Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English
Persian
checking program
برنامه مقابله کننده
Other Matches
programmed check
مقابله برنامه ریزی شده
programmable check
مقابله برنامه ریزی شده
check indicator
مشخص کننده مقابله
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
emergency drill
تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
checks
مقابله کردن مقابله
checked
مقابله کردن مقابله
check
مقابله کردن مقابله
api
مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
programmers
تهیه کننده برنامه
user program
برنامه استفاده کننده
programmer
تهیه کننده برنامه
program analyzer
تحلیل کننده برنامه
print spooling progarm
برنامه ردیف کننده چاپ
user programmable terminal
ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
source
برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
parameters
کلمه داده که حاوی اطلاعات بیان کننده حدود یا عملیات یک تابع یا برنامه است
parameter
کلمه داده که حاوی اطلاعات بیان کننده حدود یا عملیات یک تابع یا برنامه است
object oriented
روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
new-
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newest
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newer
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
landing schedule
برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
swaps
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swap
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swapped
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
job
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swopping
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swops
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
jobs
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
maintenance
بررسی کننده برنامه که اشکال فرعی یا خطایی که به بخشهای اصلی آسیب نمیزند را صحیح میکند
field alterable control element
یک تراشه که در بعضی سیستمها بکار می رود و به استفاده کننده اجازه میدهدتا ریز برنامه نویسی کند
dynamic data exchange
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
logo
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که فرض میکند استفاده کننده به انواعی ازترمینالهای گرافیکی دسترسی دارد لوگو
subschema
زیرمجموعه با تغییر شکل دیدگاه منطقی از شمای پایگاه داده که مورد نیاز برنامه کاربردی استفاده کننده بخصوصی میباشدزیرشمای
modular
بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
Send To command
دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
pork barrel
برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
spooler
برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
poaching
دسترسی به لیست ها که فایل یا برنامه ها به منظورجستجوی اطلاعاتی که استفاده کننده مستحق دسترسی به انها نیست
bugs
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
bug
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
bugging
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
preemptive multitasking
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
editing run
در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
freeware
نرم افزار که بدون هزینه دراختیار مصرف کننده قرار داده میشود برنامه رایگان رایگان ابزار
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
exerciser
وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
assembly
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
applet
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
collations
مقابله
opposition
مقابله
bucking
مقابله
contrasted
مقابله
contrasts
مقابله
confrontations
مقابله
confrontation
مقابله
contrast
مقابله
contrasting
مقابله
checks
مقابله
transfer check
مقابله
checked
مقابله
collation
مقابله
checking
مقابله
echo check
مقابله
check
مقابله
controlment
مقابله
counterview
مقابله
upload
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
parity check
مقابله ایستایی
acounter
مقابله کردن
sequence check
مقابله ترتیب
sequence checking
مقابله ترتیبی
repelling
مقابله کردن
parity check
مقابله توازن
overflow check
مقابله سرریز
modulo n check
مقابله به پیمانه
checks and balance
کنترل و مقابله
loop checking
مقابله حلقه
limit check
مقابله حدود
spell checker
مقابله گر املائی
system check
مقابله سیستم
algebra
جبر و مقابله
repel
مقابله کردن
data check
مقابله داده ها
cyclic check
مقابله چرخهای
countering
مقابله کردن
sum check
مقابله جمعی
spot check
مقابله موضعی
retaliation
مقابله به مثل
sight check
مقابله چشمی
sight check
مقابله نظری
reciprocity
مقابله به مثل
counter
مقابله کردن
repels
مقابله کردن
countered
مقابله کردن
crossecheck
مقابله مجدد
repelled
مقابله کردن
parity checking
مقابله توازن
spot checks
مقابله موضعی
marginal check
مقابله مرزی
selection check
مقابله گزینش
automatic check
مقابله خودکار
opposability
مقابله پذیری
beards
مقابله کردن
check indicator
نماینده مقابله
cross-examinations
پرسش و مقابله
beard
مقابله کردن
collating
مقابله کردن
twin check
مقابله توام
collates
مقابله کردن
collated
مقابله کردن
diagnostic check
مقابله تشخیصی
collate
مقابله کردن
built in check
مقابله توکار
validity check
مقابله اعتبار
check boxes
جعبههای مقابله
checklist
سیاهه مقابله
cross-examination
پرسش و مقابله
arithmetic check
مقابله حسابی
check list
سیاهه مقابله
check point
نقطه مقابله
dynamic check
مقابله پویا
visual check
مقابله بصری
casting out nines
مقابله نه نهی
visual check
مقابله دیداری
bucking coil
پیچک مقابله
automonitor
ثبت کننده عملیات کامپیوتر برنامه کامپیوتری که وفایف عملیاتی کامپیوتر را ثبت میکند
vertical parity check
مقابله توان عمدی
checked
مقابله کردن بررسی
checks
مقابله کردن بررسی
collated
مقابله وتطبیق کردن
reciprocate
مقابله به مثل نمودن
parity check
مقابله کردن توازن
counter military
مقابله باعملیات نظامی
check
مقابله کردن بررسی
dump check
مقابله حین روبرداری
hardware check
مقابله سخت افزاری
longitudinal redundancy check
مقابله افزونگی طولی
duplication check
مقابله از راه تکرار
odd even check
مقابله فرد و زوج
syntax checker
مقابله نحوه گری
collating
مقابله وتطبیق کردن
collates
مقابله وتطبیق کردن
machine check interrupt
وقفه مقابله ماشین
collate
مقابله وتطبیق کردن
reciprocates
مقابله به مثل نمودن
reciprocated
مقابله به مثل نمودن
tick off
نشان رسیدگی و مقابله
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
Touché!
خوب مقابله کردی!
[در بحثی]
checkpoint restart
اغازگر مجدد نقطه مقابله
i raked all algebra
جبر و مقابله را زیر و روکردم
disaster control
روش مقابله با سوانح و بلایا
rencounter
با خصومت روبرو شدن مقابله کردن
lrc
Check LongitudinalRedundancy مقابله افزونگی طولی
rencontre
با خصومت روبرو شدن مقابله کردن
desk checking
فرایند بررسی بوسیله دست مقابله رومیزی
checkpoints
محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
checkpoint
محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
check-points
محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
executive
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
compiler
نرم افزاری که برنامه کد گذاری شده را به برنامه با کد ماشین تبدیل میکند
executives
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
source computer
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
businesses
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
supervisory
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند
iterate
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
scheduled wave
امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
goto
دستور برنامه نویسی که جهش به نقط ه یا تابعی دیگر در برنامه دارد
parameter
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
parameters
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
sequential
حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند
iterative routine
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
business
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
diagnostics
تابعی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکندخطاهای کد برنامه را بیابد
developments
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
calling
مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه
development
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
stop
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
synthetic address
زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است
stops
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stopped
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stopping
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
subprogram
1-زیر تابع در یک برنامه . 2-برنامهای که با برنامه اصلی فراخوانی شود
concurrent
اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت
pl/m
زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود
debugger
نرم افزاری که به برنامه نویس کمک میکند خطاهای برنامه را پیدا کند
drops
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
statement
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
dynamic link library
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
optimum schedule
مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند
drop
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dropped
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
coding
صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد
chapter
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
chapters
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com