English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
accommodation برون سازی
accommodations برون سازی
Other Matches
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
exogenous برون زا
outcrop برون زد
extrados برون سو
outhaul line برون کش
without برون
outcrops برون زد
outputs برون ده
outsides برون
outside برون
output برون ده
drive! برون! [با ماشین]
extraterritoriality برون مرزی
immigration برون کوچی
extratensive برون نگر
evacuation برون بری
extraterritorial برون مرزی
off line برون خطی
extrajection برون اندازی
purged برون ریزی
purges برون ریزی
purge برون ریزی
the out ward eye چشم برون
evacuation برون ریزی
effusion برون ریزی
outer directed برون وابسته
exudation برون نشست
copper extraction برون کشیدن مس
exvia برون زیست
objectivism برون گرایی
outputs برون داد
out group برون گروه
output برون داد
suburb برون شهر
eccentricities برون مرکزی
eccentricity برون مرکزی
effusion برون تراوی
suburban برون شهری
extrapolations برون یابی
extrapolation برون یابی
oversea برون مرزی
extroversion برون گرایی
outsight برون بینی
outlier برون هشته
effusions برون تراوی
effusions برون ریزی
offline برون خطی
pericardium برون شامه دل
extrafusal برون دوکی
extroverts برون گرای
extrovert برون گرای
exogen گیاه برون رو
exogenous برون روینده
exogenous برون زاد
discharges برون ریزی
exogenous variable متغیر برون زا
exopsychic برون روانی
discharge برون ریزی
exogamy برون همسری
acting out برون ریزی
epithelium برون پوش
egest برون کردن
effuent برون ریز
ectorderm برون پوست
objectives برون ذات
objective برون ذات
ectoparasite انگل برون زی
self contained برون بی نیاز
exocathection برون پردازی
exocrine برون تراو
exogamy برون پیوندی
externality برون بودگی
exteroceptive برون تنی
emigration برون کوچی
extracyclic برون حلقهای
superficial degradation برون تباهی
exterritorial برون مرزی
physiognomies برون چهر
physiognomy برون چهر
extragalactic برون کهکشانی
out flow برون ریز
ectoplasm اکتوپلاسم برون مایه
out of line coding کدگذاری برون خطی
extrapolating برون یابی کردن
extrapyramidal system دستگاه برون هرمی
off line storage حافظه برون خطی
offline operation عمل برون خطی
offline storage انباره برون خطی
epicarp پوست میوه برون بر
offset distance فاصله برون محوری
pericardial وابسته به برون شامه دل
extrapolates برون یابی کردن
peritoneum برون شامه روده ها
extragalactic nebula سحابی برون کهکشانی
extragalactic nebula ابری برون کهکشانی
extraterritoriality حقوق برون مرزی
extraspectral hue فام برون طیفی
exocrine gland غده برون ریز
extrapolate برون یابی کردن
exogamy برون زاد اوری
extrapolated برون یابی کردن
outward looking policy سیاست برون نگر
pericardiac وابسته به برون شامه دل
to reveal itself از پرده برون افتادن
exterritoriality حقوق برون مرزی
discharge of affect برون ریزی هیجانی
output برون گذاشت برونگذار
supinator muscle عضله برون گردان
outbreeding برون زاد اوری
exosomatic method روش برون تنی
off line operation عملکرد برون خطی
State Department وزارت برون مرز
outputs برون گذاشت برونگذار
high seas ابهای برون مرزی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
extrapyramidal motor system دستگاه حرکتی برون هرمی
with out book برون سند کتابی ازبر
extrinsic eye muscles عضلات برون چرخشی چشم
exudate ترشح التهابی برون نشست
off page connector اتصال دهنده برون صفحهای
pericarditis اماس برون شامه قلب
external rectus عضله مستقیم برون چشمی
basset نوعی سگ شکاری پا کوتاه برون زد
overseas ماموریت برون مرزی یا خارج از کشور
to let out اجازه برون امدن دادن اشکارساختن
exogamous وابسته به برون همسری یابرون پیوندی
oversea command یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
differentiating cicuit مداری که ولتاژ برون گذاشت ان تقریبا با میزان تغییرولتاژ متناسب است
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
ectoplasm طبقه خارجی سیتوپلاسم که بدون دانه و نسبتا سفت است برون مایه
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
differentiator وسیلهای که برون گذاشت ان با مشتق سیگنال درون گذاشت متناسب است
evertor عضله برون گرداننده عضله راجعه
stylization مد سازی
retortion خم سازی
local anasthesia سر سازی
flooring کف سازی
individualising تک سازی
individualises تک سازی
bridge building پل سازی
individualised تک سازی
idolization بت سازی
bridgework پل سازی
repk lection پر سازی
pavements کف سازی
pavement کف سازی
individualize تک سازی
retortion کج سازی
individualized تک سازی
padding له سازی
individuation تک سازی
individualization تک سازی
individualizes تک سازی
flection خم سازی
truncation بی سر سازی
deflexion خم سازی
compaction تو پر سازی
individualizing تک سازی
intensification پر قوت سازی
reduction ساده سازی
simulation فاهر سازی
reductions ساده سازی
inspissation غلیظ سازی
implementation پیاده سازی
seduction گمراه سازی
simulation همانند سازی
roofing سقف سازی
neutralization بی اثر سازی
simulation شبیه سازی
infuriation خشمگین سازی
evisceration تهی سازی
individualization فرد سازی
individualization منفرد سازی
sculpture مجسمه سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com