English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (1 milliseconds)
English Persian
violaceous برنگ بنفشه
Other Matches
silhouettes نیمرخ هر چیزی برنگ سیاه یا برنگ یکدست
silhouette نیمرخ هر چیزی برنگ سیاه یا برنگ یکدست
litmus ماده ابی رنگی که ازبعضی گلسنگ ها بدست میایدودر اثر اسید زیاد برنگ قرمزتبدیل میشود وهرگاه قلیا بدان بزنند باز برنگ ابی در میاید
violet بنفشه
violets بنفشه
johnny jump up گل بنفشه امریکایی
irides florentina بیخ بنفشه
orris root بیخ بنفشه
wild pansy بنفشه سه رنگ
violaceous از جنس بنفشه
snow lily بنفشه گل سفیدوحشی
heart sease بنفشه فرنگی
pansy بنفشه سه رنگ
pansy بنفشه فرنگی
pansies بنفشه سه رنگ
pansies بنفشه فرنگی
viola بنفشه عطری
orris root ریشه بنفشه
love in idleness بنفشه فرنگی
wild pansy بنفشه فرنگی
sanguinity برنگ خون
pinto رنگ برنگ
sepal oid برنگ کاسبرگ
lightsome برنگ روشن
rosily برنگ قرمز
strawy برنگ کاه
indigo برنگ نیلی
bloodier برنگ خون
bloody برنگ خون
bronze برنگ برنز
bronzes برنگ برنز
crimson برنگ خون
brassier برنگ برنج
brassiest برنگ برنج
brassy برنگ برنج
bloodiest برنگ خون
bloodred برنگ خون
wheaten برنگ گندم
rubiginous برنگ قرمز اجری
to change colour رنگ برنگ شدن
versicolour رنگ برنگ شده
opalline برنگ عین الشمس
encrimson برنگ لاکی دراوردن
chromatographic وابسته برنگ نگاری
sanguine قرمز برنگ خون
amaranthine برنگ تاج خروسی
iridescence رنگ برنگ شونده
cerulean برنگ ابی نیلگون
color blind فاقد حساسیت نسبت برنگ
tan برنگ قهوهای وسبزه دراوردن
rubrication نشان گذاری برنگ قرمز
incarnate برنگ گوشتی مجسم کردن
It tends to be blue . It is bluish. بیشتر برنگ آبی می زند
gummite ئیدرات اورانیم برنگ زردمایل بقرمز
pyrope هر نوع گوهر برنگ قرمز روشن
marble cake کیک کره دار برنگ روشن
euclase بریلیوم و الومینیوم برنگ سبز روشن یا ابی
gahnite ماده معدنی برنگ سبزتیره بفرمول 4O 2Al Zn
grisaille نقاشی برجسته نماروی شیشه برنگ خاکستری
manila paper یک نوع کاغذ محکم برنگ زرد مایل به قهوهای
scarlet letter حرف A برنگ سرخ که روی سینه زناکاران نصب میشده
white heat درجه حرارت زیادی که ازسرخی گذشته و برنگ سفید دراید
odontolite دندانی که تبدیل به سنگ شده و برنگ فیروزه در امده است
platina پلاتین یا طلای سفید طبیعی برنگ طلای سفید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com