Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
English
Persian
wordprocessing program
برنامه واژه پردازی
Search result with all words
fullwrite professional
یک برنامه جدید واژه پردازی برای کامپیوتر مکینتاش که متن را با نمودارهای متمایل به مقصود کاملا" عجین میکند
Other Matches
logomachy
بازی واژه پردازی
api
مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
portmanteau
واژه مرکب از دو واژه
portmanteaux
واژه مرکب از دو واژه
portmanteaus
واژه مرکب از دو واژه
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
source
برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
object oriented
روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
newest
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new-
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newer
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
landing schedule
برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
swaps
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swapped
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swap
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
jobs
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swops
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
job
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
dynamic data exchange
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
supererogation
بس پردازی
post processing
پس پردازی
supererogatory
وابسته به بس پردازی
pseudologia fantastica
دروغ پردازی
crystal pulling
بلور پردازی
list processing
لیست پردازی
circumstantiality
حاشیه پردازی
call processing
فراخوان پردازی
data processing
داده پردازی
theorization
نظریه پردازی
dp
داده پردازی
document processing
متن پردازی
symbolization
نماد پردازی
rhythmization
نواخت پردازی
phraseology
عبارت پردازی
endocathection
به خود پردازی
batch processing
دسته پردازی
exocathection
برون پردازی
file processing
پرونده پردازی
ideation
اندیشه پردازی
naturalism
طبیعت پردازی
image processing
تصویر پردازی
data processing center
مرکزداده پردازی
Synectics
بدیعه پردازی
teleprocessing
دور پردازی
reminiscences
خاطره پردازی
multiprocessing
چند پردازی
preprocessing
پیش پردازی
head in the clouds
<idiom>
رویا پردازی
priority processing
اولویت پردازی
reminiscence
خاطره پردازی
symbolism
نشان پردازی
Verbosity. Rhetoric.
عبارت پردازی
modular
بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
Send To command
دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
fantasizing
وهم پردازی کردن
hypergnosia
نکته پردازی بیمارگون
hypergnosis
نکته پردازی بیمارگون
fantasised
وهم پردازی کردن
fantasises
وهم پردازی کردن
locution
سبک عبارت پردازی
fantasized
وهم پردازی کردن
dp manager
مدیر داده پردازی
fantasising
وهم پردازی کردن
multiprocessing system
سیستم چند پردازی
fantasize
وهم پردازی کردن
locutions
سبک عبارت پردازی
verbiage
درازگویی سخن پردازی
fantasizes
وهم پردازی کردن
distributed data processing
داده پردازی توزیعی
versification
شاعری قافیه پردازی
yarns
افسانه پردازی کردن
yarn
افسانه پردازی کردن
settings
گیرش صحنه پردازی
setting
گیرش صحنه پردازی
list processing langauge
زبان لیست پردازی
scientific data processing
داده پردازی علمی
data processing center
مرکز داده پردازی
oratory
فن خطابه سخن پردازی
business data processing
داده پردازی تجاری
businedd data processing
داده پردازی تجاری
edp manager
مدیرداده پردازی الکترونیکی
preemptive multitasking
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
indemnification
تاوان پردازی جبران زیان
bribing
رشوه پردازی پرداخت نامشروع
bribes
رشوه پردازی پرداخت نامشروع
bribe
رشوه پردازی پرداخت نامشروع
bribed
رشوه پردازی پرداخت نامشروع
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
She takes great care of her appearance
خیلی بسرو وضع خود می پردازی
assembly
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
applet
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
rated through put
ماکزیمم توان عملیاتی ممکن برای یک دستگاه داده پردازی
neologisms
نو واژه
neologism
نو واژه
terming
واژه
term
واژه
worded
واژه
termed
واژه
mosul
واژه
word
واژه
worded
واژه سخن
word deafness
واژه کری
neologisms
واژه جدید
paronym
واژه هم ریشه
word order
ترتیب واژه ها
word blindness
واژه کوری
synonym
واژه مترادف
neologisms
واژه تراشی
word count
واژه شماری
coinage
ابداع واژه
philologist
واژه شناس
stimulus word
واژه محرک
the root of a word
ریشه واژه
word
واژه سخن
synonym
واژه هم معنی
score out that word
ان واژه را خط بزنید
glossaries
واژه نامه
wordbook
واژه نامه
neologism
واژه تراشی
keyword
واژه کلیدی
synonyms
واژه هم معنی
buzz word
رمز واژه
buzz words
رمز واژه
neologism
واژه جدید
loanword
واژه بیگانه
intercalation
واژه افزایی
neolalia
واژه تراشی
word book
واژه نامه
wordbook
واژه نامه
lexicon
[dictionary]
واژه نامه
lexicology
واژه شناسی
dissylable
واژه دوهجائی
loanword
واژه عاریه
pejorative
واژه تحقیری
punctuation for reference
زیر واژه
glossary
واژه نامه
synonyms
واژه مترادف
word-blindness
واژه کوری
dictionary
واژه نامه
glossary
واژه نامه
cognate
واژه هم ریشه
executive
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
executives
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
supervisory
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند
parameters
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
compiler
نرم افزاری که برنامه کد گذاری شده را به برنامه با کد ماشین تبدیل میکند
scheduled wave
امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
businesses
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
source computer
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
sequential
حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند
iterative routine
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
goto
دستور برنامه نویسی که جهش به نقط ه یا تابعی دیگر در برنامه دارد
iterate
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
business
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
parameter
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
stop
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
development
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
synthetic address
زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است
developments
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
stopping
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stopped
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
subprogram
1-زیر تابع در یک برنامه . 2-برنامهای که با برنامه اصلی فراخوانی شود
calling
مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه
stops
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
diagnostics
تابعی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکندخطاهای کد برنامه را بیابد
coding
صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد
optimum schedule
مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند
chapters
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
chapter
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
compile
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
pl/m
زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود
functions
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
functioned
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
function
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
main line program
بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند
toolkit
مجموعه توابعی که به برنامه نویس درنوشتن و رفع اشکال برنامه کمک میکند
object oriented
زبان برنامه نویسی که برای برنامه نویس شی گرا مثل C++ به کار می رود
drop
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drops
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dropped
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dropping
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
statement
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
drags
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
dragged
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
source language
1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
debugger
نرم افزاری که به برنامه نویس کمک میکند خطاهای برنامه را پیدا کند
drag
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
c
زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته
statements
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
conditional
دستور برنامه سازی که جهش به بخشی از برنامه میکند در صورت برقراری شرطی
concurrent
اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت
dynamic link library
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
compiles
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compiled
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compiling
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
septisyllable
واژه هفت هجائی
word association test
ازمون تداعی واژه ها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com