Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
extracyclic
برون حلقهای
Other Matches
gyrated
حلقهای
ring cartilage
حلقهای
annular
حلقهای
gyrates
حلقهای
gyrate
حلقهای
gyrating
حلقهای
cricoid
حلقهای
areolar
حلقهای
ring tailed
دم حلقهای
armillary
حلقهای
loop sling
بند حلقهای
loop structure
ساختار حلقهای
bicyclic compound
ترکیب دو حلقهای
ring network
شبکه حلقهای
cyclic admittance
گذرایی حلقهای
tricyclic drugs
داروهای سه حلقهای
closed chain
زنجیر حلقهای
bicyclo compound
ترکیب دو حلقهای
girdle
حلقهای بریدن
cyc;ization
حلقهای شدن
loop antenna
انتن حلقهای
ring structure
ساختار حلقهای
girdles
حلقهای بریدن
girdling
حلقهای بریدن
parrel
طناب حلقهای
metamerism
تشکیل حلقهای
cyclic reactance
راکتانس حلقهای
girdled
حلقهای بریدن
quasi cyclic
شبه حلقهای
ring counter
شمارنده حلقهای
cycloalkanes
الکانهای حلقهای
cyclic impedance
ناگذرایی حلقهای
cyclic compound
ترکیب حلقهای
token ring network
شبکه نشانه حلقهای
macrocyclic effect
اثر درشت حلقهای
infinite
حلقهای که خروج ندارد.
ring shift
تغییر مکان حلقهای
multireel file
پرونده چند حلقهای
macrocyclic musks
مشکهای درشت حلقهای
ring sight
شکاف درجه حلقهای یا دایرهای
multireel sorting
مرتب کردن چند حلقهای
dehydrocyclization
حلقهای شدن با هیدروژن زدایی
link belt
نوار حلقهای جداشونده فشنگ
key-ring
حلقهای که بدان کلید می اویزند
key-rings
حلقهای که بدان کلید می اویزند
fused ring system
سیستم حلقهای جوش خورده
inner loop
حلقهای درون حلقه دیگر
nose ring
حلقهای که به بینی گاومیزنند تا بدان اورابکشند
cyclic
کد حلقهای که مربوط به اعداد دهدهی میشود
disc
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
discs
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
metameric
در وزن و ترکیب برابر و درخواص شیمیایی دگرگون حلقهای
ringthe bull
بازی ای که دران حلقهای راپرتاب میکنندتابه قلابی بیاویزد
messages
تعداد بیتهایی که یک پیام را نگه می دارند و در یک شبکه حلقهای می چرخند
counter
دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
message
تعداد بیتهایی که یک پیام را نگه می دارند و در یک شبکه حلقهای می چرخند
countered
دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
looped
حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
countering
دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
loop
حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
loops
حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
vorticel
جانور ذره بینی حلقهای شکل که در اب ایستاده زندگی میکند
self-
حلقهای که هر محل یا دستیابی ثبات را در حین اجرا به محلی که بودند بر می گرداند
extrados
برون سو
exogenous
برون زا
output
برون ده
without
برون
outcrops
برون زد
outputs
برون ده
outcrop
برون زد
outside
برون
outhaul line
برون کش
outsides
برون
extratensive
برون نگر
extrajection
برون اندازی
exudation
برون نشست
extroversion
برون گرایی
extraterritoriality
برون مرزی
extragalactic
برون کهکشانی
extrafusal
برون دوکی
exogen
گیاه برون رو
exogenous
برون روینده
exogenous
برون زاد
exogenous variable
متغیر برون زا
exopsychic
برون روانی
externality
برون بودگی
exteroceptive
برون تنی
exterritorial
برون مرزی
exvia
برون زیست
outer directed
برون وابسته
pericardium
برون شامه دل
oversea
برون مرزی
outsight
برون بینی
outlier
برون هشته
objectivism
برون گرایی
offline
برون خطی
self contained
برون بی نیاز
superficial degradation
برون تباهی
drive!
برون!
[با ماشین]
the out ward eye
چشم برون
out group
برون گروه
effusion
برون تراوی
immigration
برون کوچی
physiognomies
برون چهر
physiognomy
برون چهر
accommodation
برون سازی
accommodations
برون سازی
suburban
برون شهری
evacuation
برون ریزی
evacuation
برون بری
copper extraction
برون کشیدن مس
extroverts
برون گرای
extrovert
برون گرای
suburb
برون شهر
effusions
برون ریزی
effusions
برون تراوی
extrapolation
برون یابی
effusion
برون ریزی
extrapolations
برون یابی
outputs
برون داد
output
برون داد
acting out
برون ریزی
purged
برون ریزی
out flow
برون ریز
discharges
برون ریزی
discharge
برون ریزی
ectorderm
برون پوست
effuent
برون ریز
egest
برون کردن
objectives
برون ذات
objective
برون ذات
epithelium
برون پوش
emigration
برون کوچی
purges
برون ریزی
off line
برون خطی
eccentricities
برون مرکزی
exogamy
برون پیوندی
extraterritorial
برون مرزی
ectoparasite
انگل برون زی
purge
برون ریزی
exocrine
برون تراو
exocathection
برون پردازی
eccentricity
برون مرکزی
exogamy
برون همسری
pericardiac
وابسته به برون شامه دل
outputs
برون گذاشت برونگذار
to reveal itself
از پرده برون افتادن
pericardial
وابسته به برون شامه دل
peritoneum
برون شامه روده ها
output
برون گذاشت برونگذار
State Department
وزارت برون مرز
extrapolates
برون یابی کردن
extrapolating
برون یابی کردن
extrapolated
برون یابی کردن
offline operation
عمل برون خطی
extrapolate
برون یابی کردن
supinator muscle
عضله برون گردان
exocrine gland
غده برون ریز
discharge of affect
برون ریزی هیجانی
extraterritoriality
حقوق برون مرزی
extraspectral hue
فام برون طیفی
extrapyramidal system
دستگاه برون هرمی
ectoplasm
اکتوپلاسم برون مایه
extragalactic nebula
سحابی برون کهکشانی
extragalactic nebula
ابری برون کهکشانی
exogamy
برون زاد اوری
exterritoriality
حقوق برون مرزی
epicarp
پوست میوه برون بر
exosomatic method
روش برون تنی
high seas
ابهای برون مرزی
offset distance
فاصله برون محوری
off line operation
عملکرد برون خطی
outward looking policy
سیاست برون نگر
off line storage
حافظه برون خطی
outbreeding
برون زاد اوری
offline storage
انباره برون خطی
out of line coding
کدگذاری برون خطی
Cambridge ring
استاندارد شبکه محلی برای وصل کردن چندین وسیله و کامپیوتر در یک اتصال حلقهای می سازد
pericarditis
اماس برون شامه قلب
basset
نوعی سگ شکاری پا کوتاه برون زد
extrapyramidal motor system
دستگاه حرکتی برون هرمی
exudate
ترشح التهابی برون نشست
off page connector
اتصال دهنده برون صفحهای
with out book
برون سند کتابی ازبر
extrinsic eye muscles
عضلات برون چرخشی چشم
external rectus
عضله مستقیم برون چشمی
exogamous
وابسته به برون همسری یابرون پیوندی
overseas
ماموریت برون مرزی یا خارج از کشور
to let out
اجازه برون امدن دادن اشکارساختن
commutator
سری هادیهایی که بصورت شعاعی از یکدیگر جدا شده وبصورت حلقهای دور تا دورشفت گردنده ژنراتور قرارگرفته اند
oversea command
یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
do while
یک دستور برنامه نویسی زبان سطح بالا که تا موقعی که شرایط معینی وجود داشته باشد دستورالعملهای حلقهای را اجرا میکند
net ball
یکجور توپ بازی که توپ بایداز حلقهای که توری درزیران گذاشته اندردشود
spanning tree
روش ایجاد توپولوژی شبکه که حلقهای ندارد و در صورت شکل یا خطای شبکه باعث افزونگی میشود
flying head
نوک خواندن / نوشتن دیسک سخت که به صورت حلقهای است و بالای سطح دیسک چرخان قرار دارد
differentiating cicuit
مداری که ولتاژ برون گذاشت ان تقریبا با میزان تغییرولتاژ متناسب است
jack ring
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
ectoplasm
طبقه خارجی سیتوپلاسم که بدون دانه و نسبتا سفت است برون مایه
polycyclic
چند حلقهای چند دوری
differentiator
وسیلهای که برون گذاشت ان با مشتق سیگنال درون گذاشت متناسب است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com