Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
spooler
برنامه ردیف گر
Search result with all words
print spooling progarm
برنامه ردیف کننده چاپ
Other Matches
Jaldar
[نوعی طرح پاکستانی که در آن ردیف های لوزی شکل و هشت وجهی بصورت یک ردیف در میان بافته می شوند.]
terraced houses
خانههای در یک ردیف ردیف خانه ها
api
مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
row marker
دستک نشانه ردیف مین علامت ردیف مین
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
source
برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
object oriented
روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
newest
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newer
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new-
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
landing schedule
برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
swaps
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swap
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swapped
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
jobs
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
job
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swops
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
dynamic data exchange
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
modular
بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
Send To command
دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
preemptive multitasking
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
assembly
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
applet
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
wracked
ردیف
cues
ردیف
rowed
ردیف
rack
ردیف
wracks
ردیف
deque
ردیف
racked
ردیف
racks
ردیف
cue
ردیف
ranks
ردیف صف
ranked
ردیف
ranked
ردیف صف
columns
ردیف
column
ردیف
rank
ردیف صف
rank
ردیف
sequences
ردیف
sequence
ردیف
row
ردیف
ranks
ردیف
ranges
ردیف
tier
ردیف
runs
ردیف
run
ردیف
tiers
ردیف
octachord
ردیف
range
ردیف
ranged
ردیف
lines
ردیف
line
ردیف
rows
ردیف
classed
ردیف
classing
ردیف
classes
ردیف
class
ردیف
aline
ردیف شدن
aligned
ردیف کردن
lance corporal
هم ردیف سرجوخه
range
سلسله ردیف
file number
شماره ردیف
rowed
ردیف کردن
row
ردیف سطر
ranges
سلسله ردیف
rows
ردیف سطر
rowed
ردیف مین
rows
ردیف کردن
patterns
ردیف بندی
pattern
ردیف بندی
row
ردیف مین
in a row
ردیف شده
rows
ردیف مین
row
ردیف کردن
rowed
ردیف سطر
item number
شماره ردیف
aligns
ردیف کردن
align
ردیف کردن
hedgerows
ردیف خاربن
hedgerow
ردیف خاربن
aligning
ردیف کردن
seriated
ردیف شده
tier
ردیف کردن
tiers
ردیف شدن
realigns
ردیف کردن
tier
ردیف صندلی
succession
ردیف جانشینی
successions
ردیف جانشینی
clavier
ردیف مضراب
clavier
ردیف جا انگشتی
realigning
ردیف کردن
serially
بطور ردیف
filed
ردیف صف به صف کردن
file
ردیف صف به صف کردن
realigned
ردیف کردن
realign
ردیف کردن
single file
یک ردیف ستون
shaw
ردیف درختان
seriation
ردیف کردن
ranged
سلسله ردیف
tier
ردیف شدن
series
سلسله ردیف
colonnades
ردیف ستون
single line
ردیف مجزا
single line
ردیف تکی
colonnade
ردیف ستون
tierced
ردیف شده
tierced
ردیف دار
string
ردیف سلسله
tiers
ردیف افقی
tier
ردیف افقی
tiers
ردیف کردن
tiers
ردیف صندلی
supervisory
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند
iterate
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
source computer
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
business
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
iterative routine
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
goto
دستور برنامه نویسی که جهش به نقط ه یا تابعی دیگر در برنامه دارد
parameter
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
parameters
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
compiler
نرم افزاری که برنامه کد گذاری شده را به برنامه با کد ماشین تبدیل میکند
businesses
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
executives
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
sequential
حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند
scheduled wave
امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
executive
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
stopped
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
subprogram
1-زیر تابع در یک برنامه . 2-برنامهای که با برنامه اصلی فراخوانی شود
diagnostics
تابعی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکندخطاهای کد برنامه را بیابد
stops
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
development
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
developments
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
stopping
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stop
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
calling
مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه
synthetic address
زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است
optimum schedule
مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند
functions
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
object oriented
زبان برنامه نویسی که برای برنامه نویس شی گرا مثل C++ به کار می رود
compile
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
drops
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
compiles
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
concurrent
اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت
dropping
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dropped
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
functioned
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
function
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
chapter
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
pl/m
زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود
chapters
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
dragged
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
drag
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
compiled
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
statement
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
statements
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
source language
1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
drags
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
conditional
دستور برنامه سازی که جهش به بخشی از برنامه میکند در صورت برقراری شرطی
coding
صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد
toolkit
مجموعه توابعی که به برنامه نویس درنوشتن و رفع اشکال برنامه کمک میکند
main line program
بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند
debugger
نرم افزاری که به برنامه نویس کمک میکند خطاهای برنامه را پیدا کند
compiling
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
dynamic link library
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
c
زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته
parent program
در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند
transfer
دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
segment
بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست
conditional
دستور برنامه سازی که کنترل برنامه را طبق خروجی یک رویداد غیر مستقیم میکند
helps
تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است
transferring
دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
helped
تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است
help
تابعی در برنامه یا سیستم که حاوی اطلاعات مفید درباره برنامه استفاده شده است
transfers
دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
hooks
نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند
identification
بخشی از کد اصلی برنامه COBOL که مشخصه ها و قالبهای داده و متغیر در برنامه مشخص اند
sections
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
section
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
intermittent error
خطایی که تصادفا در سیستم ارتباطی یا کامپیوتر رخ میدهد به علت خطای برنامه برنامه یا اختلال
segments
بخش از برنامه اصلی که مستقلاگ اجرا شود و نیازی به اجرای تعبیر برنامه نیست
macro
زبان برنامه نویسی که به برنامه نویس امکان تعریف و استفاده از دستورات ماکرو میدهد
hook
نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند
out of line
جملاتی مربوط به یک برنامه کامپیوتری که در خط اصلی برنامه نیستند
annotation
توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه
annotations
توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه
mode
وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه
modes
وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه
rows
ردیف چند خانه
hypen ladder
ردیف خطوط تیره
dress circle
صندلیهای ردیف جلوتماشاخانه
row
ردیف چند خانه
eleven punch
سوراخ ردیف یازدهم
hedgerow
ردیف بوتههای پرچین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com