Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 198 (2 milliseconds)
English	Persian
electromyography	برق نگاری ماهیچه
emg	برق نگاری ماهیچه
Other Matches
pictography	تصویر نگاری رمز نگاری
fingerprints	انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprinting	انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprinted	انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprint	انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
muscles	ماهیچه
haunches	ماهیچه
haunch	ماهیچه
fillet	ماهیچه
filleting	ماهیچه
fillets	ماهیچه
torus	ماهیچه
taenia	ماهیچه
brawn	ماهیچه
muscle	ماهیچه
muscular strength	وی ماهیچه
filleted	ماهیچه
triceps	ماهیچه سه سر
cores	ماهیچه
core	ماهیچه
buccinator	ماهیچه شیپوری
psoas	ماهیچه کمر
pronator	ماهیچه مکب
popliteus	ماهیچه پس زانو
buccinal muscle	ماهیچه شیپوری
quadriceps	ماهیچه چهارسر
muscled	ماهیچه دار
rectus	ماهیچه راست
rotator	ماهیچه گردنده
muscling	نمایش ماهیچه ها
jerks	انقباض ماهیچه
jerking	انقباض ماهیچه
muscularly	با نیروی ماهیچه
core box	قالب ماهیچه
gluteus	ماهیچه سرین
myology	ماهیچه شناسی
myologist	ماهیچه شناس
myonicity	انقباض ماهیچه
myoclonus	تشنج ماهیچه
myopathy	ناخوشی ماهیچه
myositis	اماس ماهیچه
obturator	ماهیچه مسدود
myocardium	ماهیچه قلب
dystaxia	رعشه در ماهیچه ها
myasthenia	سستی ماهیچه
myography	شرح ماهیچه
myalgia	درد ماهیچه
jerked	انقباض ماهیچه
jerk	انقباض ماهیچه
unstriped muscle	ماهیچه صاف
haunches	ماهیچه طاق
haunch	ماهیچه طاق
striate muscle	ماهیچه مخطط
splenius	ماهیچه سر جنبان
smooth muscle	ماهیچه صاف
triceps extension	تمرین تقویت ماهیچه سه سر
core print	تکیه گاه ماهیچه
myocarditis	اماس ماهیچه قلب
corrugator	ماهیچه چین دهنده
unstriped muscle	ماهیچه غیر مخطط
d.muscle	ماهیچه انبساط دهنده
myomatous	وابسته به اماس ماهیچه
myoma	غده بافت ماهیچه
myogenic	وابسته به ریشه ماهیچه
myograph	واکنش نگار ماهیچه
hyperkinesia or sis	تشنج کش واکش ماهیچه
inotropic	موجب انقباض ماهیچه
brawny	گوشتالو ماهیچه دار
lumbrical	ماهیچه انگشت یا پنجه
constrictor	ماهیچه جمع کننده
psittacine parvus	ماهیچه کوچک کمر
bradyarthria	کندگویی عصبی- ماهیچه یی
bicipital	دارای ماهیچه دوسر
sphincter	ماهیچه باسطه چلانه
bicipital	مربوط به ماهیچه دوسر
sarcology	گفتار در ماهیچه هاوگوشتهای تن
rhomboid muscle	ماهیچه چهارگوش معین
thewed	ماهیچه دار نیرومند
psittacine magnus	ماهیچه بزرگ کمر
angiography	رگ نگاری
monograph	تک نگاری
reticulum	نگاری
hydrography	اب نگاری
arteriography	رگ نگاری
hydrographic	اب نگاری
monographs	تک نگاری
mussculature	بخش یا ترتیب ماهیچه هادربدن
musculation	بخش یا ترکیب ماهیچه هادربدن
kinesalgia	دردی که ازجنبش ماهیچه پیداشود
myoscope	الت دیدن انقباض ماهیچه
charley horse	سختی وگرفتگی دردناک ماهیچه
phallography	نعوظ نگاری
myography	عضله نگاری
ethnographic <adj.>	قوم نگاری
seismography	زلزله نگاری
ski graphŠetc	سایه نگاری
sciagraphy	سایه نگاری
soleprint	انگشت نگاری از پا
spectrography	طیف نگاری
tachygraphy	تند نگاری
pictography	صورت نگاری
stylistics	سلیس نگاری
phonography	صدا نگاری
psychography	روان نگاری
petrography	سنگ نگاری
oscillography	نوسان نگاری
oceanpgraphy	اقیانوس نگاری
pictorial art	پیکر نگاری
spectrography	بیناب نگاری
picture writing	تصویر نگاری
chromatography	رنگ نگاری
chronology	رخداد نگاری
chronology	وقایع نگاری
cranioscopy	جمجمه نگاری
dactylagraphy	انگشت نگاری
dactyloscopy	انگشت نگاری
data recording	داده نگاری
demography	جمعیت نگاری
dermatographia	پوست نگاری
oceanography	اقیانوس نگاری
cerography	موم نگاری
ethnography	قوم نگاری
pornography	هرزه نگاری
journalism	روزنامه نگاری
cartography	نقشه نگاری
topography	مکان نگاری
topography	برجسته نگاری
arteriography	نبض نگاری
cardiography	قلب نگاری
demography	مردم نگاری
eco mapping	بوم نگاری
hydrography	علم اب نگاری
logging	واقعه نگاری
crystallography	بلور نگاری
surveys	اب نگاری دریایی
letter writer	نامه نگاری
letter writing	نامه نگاری
surveyed	اب نگاری دریایی
hydrographic	نقشه اب نگاری
hydrographic	مربوط به اب نگاری
electrotype	برق نگاری
demography	امار نگاری
macrography	بزرگ نگاری
survey	اب نگاری دریایی
leetter writing	نامه نگاری
musculature	وضع وترتیب ماهیچه ها ساختمان عضلانی
d. muscle	ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی
masseter	ماهیچه مخصوص جویدن عضله مضغ
portraiture	پیکر نگاری تعریف
newspaper	روزنامه نگاری کردن
newspapers	روزنامه نگاری کردن
To take fingerprints.	انگشت نگاری کردن
notepaper	کاغذ نامه نگاری
uranographical	وابسته به اسمان نگاری
uranographic	وابسته به اسمان نگاری
topography	مکان نگاری مساحی
planography	نقشه نگاری طراحی
hydrographic datum	سطح مبنای اب نگاری
computed tomography scanning	مغز نگاری کامپیوتری
ideographs	حروف اندیشه نگاری
diary method	روش خاطره نگاری
electroencephalography	برق نگاری مغز
hydrographic chart	نقشه اب نگاری دریایی
finger print department	اداره انگشت نگاری
electroretinography	برق نگاری شبکیه
chromatographic	وابسته برنگ نگاری
anecdotal method	روش واقعه نگاری
seismic method	روش زلزله نگاری
telegraphic	از راه دور نگاری
electrocardiography	قلب نگاری برقی
mental topography	مکان نگاری ذهن
cramp	گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cramps	گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
lexicography	فرهنگ نویسی واژه نگاری
uranography	عالم شناسی اسمان نگاری
automatics	فرم های نامه نگاری
nautical chart	نقشه دریایی اب نگاری شده
to correspond with	رابطه [نامه نگاری] داشتن با
automatic	فرم های نامه نگاری
cringes	چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
cringe	چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
interspinalis	ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
cringing	چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
cringed	چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
topographic	وابسته بنقشه برداری یا مکان نگاری
journalese	بزرگ جلوه دادن مطالب درروزنامه نگاری
floating lines	خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
pastellist	پیکر نگاری که با مداد رنگی کار میکند
moulage	انگشت نگاری یا نگارش اثر چیزی برای کشف جرم
myocarditis	اماس ماهیچه قلب ورم عضله قلب
stereography	طریقه برجسته نگاری یا رسم ارتفاعات به طریقه استریوسکوپی
lexicographic	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
calf	نرمه ساق پا ماهیچه ساق پا
calves	نرمه ساق پا ماهیچه ساق پا
electroencephalogram	منحنی هایی که توسط دستگاه ثبت امواج مغز ثبت شده است موج نگاری مغز
mirror carpet	طرح آینه [در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com