| Total search result: 201 (14 milliseconds) | 
			 | 
		
		
			 | 
			 | 
		
		
			| English | 
			Persian | 
		
		
		| troop program     | 
		برنامه تامین عدههای نظامی   | 
		
	
		| 
 | 
	
	
		| 	
 | 
	
				
				
					| Other Matches | 
				
				
					 | 
				
		
		| applet     | 
		1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-   | 
		
	
		
		| social security program     | 
		برنامه تامین اجتماعی   | 
		
	
		
		| force development     | 
		برنامه تامین یا بسیج یکانها   | 
		
	
		
		| army training program     | 
		برنامه اموزش نظامی   | 
		
	
		
		| holed     | 
		1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی   | 
		
	
		
		| hole     | 
		1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی   | 
		
	
		
		| holing     | 
		1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی   | 
		
	
		
		| holes     | 
		1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی   | 
		
	
		
		| tactical troops     | 
		عدههای تاکتیکی   | 
		
	
		
		| combat troops     | 
		عدههای رزمی   | 
		
	
		
		| combat support troops     | 
		عدههای پشتیبانی رزمی   | 
		
	
		
		| flag     | 
		جلب توجه برنامه در شبکه در حین اجرا برای تامین نتیجه یا گزارش دادن یا اعدام یک چیز خالص   | 
		
	
		
		| flags     | 
		جلب توجه برنامه در شبکه در حین اجرا برای تامین نتیجه یا گزارش دادن یا اعدام یک چیز خالص   | 
		
	
		
		| army troops     | 
		عدههای ارتشی یکانهای نیروی زمینی   | 
		
	
		
		| garnishee     | 
		کسی که خواستهای نزداو تامین یا توقیف باشد تامین مدعا به کردن   | 
		
	
		
		| composite defense     | 
		دفاع ترکیب شده از وسایل و زمین و عدههای مختلف   | 
		
	
		
		| militarism     | 
		روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی   | 
		
	
		
		| remand     | 
		اخذ تامین مجدد تشدید تامین   | 
		
	
		
		| remanded     | 
		اخذ تامین مجدد تشدید تامین   | 
		
	
		
		| remanding     | 
		اخذ تامین مجدد تشدید تامین   | 
		
	
		
		| remands     | 
		اخذ تامین مجدد تشدید تامین   | 
		
	
		
		| garnishment     | 
		تامین خواسته حکم تامین مدعابه   | 
		
	
		
		| api     | 
		مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود   | 
		
	
		
		| judge advocate     | 
		دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی   | 
		
	
		
		facing       | 
		یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی   | 
		
	
		
		| facings     | 
		یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی   | 
		
	
		
		| manoeuvring     | 
		تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن   | 
		
	
		
		| maneuvres     | 
		تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن   | 
		
	
		
		| maneuvred     | 
		تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن   | 
		
	
		
		| maneuvring     | 
		تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن   | 
		
	
		
		| manoeuvre     | 
		تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن   | 
		
	
		
		| manoeuvres     | 
		تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن   | 
		
	
		
		| manoeuvred     | 
		تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن   | 
		
	
		
		| terminal command     | 
		فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی   | 
		
	
		
		| rank and file     | 
		صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی   | 
		
	
		
		| terminals     | 
		سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی   | 
		
	
		
		| terminal     | 
		سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی   | 
		
	
		
		| close in security     | 
		برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن   | 
		
	
		
		| communication security monitoring     | 
		کنترل تامین مخابراتی نظارت در امر تامین مخابراتی   | 
		
	
		
		| phantom order     | 
		قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی   | 
		
	
		
		| military government     | 
		حکومت نظامی فرمانداری نظامی   | 
		
	
		
		| military channel     | 
		چانل نظامی مجرای نظامی   | 
		
	
		
		| automatic programming     | 
		روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار   | 
		
	
		
		| source     | 
		برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس   | 
		
	
		
		| object oriented     | 
		روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود   | 
		
	
		
		| new     | 
		دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود   | 
		
	
		
		| newest     | 
		دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود   | 
		
	
		
		| newer     | 
		دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود   | 
		
	
		
		| new-     | 
		دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود   | 
		
	
		
		| landing schedule     | 
		برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود   | 
		
	
		
		| job     | 
		دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند   | 
		
	
		
		| jobs     | 
		دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند   | 
		
	
		
		| swap     | 
		توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی   | 
		
	
		
		| swopping     | 
		توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی   | 
		
	
		
		| swopped     | 
		توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی   | 
		
	
		
		| swaps     | 
		توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی   | 
		
	
		
		| swapped     | 
		توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی   | 
		
	
		
		| swops     | 
		توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی   | 
		
	
		
		| communication security account     | 
		میزان تامین مخابراتی اندازه تامین مخابراتی   | 
		
	
		
		| dynamic data exchange     | 
		در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند   | 
		
	
		
		| army terminals     | 
		باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی   | 
		
	
		
		| military impedimenta     | 
		شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی   | 
		
	
		
		| modular     | 
		بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است   | 
		
	
		
		| Send To command     | 
		دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد   | 
		
	
		
		| preemptive multitasking     | 
		حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت   | 
		
	
		
		| Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code     | 
		زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری   | 
		
	
		
		| assembly     | 
		1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند   | 
		
	
		
		| martial law     | 
		مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی   | 
		
	
		
		| court martial     | 
		محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن   | 
		
	
		
		| hand salute     | 
		سلام نظامی دادن سلام نظامی   | 
		
	
		
		| scheduled wave     | 
		امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه   | 
		
	
		
		| source computer     | 
		کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود   | 
		
	
		
		| iterate     | 
		حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود   | 
		
	
		
		| iterative routine     | 
		حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود   | 
		
	
		
		| parameters     | 
		استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی   | 
		
	
		
		| executives     | 
		برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند   | 
		
	
		
		| businesses     | 
		مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.   | 
		
	
		
		| parameter     | 
		استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی   | 
		
	
		
		| compiler     | 
		نرم افزاری که برنامه کد گذاری شده را به برنامه با کد ماشین تبدیل میکند   | 
		
	
		
		| sequential     | 
		حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند   | 
		
	
		
		| business     | 
		مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.   | 
		
	
		
		| supervisory     | 
		برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند   | 
		
	
		
		| executive     | 
		برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند   | 
		
	
		
		| goto     | 
		دستور برنامه نویسی که جهش به نقط ه یا تابعی دیگر در برنامه دارد   | 
		
	
		
		| stops     | 
		دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند   | 
		
	
		
		| developments     | 
		مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش   | 
		
	
		
		| diagnostics     | 
		تابعی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکندخطاهای کد برنامه را بیابد   | 
		
	
		
		| development     | 
		مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش   | 
		
	
		
		| synthetic address     | 
		زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است   | 
		
	
		
		| stopped     | 
		دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند   | 
		
	
		
		| stop     | 
		دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند   | 
		
	
		
		| subprogram     | 
		1-زیر تابع در یک برنامه . 2-برنامهای که با برنامه اصلی فراخوانی شود   | 
		
	
		
		| calling     | 
		مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه   | 
		
	
		
		| stopping     | 
		دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند   | 
		
	
		
		| dragged     | 
		به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود   | 
		
	
		
		| toolkit     | 
		مجموعه توابعی که به برنامه نویس درنوشتن و رفع اشکال برنامه کمک میکند   | 
		
	
		
		function       | 
		مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند   | 
		
	
		
		| functions     | 
		مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند   | 
		
	
		
		| object oriented     | 
		زبان برنامه نویسی که برای برنامه نویس شی گرا مثل C++ به کار می رود   | 
		
	
		
		| drag     | 
		به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود   | 
		
	
		
		| drags     | 
		به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود   | 
		
	
		
		| coding     | 
		صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد   | 
		
	
		
		| compiling     | 
		تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است   | 
		
	
		
		| compiled     | 
		تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است   | 
		
	
		
		| source language     | 
		1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه   | 
		
	
		
		| chapter     | 
		بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد   | 
		
	
		
		| functioned     | 
		مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند   | 
		
	
		
		| compiles     | 
		تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است   | 
		
	
		
		| statement     | 
		دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند   | 
		
	
		
		| dynamic link library     | 
		در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است   | 
		
	
		
		| statements     | 
		دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند   | 
		
	
		
		| optimum schedule     | 
		مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند   | 
		
	
		
		| pl/m     | 
		زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود   | 
		
	
		
		| chapters     | 
		بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد   | 
		
	
		
		| compile     | 
		تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است   | 
		
	
		
		| debugger     | 
		نرم افزاری که به برنامه نویس کمک میکند خطاهای برنامه را پیدا کند   | 
		
	
		
		conditional       | 
		دستور برنامه سازی که جهش به بخشی از برنامه میکند در صورت برقراری شرطی   | 
		
	
		
		| concurrent     | 
		اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت   | 
		
	
		
		| dropping     | 
		دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود   | 
		
	
		
		| main line program     | 
		بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند   | 
		
	
		
		| c     | 
		زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته   | 
		
	
		
		drop       | 
		دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود   | 
		
	
		
		| drops     | 
		دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود   | 
		
	
		
		| dropped     | 
		دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود   | 
		
	
		
		| intermittent error     | 
		خطایی که تصادفا در سیستم ارتباطی یا کامپیوتر رخ میدهد به علت خطای برنامه برنامه یا اختلال   | 
		
	
		
		| transfers     | 
		دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد   | 
		
	
		
		| help     | 
		تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است   | 
		
	
		
		| macro     | 
		زبان برنامه نویسی که به برنامه نویس امکان تعریف و استفاده از دستورات ماکرو میدهد   | 
		
	
		
		| hooks     | 
		نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند   | 
		
	
		
		| transferring     | 
		دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد   | 
		
	
		
		| helped     | 
		تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است   | 
		
	
		
		| hook     | 
		نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند   | 
		
	
		
		| transfer     | 
		دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد   | 
		
	
		
		| identification     | 
		بخشی از کد اصلی برنامه COBOL که مشخصه ها و قالبهای داده و متغیر در برنامه مشخص اند   | 
		
	
		
		| section     | 
		بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه   | 
		
	
		
		| parent program     | 
		در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند   | 
		
	
		
		| sections     | 
		بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه   | 
		
	
		
		| helps     | 
		تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است   | 
		
	
		
		| segment     | 
		بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست   | 
		
	
		
		| segments     | 
		بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست   | 
		
	
		
		conditional       | 
		دستور برنامه سازی که کنترل برنامه را طبق خروجی یک رویداد غیر مستقیم میکند   | 
		
	
		
		| annotation     | 
		توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه   | 
		
	
		
		| annotations     | 
		توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه   | 
		
	
		
		| modes     | 
		وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه   | 
		
	
		
		| out of line     | 
		جملاتی مربوط به یک برنامه کامپیوتری که در خط اصلی برنامه نیستند   | 
		
	
		
		| mode     | 
		وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه   | 
		
	
		
		| tokens     | 
		کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود   | 
		
	
		
		| module     | 
		بخش کوچک برنامه بزرگ که در صورت لزوم میتواند مستقل به عنوان یک برنامه کار کند   | 
		
	
		
		| modules     | 
		بخش کوچک برنامه بزرگ که در صورت لزوم میتواند مستقل به عنوان یک برنامه کار کند   | 
		
	
		
		| generates     | 
		محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است   | 
		
	
		
		| semicompiled     | 
		برنامه تبدیل شده از برنامه کد اصلی که حاوی توابع کتابخانهای و... نیست که در کد مبدا استفاده می شوند   | 
		
	
		
		| threads     | 
		زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد   | 
		
	
		
		| thread     | 
		زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد   | 
		
	
		
		| generated     | 
		محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است   | 
		
	
		
		| token     | 
		کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود   | 
		
	
		
		| generate     | 
		محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است   | 
		
	
		
		| generating     | 
		محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است   | 
		
	
		
		| syntactic error     | 
		خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است   | 
		
	
		
		| swapping     | 
		فعالیتی که در آن داده برنامه از حافظه اصلی به دیسک می رود در حالی که برنامه دیگر آماده اجرا است   | 
		
	
		
		| jump instruction     | 
		دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه   | 
		
	
		
		| routines     | 
		تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند   | 
		
	
		
		| softer     | 
		دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند   | 
		
	
		
		| routine     | 
		تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند   | 
		
	
		
		| routinely     | 
		تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند   | 
		
	
		
		| soft     | 
		دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند   | 
		
	
		
		| softest     | 
		دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند   | 
		
	
		
		| automatic recovery program     | 
		برنامه ترمیمی خودکار برنامه بازیابی اتوماتیک   | 
		
	
		
		| calloc     | 
		در برنامه نویسی C دستور اختصاصی حافظه به برنامه   | 
		
	
		
		| subroutine     | 
		بخشی از برنامه که تابع مورد نظر را انجام میدهد و در هر زمان از داخل برنامه اصلی قابل فراخوانی است   | 
		
	
		
		| shell out     | 
		خارج شدن به سیستم عامل وقتی که برنامه اصلی هنوز در حافظه است , پس کاربر به برنامه برمی گردد   | 
		
	
		
		| closer     | 
		در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است   | 
		
	
		
		| closest     | 
		در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است   | 
		
	
		
		| closes     | 
		در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است   | 
		
	
		
		close       | 
		در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است   | 
		
	
		
		| remarks     | 
		عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد   | 
		
	
		
		| remark     | 
		عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد   | 
		
	
		
		| remarking     | 
		عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد   | 
		
	
		
		| dump     | 
		نقط های در برنامه که برنامه و داده اش در محل ذخیره سازی حفظ شده اند تا از اثرات خطاها جلوگیری شود   | 
		
	
		
		| visual     | 
		روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات   | 
		
	
		
		| visually     | 
		روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات   | 
		
	
		
		| java     | 
		مجموعهای از توابع استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد از دورن برنامه java به پایگاه داده دستیابی داشته باشد   | 
		
	
		
		| link     | 
		تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد   | 
		
	
		
		| procedural     | 
		زبان برنامه نویسی سطح بالا که برنامه نویس عملیات لازم را برای بدست آوردن نتیحه وارد میکند   | 
		
	
		
		| visuals     | 
		روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات   | 
		
	
		
		| rem     | 
		عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد   | 
		
	
		
		| remarked     | 
		عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد   | 
		
	
		
		| installs     | 
		امکان نرم افزاری که کد برنامه را از دیسکهای توزیع شده روی دیسک سخت کامپیوتر منتقل میکند و برنامه را تشخیص میدهد   | 
		
	
		
		| installing     | 
		امکان نرم افزاری که کد برنامه را از دیسکهای توزیع شده روی دیسک سخت کامپیوتر منتقل میکند و برنامه را تشخیص میدهد   | 
		
	
		
		conditional       | 
		نقط های که پس از آن برنامه نویس میتواند به انتهای مجموعهای دستور جهش کند که البته بستگی به داده یا وضعیت برنامه دارد   | 
		
	
		
		| install     | 
		امکان نرم افزاری که کد برنامه را از دیسکهای توزیع شده روی دیسک سخت کامپیوتر منتقل میکند و برنامه را تشخیص میدهد   | 
		
	
		
		| statements     | 
		1-دستور برنامه که یک برنامه را هدایت میکند   | 
		
	
		
		| statement     | 
		1-دستور برنامه که یک برنامه را هدایت میکند   | 
		
	
		
		| parent program     | 
		برنامه ای که برنامه دیگر را آغاز میکند.   | 
		
	
		
		| exercise program     | 
		برنامه عملیات مانور برنامه تمرین   | 
		
	
		
		| safety limit     | 
		حد تامین   | 
		
	
		
		| covers     | 
		تامین   | 
		
	
		
		| coverings     | 
		تامین   | 
		
	
		
		| safety     | 
		تامین   | 
		
	
		
		| securement     | 
		تامین   | 
		
	
		
		| cover     | 
		تامین   |