Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
breast
برخورد سینه قهرمان دو به نوار
breasts
برخورد سینه قهرمان دو به نوار
Other Matches
capstan
میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
leaders
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leader
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
bow wave
موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
channels
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channelled
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channeling
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channeled
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channel
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
pickup reel
نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
reel to reel
کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
reel-to-reel
کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
azimuth
زاویه افقی درست نوک نوار نسبت به نوار مغناطیسی
splice
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splices
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
spliced
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
guard band
بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
splicing
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
perforated tape
نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
pinchwheel
چرخ کوچک در ماشین نوار که نوار را در محل نگه می دارد و مانع از حرکت آن میشود
auto
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
autos
توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
magnetic tapes
جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
magnetic tape
جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
cartridge
جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
cartridges
جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
identity
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identities
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
brooch
گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
brooches
گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
reel to reel
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
reel-to-reel
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
deceleration time
زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
championess
زن قهرمان
victor
قهرمان
world beater
قهرمان
champion
قهرمان
championed
قهرمان
heroes
قهرمان
victors
قهرمان
hero
قهرمان
champions
قهرمان
championing
قهرمان
reader
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
readers
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
leaders
قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
leader
قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
tape drives
نوار چرخان نوار ران
tape drive
نوار چرخان نوار ران
dynasties
قهرمان چندساله
knighted
قهرمان شوالیه
knight
قهرمان شوالیه
athletes
قهرمان ورزش
sprinters
قهرمان دوسرعت
sprinter
قهرمان دوسرعت
former shampion
قهرمان سابق
gymnast
قهرمان ژیمناستیک
heroic
قهرمان وار
athlete
قهرمان ورزش
gymnasts
قهرمان ژیمناستیک
knighting
قهرمان شوالیه
knights
قهرمان شوالیه
hero worship
قهرمان پرستی
champs
قهرمان مزرعه
champing
قهرمان مزرعه
champed
قهرمان مزرعه
title-holder
قهرمان کنونی
title-holders
قهرمان کنونی
dynasty
قهرمان چندساله
champ
قهرمان مزرعه
head crash
برخورد فیزیکی نوک خواندن /نوشتن با سطح دیسک برخورد نوک خواندن ونوشتن با سطح ضبط شونده یک دیسک سخت که نتیجه اش از دست اطلاعات میباشد خرابی هد
heroize
قهرمان وپهلوان شدن
absolute champion
قهرمان مطلق شطرنج
planform
قهرمان یونانی جنگ تروا
contender
مدعی دربرابر قهرمان
contenders
مدعی دربرابر قهرمان
picaresque
داستاینکه قهرمان ان رذل است
heroines
زنی که قهرمان داستان باشد
ajax
قهرمان یونانی جنگ تروا
ace
ستاره یا قهرمان تیمهای بازی
heroically
زنی که قهرمان داستان باشد
aces
ستاره یا قهرمان تیمهای بازی
heroine
زنی که قهرمان داستان باشد
theseus
قهرمان یونانی فاتح امازون ها
tragic flaw
نقیصه یاخدشه در زندگی قهرمان
video cassettes
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
video cassette
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
hamlets
نام قهرمان ونمایشنامه تراژدی شکسپیر
anti-heroes
نقش اول منفی مخالف قهرمان
hamlet
نام قهرمان ونمایشنامه تراژدی شکسپیر
anti-hero
نقش اول منفی مخالف قهرمان
toreador
قهرمان گاو باز سوار بر اسب
achilles
اشیل یا اخلیوس قهرمان داستان ایلیاد هومر
playoff
مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
playoffs
مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
end on
سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی
pick wickian
شبیه پیکویک قهرمان داستان نگارش چارلز دیکنز
heroize
خود را پهلوان وانمود کردن قهرمان وپهلوان وانمودکردن
collisions
برخورد کردن برخورد تصادف کردن
collision
برخورد کردن برخورد تصادف کردن
redbreast
پرنده سینه سرخ سینه سرخ
dat
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
filmstrip
نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
adventure game
بازی کامپیوتری که در آن کاربر در یک میدان خیالی قهرمان است و باید از موقعیتهای مختلف خط رناک عبور کند
contacts
برخورد
ill favored
بد برخورد
stop
برخورد
contact
برخورد
stopping
برخورد
stops
برخورد
attitudes
برخورد
stopped
برخورد
attitude
برخورد
osculation
برخورد
striking
برخورد
tangency
برخورد
clashed
برخورد
clashes
برخورد
intersect
برخورد
intersected
برخورد
intersects
برخورد
strike
برخورد
strikingly
برخورد
impact
برخورد
impacts
برخورد
strikes
برخورد
incidence
برخورد
appulse
برخورد
criss-cross
برخورد
contacting
برخورد
receptions
برخورد
conflicted
برخورد
reception
برخورد
conflict
برخورد
collision
برخورد
approaches
برخورد
approach
برخورد
approached
برخورد
criss-crosses
برخورد
criss-crossing
برخورد
criss-crossed
برخورد
clash
برخورد
conflicts
برخورد
contacted
برخورد
confliction
برخورد
collisions
برخورد
end on
سینه به سینه
bowed
سینه
chest to chest
سینه به سینه
mandrel or dril
سینه
bosoms
سینه
bows
سینه
forecastle
سینه
bowing
سینه
white steaming light
سینه
bosom
سینه
bow
سینه
bust
سینه
busted
سینه
pulmonory
سل سینه
busting
سینه
petto
سینه
thoraxes
سینه
thorax
سینه
thoraces
سینه
ball flower
گل سینه
busts
سینه
heart
سینه
hearts
سینه
breast
سینه
breasts
سینه
coincidences
تطبیق برخورد
tilts
منازعه برخورد
zone of contact
محل برخورد
coincidence
تطبیق برخورد
chatter
برخورد کردن
affable
خوش برخورد
tilted
منازعه برخورد
crossing point
محل برخورد دو خط
take the blade
برخورد شمشیرها
affect
احساسات برخورد
affects
احساسات برخورد
crossing points
محل برخورد دو خط
fall on
<idiom>
برخورد (بامشکلات)
My pride was wounded ( hurt) .
به غیرتم برخورد
probability of collision
احتمال برخورد
greet
درود برخورد
greeted
درود برخورد
chatters
برخورد کردن
jct
محل برخورد
touche
اعلام برخورد
head on collision
برخورد رودررو
tilt
منازعه برخورد
chattering
برخورد کردن
knock-ups
برخورد کردن
knock-up
برخورد کردن
knock up
برخورد کردن
tolerating
برخورد هموارکردن
tolerates
برخورد هموارکردن
tolerated
برخورد هموارکردن
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com