English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
English Persian
army training program برنامه اموزش نیروی زمینی
Search result with all words
army training and evaluation program برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
Other Matches
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
army material program برنامه تهیه اماد نیروی زمینی
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
air force personnel with the army پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
army commander فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
land force n نیروی زمینی
land forces نیروی زمینی
ground force نیروی زمینی
ground forces نیروی زمینی
army base پادگان نیروی زمینی
army reserve احتیاط نیروی زمینی
army depot امادگاه نیروی زمینی
department of the army وزارت نیروی زمینی
army corps سپاههای نیروی زمینی
army post office پستخانه نیروی زمینی
army staff ستاد نیروی زمینی
army base پایگاه نیروی زمینی
army aviator خلبان نیروی زمینی
secretary of the army وزیر نیروی زمینی
army ارتش نیروی زمینی
armies ارتش نیروی زمینی
army artillery توپخانه نیروی زمینی
army service area منطقه سرویس نیروی زمینی
army management structure سازمان مدیریت نیروی زمینی
army program memorandum لایحه برنامههای نیروی زمینی
army aviation هواپیمای نیروی زمینی هوانیروز
assistant secretary of the army معاون وزیر نیروی زمینی
army assault team تیم هجومی نیروی زمینی
army material command فرماندهی اماد نیروی زمینی
land service خدمت نظام در نیروی زمینی
master sergeant استوار ارشد نیروی زمینی
army post office شعبه پستی نیروی زمینی
army in the field نیروی زمینی درصحنه عملیات
theater army نیروی زمینی صحنه عملیات
army reserve قسمت احتیاط نیروی زمینی
curriculum اموزش برنامه
program of instruction برنامه اموزش
training program برنامه اموزش
curriculums اموزش برنامه
army personnel center مرکز عملیات پرسنلی نیروی زمینی
army national guard گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
army troops عدههای ارتشی یکانهای نیروی زمینی
army personnel system سیستم عملیات پرسنلی نیروی زمینی
army deposit fund سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
an system سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
army airdefense command post پاسگاه فرماندهی پدافندهوایی نیروی زمینی
army training program برنامه اموزش نظامی
branch material curriculum برنامه اموزش مراکزاموزش رستهای
chief army censor افسر نافر فرماندهی عملیات مشترک نیروی زمینی
planit زبان برنامه نویسی برای اموزش محاورهای
farmgate type operations رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
control line aircraft نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
army reserve command فرماندهی احتیاط نیروی زمینی قسمت احتیاط ارتش
armory training اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
manpower planning برنامه ریزی نیروی انسانی
reconditioning training اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
ground liaison گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
goldie lock فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
army nurse corps قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
army operations center مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
army terminals باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
api مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
basic unit training اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
advanced unit training اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
computer assisted instruction اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
reenforceŠetc نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
magneto electricity نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
blue water school انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
torque نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
e.m.f force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
juggernaut نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernauts نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
expeditionary نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
source برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
object oriented روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
newer دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new- دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newest دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
landing schedule برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
jobs دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swapped توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swops توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swap توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
job دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swaps توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
ground signals سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
electromotive force نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
yams سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
yam سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
dynamic data exchange در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
attack force نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
buoyancy نیروی بالابر نیروی شناوری
threat force نیروی دشمن نیروی مخالف
modular بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
Send To command دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
preemptive multitasking حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
assembly 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
counter force نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
applet 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
allocated manpower نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
instructions اموزش
instruction اموزش
tutorials اموزش
tutorial اموزش
education اموزش
training اموزش
lore اموزش
higher education اموزش عالی
technical teaching اموزش فنی
religious instruction اموزش دینی
technical education اموزش فنی
remedial instruction اموزش ترمیمی
sex education اموزش جنسی
teaching machine ماشین اموزش
computerized instruction اموزش کامپیوتری
reward training اموزش با پاداش
compulsory education اموزش اجباری
integrated training اموزش توام
mass education اموزش همگانی
primary education اموزش ابتدایی
informal education اموزش غیررسمی
mass education اموزش جمعی
concurrent training اموزش همزمان
reeducation باز اموزش
unit training اموزش یکانی
unit training اموزش یکان
basic training اموزش مقدماتی
training cycle مرحله اموزش
training circular نشریه اموزش
bowel training اموزش دفع
vocational education اموزش حرفهای
personnel training اموزش کارکنان
professional education اموزش تخصصی
programmed instruction اموزش برنامهای
voluntary training اموزش داوطلبانه
learning curve منحنی اموزش
life long education اموزش مداوم
educability اموزش پذیری
educable اموزش پذیر
education center مرکز اموزش
transfer of training انتقال اموزش
general education اموزش عمومی
train اموزش دادن
education اموزش و پرورش
school center مرکز اموزش
training اموزش دادن
training center مرکز اموزش
military training اموزش نظامی
individualized instruction اموزش انفرادی
hypnopedia اموزش با هیپنوتیسم
moral education اموزش اخلاقی
job training اموزش شغلی
coeducation اموزش مختلط
elementary education اموزش ابتدایی
trained اموزش دادن
annual training اموزش سالیانه
secondary education اموزش متوسطه
formal education اموزش رسمی
tutoring اموزش تک شاگردی
trains اموزش دادن
pamphlets نشریه اموزش و فنی
pedagogical وابسته بعلم اموزش
project method روش اموزش طرحی
code training set دستگاه اموزش مرس
pamphlet نشریه اموزش و فنی
refresher courses دوره اموزش یک ماهه
audio visual اموزش سمعی وبصری
basic combat training اموزش رزم مقدماتی
in serving training اموزش ضمن خدمت
discovery teaching method روش اموزش اکتشافی
graduate education اموزش بعد از لیسانس
combat development پیشرفت اموزش رزمی
special education اموزش و پرورش استثنایی
pedagogically مطابق علم اموزش
pedagogical teaching اموزش مطابق فن تعلیم
advanced individual training اموزش تکمیلی انفرادی
refresher course دوره اموزش یک ماهه
audio-visual اموزش سمعی وبصری
school مرکز اموزش نظامی
educationalist کارشناس اموزش و پرورش
reserve center مرکز اموزش احتیاط
coeducation اموزش وپرورش مختلط
educationists متخصص اموزش و پرورش
formal discipline اموزش صورت گرا
on the job training اموزش ضمن کار
educationist متخصص اموزش و پرورش
comparative education اموزش و پرورش تطبیقی
educationists کارشناس اموزش و پرورش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com