English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 180 (9 milliseconds)
English Persian
brass ware برنج الات
Other Matches
compensation trading معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
glasswork شیشه الات بلور الات
operating slide دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
column rule خط برنج
cash crops برنج
rice برنج
brass برنج
Br برنج
brassy برنگ برنج
brass founder برنج ریز
rice دانههای برنج
brasier برنج ساز
brassier برنج مانند
brass welding جوش برنج
brassier برنگ برنج
brass and bronze برنج و برنز
brassiest برنج مانند
brassiest برنگ برنج
braziers برنج سازی
brazier برنج سازی
rice puddings شیر برنج
brassy برنج مانند
rice pudding شیر برنج
leaf brass تنکه برنج
rice milk شیر برنج
rde brass برنج سرخ
rice chaff کاه برنج
rice field برنج کاری
rice powder ارد برنج
triangular brass bead مثلث برنج
wild rice برنج وحشی
leaf brass برنج ورقه
rice paper کاغذ برنج
burnt food ته دیگ [برنج]
does rice suit you? برنج بشمامیسازد
free cutting brass برنج اتومات
brass برنج الیاژ
paddies برنج اسیاب نکرده
riziform مانند دانه برنج
boiled rice برنج کته شده
brass برنج چند جوش
brassily شبیه فلز برنج
consumptiveness دچارشدگی برنج باریک
brass pressure casting برنج ریختگی فشاری
hot working brass برنج قابل اهنگری
brasier برنج کار روی گر
paddy برنج اسیاب نکرده
beta brass برنج نوع بتا
basic crops پنبه تنباکو و برنج
arrack عرق نارگیل و برنج
alpha brass برنج نوع الفا
Rice is a wholesome food . برنج غذای کاملی است
brass and bronze foundry ریخته گری برنج و برنز
latten ترکیبی مانند فلز برنج
lattin ترکیبی مانند فلز برنج
rice بصورت رشتههای برنج ماننددراوردن
brass bands ادوات انها از برنج باشد
brass band ادوات انها از برنج باشد
their principal food is rice خوراک عمده انها برنج است
hard ware فلز الات
tinware حلبی الات
silverware نقره الات
machinery ماشین الات
surgical instruments الات جراحی
glass شیشه الات
breech block carrier الات متحرک
optical الات بصری
genital organs الات تناسلی
obturator الات جازم
cast iron ware الات چدنی
enginery ماشین الات
machinary ماشین الات
agricultural implements الات کشاورزی
passementerie زینت الات
glassware بلور الات
glassware شیشه الات
hardware اهن الات
irowork اهن الات
ironware فلز الات
instrument الات دقیق
ironware اهن الات
iron mongery اهن الات
gear الات جامه
geared الات جامه
instruments الات دقیق
gears الات جامه
precision tools الات دقیق
puddings دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
pudding دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
chopsticks میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
machinery designer طراح ماشین الات
obturator spindle دوکی الات جازم
heavy machinery ماشین الات سنگین
lighting equipments الات و ادوات روشنایی
hardwareman اهن الات فروش
light machinery ماشین الات سبک
heavy goods ماشین الات سنگین
iron monger اهن الات فروش
optical instruments الات وابسته به بینایی
plants ماشین الات کارخانه
cutler فروشنده الات برنده
trinkums زیور الات بدلی
wind instruments الات موسیقی بادی
wind instrument الات موسیقی بادی
hardware اهن الات ابزارالات
ironmongers فروشنده اهن الات
instrument الات اندازه گیری
scrap ماشین الات اوراق
scrapped ماشین الات اوراق
scrapping ماشین الات اوراق
scraps ماشین الات اوراق
woodwork چوب الات نجاری
trinketry جواهر الات بدلی
plant ماشین الات کارخانه
surveying instrument الات نقشه برداری
mechanics علم ماشین الات
percussion instrument الات موسیقی ضربی
carpenter's machines ماشین الات درودگری
calibration تنظیم الات دقیق
building machinery ماشین الات ساختمانی
ironmonger فروشنده اهن الات
mechanician مکانیک ماشین الات
operator of heavy machinery اپراتور ماشین الات سنگین
operator of light machinery اپراتور ماشین الات سبک
obturator الات مانع خروج گاز
midi میانجی رقمی الات موسیقی
war implements ساز و برگ یا الات جنگ
musical instrument digital interface میانجی رقمی الات موسیقی
trade fixtures الات صنعتی نصب شده
automation خودکار شدن ماشین الات اتوماسیون
reed stop کلید یا جا انگلشتی الات موسیقی بادی
reed pipe لوله یا نای الات موسیقی بادی
equipment تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
pailette زینت الات بدلی مانندمنجوق وغیره
deferred maintenance قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
economic life مدت بهره برداری از ماشین الات
tiepin سنجاق مدال وزینت الات زنانه
interactive الات و یا سرویسی مثل تلفن زدن
hygrometer الات وادوات سنجش رطوبت هوا
grader یکی از ماشین الات راه سازی
paleolith الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
pailett زینت الات بدلی مانند منجوق وغیره
sight الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
sights الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
fixed assets درائیهای ثابت مانند ساختمان و ماشین الات
microphonics انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن
acm Computing Asssociationfor انجمن ماشین الات کامپیوتری achinery
recoil operated مسلح شونده به وسیله عقب نشینی الات متحرک
pilot model مدل یا قالب نمونه اولیه وسایل و ماشین الات یاقطعات
tuning pipe نای مخصوص کوک ومیزان کردن بعضی الات موسیقی
FAQ الات عمومی و پاسخ آنها درباره یک موضوع مربوطه استphantom
captures کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capture کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capturing کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
crates صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
yellow arc محدودهای از طیف نمایش الات دقیق که به عنوان احتیاط و بالاتراز حد نرمال نصب شود
artificial horizon یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
hallmark عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
hallmarks عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
crate صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
cybernation کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده
biotechnology ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است
bubble turn and slip الات دقیق اصلی پروازی که شتاب جانبی را با جابجایی حبابی داخل لوله شیشهای خمیده پر از مایعی نشان میدهد
guard assembly الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
corn flour ارد ذرت- ارد برنج
digital read out نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
common hardware ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
filigree تزئیناتی بشکل ذرات ریز یادانههای تسبیح که امروزه بصورت سیمهای ریز طلاونقره و یا مسی در اطراف الات زرین وسیمین ساخته میشود
mechanizing با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizes با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanising با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanises با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanised با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanize با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanic مکانیک مکانیک ماشین الات
ironwork اهن ساخته اهن الات
machinery الات موتورخانه موتورخانه ناو
genitalia اندامهای تناسلی الات تناسلی
machinery space محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com