی
levies تحمیل نام نویسی
exacts تحمیل کردن بر درست
exacted تحمیل کردن بر درست
putting قراردادن تحمیل کردن بر
exact تحمیل کردن بر درست
levying تحمیل نام نویسی
levy تحمیل نام نویسی
buncher space فضای تحمیل سرعتی
demodulation کشف تحمیل زدایی
force بازور جلو رفتن تحمیل
hazing تحمیل کار سخت یا زیاد
to lay on بستن مالیات تحمیل کردن
task تهمت زدن تحمیل کردن
tasks تهمت زدن تحمیل کردن
forces بازور جلو رفتن تحمیل
forcing بازور جلو رفتن تحمیل
self charging تحمیل شونده بنفس خود خودکار
he paid through the nose زیاد به او تحمیل کردند گوشش را بریدند
self enforcing دارای قدرت تحمیل اراده خودبر دیگران
impose تحمیل کردن اعمال نفوذ یا سوء استفاده کردن
imposes تحمیل کردن اعمال نفوذ یا سوء استفاده کردن
constrain بزور وفشار وادار کردن تحمیل کردن
constraining بزور وفشار وادار کردن تحمیل کردن
constrains بزور وفشار وادار کردن تحمیل کردن
to put on شرط بندی کردن تحمیل کردن
induce فراهم کردن تحمیل کردن
induced فراهم کردن تحمیل کردن
induces فراهم کردن تحمیل کردن
inducing فراهم کردن تحمیل کردن
lobbied تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
lobby تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
lobbies تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
surcharge زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharges زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com