Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (7 milliseconds)
English
Persian
dual impression
برداشت دوگانه
Other Matches
twofold
دوگانه
double star
دوگانه
two some
دوگانه
dual
دوگانه
dual processors
پردازندههای دوگانه
diphthongs
مصوت دوگانه
ghost signal
تصویر دوگانه
duplex telegraphy
تلگراف دوگانه
duplex ignition
احتراق دوگانه
dualize
دوگانه کردن
dualistic economy
اقتصاد دوگانه
dualistic dependency
وابستگی دوگانه
dual carriageway
شوسه دوگانه
dual carriageways
شوسه دوگانه
dual sensation
احساس دوگانه
dual personality
شخصیت دوگانه
double bond
پیوند دوگانه
dualist
دوگانه نگر
double armature
ارمیچر دوگانه
double antenna
انتن دوگانه
diplacusis
دوگانه شنوی
double conversion
تبدیل دوگانه
twin-sets
ژاکت دوگانه
double-take
واکنش دوگانه
dualism
دوگانه نگری
double-takes
واکنش دوگانه
coconsciousness
هشیاری دوگانه
double cropping
کشت دوگانه
double helix
مارپیچ دوگانه
diphthong
مصوت دوگانه
conjugated double bond
پیوند دوگانه مزدوج
cumulated double bonds
پیوندهای دوگانه همجوار
dual channel television sound system
کانال صوتی دوگانه
dual channel sound system
کانال صوتی دوگانه
split sound system
کانال صوتی دوگانه
symmetry double bond
پیوند دوگانه متقارن
dual labor market
بازار کار دوگانه
dual disk drive
گرداننده دیسک دوگانه
endocyclic double bond
پیوند دوگانه اندوسیکلی
exocyclic double bond
پیوند دوگانه اگزوسیکلی
isolated double bond
پیوند دوگانه مجزا
doobal dang sang
ضربه پرشی دوگانه تکواندو
high pheasant
تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
offtake
برداشت
land surveying
برداشت
acceptance
برداشت
draw off
برداشت
impression
برداشت
removal
برداشت
acceptances
برداشت
impressions
برداشت
takings
برداشت
removing
برداشت کردن
stripping
برداشت لایه رو
approach
برداشت روش
metal removal
برداشت براده
removes
برداشت کردن
first impression
برداشت نخستین
make a copy of
سواد برداشت
special drawing rights
حق برداشت ویژه
removal of slag
برداشت سرباره
removal of phosphorus
برداشت فسفر
removal of cinder
برداشت تفاله
removal of chips
برداشت براده
special drawing right
حق برداشت مخصوص
special drawing right
حق برداشت ویژه
under ground survey
برداشت زیرزمینی
take off divisor
مقسم برداشت اب
impressionist
برداشت گرای
draw off
بده برداشت
remove
برداشت کردن
impressionistic
برداشت گذار
impressionists
برداشت گرای
overdraft
اضافه برداشت
withdraws
برداشت از حساب
withdraw
برداشت از حساب
approached
برداشت روش
withdrawal warrant
مجوز برداشت
approaches
برداشت روش
overdrafts
اضافه برداشت
impressionistic
برداشت گرایانه
the timber warped
تیر تاب برداشت
take off distributor
اب پخشکن مقسم برداشت اب
handpick
برداشت محصول با دست
targeting
نقطه برداشت یا قرائت
targetted
نقطه برداشت یا قرائت
targets
نقطه برداشت یا قرائت
cropper
برداشت کننده محصول
overdraw
اضافه برداشت کردن
target
نقطه برداشت یا قرائت
nett
برداشت خالص کردن
nets
برداشت خالص کردن
net
برداشت خالص کردن
targeted
نقطه برداشت یا قرائت
safe yield
بده قابل برداشت
targetting
نقطه برداشت یا قرائت
overdraft
برداشت اب بیش از اندازه مجاز
overdrafts
برداشت اب بیش از اندازه مجاز
site survey
برداشت نقشه تکهای از زمین
forbore
دست برداشت امتناع کرد
paper gold
منظور حق برداشت مخصوص است
. She dropped her demands (claim).
دست از تقاضاهای خود برداشت
overdraft
دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
No man can serve two masters.
<proverb>
با یک دست نمى شود دو هندوانه را برداشت .
The police officer took down the car number .
افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
overdrafts
دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
quadratic quotient search
الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
agronomy
علم برداشت محصول وبهره برداری از خاک
demand deposit
سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
corn harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester-thresher
[rare]
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combined harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine
[combine harvester]
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine harvester
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
two way alternate operation
عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
overdrawn account
حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
acceptance test
آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
double star
ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
binary star
ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
sampling
نمونه گیری برداشت نمونه
scitovsky double criterion
معیار دوگانه سیتووسکی معیار مضاعف سیتووسکی
authorized stoppage
برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com