English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
English Persian
army training and evaluation program برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
Other Matches
army training program برنامه اموزش نیروی زمینی
army troops عدههای ارتشی یکانهای نیروی زمینی
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
army material program برنامه تهیه اماد نیروی زمینی
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
air force personnel with the army پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
army commander فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
land forces نیروی زمینی
ground forces نیروی زمینی
ground force نیروی زمینی
land force n نیروی زمینی
armies ارتش نیروی زمینی
army post office پستخانه نیروی زمینی
army corps سپاههای نیروی زمینی
army aviator خلبان نیروی زمینی
secretary of the army وزیر نیروی زمینی
army base پایگاه نیروی زمینی
army base پادگان نیروی زمینی
army artillery توپخانه نیروی زمینی
army depot امادگاه نیروی زمینی
army ارتش نیروی زمینی
department of the army وزارت نیروی زمینی
army staff ستاد نیروی زمینی
army reserve احتیاط نیروی زمینی
assistant secretary of the army معاون وزیر نیروی زمینی
master sergeant استوار ارشد نیروی زمینی
army material command فرماندهی اماد نیروی زمینی
army aviation هواپیمای نیروی زمینی هوانیروز
army assault team تیم هجومی نیروی زمینی
army service area منطقه سرویس نیروی زمینی
army management structure سازمان مدیریت نیروی زمینی
theater army نیروی زمینی صحنه عملیات
army program memorandum لایحه برنامههای نیروی زمینی
army post office شعبه پستی نیروی زمینی
land service خدمت نظام در نیروی زمینی
army in the field نیروی زمینی درصحنه عملیات
army reserve قسمت احتیاط نیروی زمینی
curriculums اموزش برنامه
training program برنامه اموزش
curriculum اموزش برنامه
program of instruction برنامه اموزش
an system سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
army airdefense command post پاسگاه فرماندهی پدافندهوایی نیروی زمینی
army personnel system سیستم عملیات پرسنلی نیروی زمینی
army national guard گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
army personnel center مرکز عملیات پرسنلی نیروی زمینی
army deposit fund سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
pert Technique Review Evaluationand Program فن ارزیابی و بررسی برنامه Technique Review Evaluationand Project روش مرور و ارزیابی پروژه
army training program برنامه اموزش نظامی
branch material curriculum برنامه اموزش مراکزاموزش رستهای
chief army censor افسر نافر فرماندهی عملیات مشترک نیروی زمینی
planit زبان برنامه نویسی برای اموزش محاورهای
program evaluation review technique (per روش ارزیابی و بررسی برنامه
farmgate type operations رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
control line aircraft نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
army reserve command فرماندهی احتیاط نیروی زمینی قسمت احتیاط ارتش
armory training اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
manpower planning برنامه ریزی نیروی انسانی
reconditioning training اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
ground liaison گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
goldie lock فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
army terminals باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
army operations center مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
army nurse corps قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
api مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
advanced unit training اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
basic unit training اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
armed services قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
computer assisted instruction اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
magneto electricity نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
reenforceŠetc نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
blue water school انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
e.m.f force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
juggernaut نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernauts نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
torque نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
tactical troops یکانهای تاکتیکی
covering troops یکانهای پوششی
special troops یکانهای مخصوص
subunits یکانهای وابسته
subunits یکانهای جزء
combat , elements یکانهای رزمی
corps troops یکانهای سپاه
mountain troops یکانهای کوهستانی
individual units یکانهای مستقل
chopline خط حد یکانهای دریایی
field commands یکانهای رزمی
expeditionary نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
source برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
practical system دستگاه یکانهای عملی
army troops یکانهای رده ارتش
individual units یکانهای منفرد یا مجزا
covering troops یکانهای پوشش کننده
combat support troops یکانهای پشتیبانی رزمی
inactive installation تاسیسات یا یکانهای بلااستفاده
force basis یکانهای مبنای هر قسمت
advancing units یکانهای پیشروی کننده
object oriented روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
newer دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new- دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newest دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
landing schedule برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
swapped توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swaps توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swops توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
job دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swap توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
jobs دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
field commands یکانهای صحرایی فرماندهیهای رزمی
subordinating تحت امر یکانهای تابعه
sea tail دنباله دریایی یکانهای هوارو
subordinates تحت امر یکانهای تابعه
subordinated تحت امر یکانهای تابعه
subordinate تحت امر یکانهای تابعه
ground signals سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
electromotive force نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
yams سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
yam سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
special troops یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
combined communication board هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب
supporting range شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
supply arms یکانهای تدارکاتی یا ادارات وقسمتهای امادی
dynamic data exchange در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
area assessment ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
civil damage assessment ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
smoke screen پرده پوشش دودبرای استتار یکانهای خودی
satellization زیر امرقراردادن یکانهای غیرمشابه ازنظر رستهای
mounting area منطقه سوار شدن یکانهای اب خاکی یا هوابرد
overwatch مراقبت کردن پوشاندن حرکت یکانهای دیگربا اتش
sea tail بنه دریایی یکانهای هواروکه با کشتی حمل میشود
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
threat force نیروی دشمن نیروی مخالف
buoyancy نیروی بالابر نیروی شناوری
attack force نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
modular بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
garrison forces قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
Send To command دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
preemptive multitasking حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
technical observer بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
assembly 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
counter force نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
applet 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
allocated manpower نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
education اموزش
training اموزش
tutorials اموزش
tutorial اموزش
instructions اموزش
instruction اموزش
lore اموزش
secondary education اموزش متوسطه
train اموزش دادن
general education اموزش عمومی
professional education اموزش تخصصی
education center مرکز اموزش
reward training اموزش با پاداش
military training اموزش نظامی
technical teaching اموزش فنی
educability اموزش پذیری
personnel training اموزش کارکنان
higher education اموزش عالی
trained اموزش دادن
religious instruction اموزش دینی
basic training اموزش مقدماتی
informal education اموزش غیررسمی
training اموزش دادن
learning curve منحنی اموزش
mass education اموزش همگانی
mass education اموزش جمعی
integrated training اموزش توام
concurrent training اموزش همزمان
reeducation باز اموزش
computerized instruction اموزش کامپیوتری
compulsory education اموزش اجباری
sex education اموزش جنسی
programmed instruction اموزش برنامهای
remedial instruction اموزش ترمیمی
teaching machine ماشین اموزش
technical education اموزش فنی
individualized instruction اموزش انفرادی
educable اموزش پذیر
training cycle مرحله اموزش
elementary education اموزش ابتدایی
school center مرکز اموزش
primary education اموزش ابتدایی
annual training اموزش سالیانه
transfer of training انتقال اموزش
hypnopedia اموزش با هیپنوتیسم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com