Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 141 (8 milliseconds)
English	Persian
exogamy	برون همسری
Search result with all words
exogamous	وابسته به برون همسری یابرون پیوندی
Other Matches
monandry	یک همسری
monogamy	تک همسری
bigamy	دو همسری
endogamy	درون همسری
polygamy	چند همسری
endogamous	درون همسری
inbreeding	درون همسری
nubile	قابل ازدواج و همسری
To marry below ones station.	با همسری از طبقه پائین تر ازدواج کردن
polygamy	چند همسری چند همسر گزینی
outcrop	برون زد
outcrops	برون زد
outhaul line	برون کش
output	برون ده
extrados	برون سو
exogenous	برون زا
without	برون
outside	برون
outsides	برون
outputs	برون ده
exogenous variable	متغیر برون زا
extracyclic	برون حلقهای
exterritorial	برون مرزی
exopsychic	برون روانی
externality	برون بودگی
exteroceptive	برون تنی
epithelium	برون پوش
exocathection	برون پردازی
exocrine	برون تراو
exogenous	برون زاد
exogamy	برون پیوندی
copper extraction	برون کشیدن مس
exogen	گیاه برون رو
exogenous	برون روینده
extrafusal	برون دوکی
extragalactic	برون کهکشانی
extrajection	برون اندازی
outlier	برون هشته
outsight	برون بینی
oversea	برون مرزی
pericardium	برون شامه دل
self contained	برون بی نیاز
drive!	برون! [با ماشین]
the out ward eye	چشم برون
outer directed	برون وابسته
extratensive	برون نگر
extraterritorial	برون مرزی
extraterritoriality	برون مرزی
extroversion	برون گرایی
exudation	برون نشست
exvia	برون زیست
objectivism	برون گرایی
offline	برون خطی
out group	برون گروه
superficial degradation	برون تباهی
suburb	برون شهر
extrapolation	برون یابی
extrapolations	برون یابی
immigration	برون کوچی
effusions	برون تراوی
effusions	برون ریزی
effusion	برون تراوی
output	برون داد
outputs	برون داد
suburban	برون شهری
evacuation	برون بری
extroverts	برون گرای
extrovert	برون گرای
eccentricity	برون مرکزی
effusion	برون ریزی
evacuation	برون ریزی
physiognomies	برون چهر
physiognomy	برون چهر
objective	برون ذات
ectoparasite	انگل برون زی
emigration	برون کوچی
purges	برون ریزی
ectorderm	برون پوست
effuent	برون ریز
purged	برون ریزی
out flow	برون ریز
egest	برون کردن
purge	برون ریزی
objectives	برون ذات
accommodation	برون سازی
discharge	برون ریزی
off line	برون خطی
discharges	برون ریزی
acting out	برون ریزی
accommodations	برون سازی
eccentricities	برون مرکزی
extrapolate	برون یابی کردن
pericardiac	وابسته به برون شامه دل
extraterritoriality	حقوق برون مرزی
outward looking policy	سیاست برون نگر
extrapolated	برون یابی کردن
peritoneum	برون شامه روده ها
supinator muscle	عضله برون گردان
extrapolating	برون یابی کردن
to reveal itself	از پرده برون افتادن
offset distance	فاصله برون محوری
State Department	وزارت برون مرز
pericardial	وابسته به برون شامه دل
output	برون گذاشت برونگذار
off line operation	عملکرد برون خطی
high seas	ابهای برون مرزی
epicarp	پوست میوه برون بر
extraspectral hue	فام برون طیفی
extrapyramidal system	دستگاه برون هرمی
exosomatic method	روش برون تنی
extragalactic nebula	سحابی برون کهکشانی
extragalactic nebula	ابری برون کهکشانی
off line storage	حافظه برون خطی
discharge of affect	برون ریزی هیجانی
outputs	برون گذاشت برونگذار
outbreeding	برون زاد اوری
exocrine gland	غده برون ریز
out of line coding	کدگذاری برون خطی
extrapolates	برون یابی کردن
ectoplasm	اکتوپلاسم برون مایه
offline storage	انباره برون خطی
offline operation	عمل برون خطی
exogamy	برون زاد اوری
exterritoriality	حقوق برون مرزی
basset	نوعی سگ شکاری پا کوتاه برون زد
external rectus	عضله مستقیم برون چشمی
with out book	برون سند کتابی ازبر
off page connector	اتصال دهنده برون صفحهای
extrapyramidal motor system	دستگاه حرکتی برون هرمی
extrinsic eye muscles	عضلات برون چرخشی چشم
pericarditis	اماس برون شامه قلب
exudate	ترشح التهابی برون نشست
overseas	ماموریت برون مرزی یا خارج از کشور
to let out	اجازه برون امدن دادن اشکارساختن
oversea command	یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
differentiating cicuit	مداری که ولتاژ برون گذاشت ان تقریبا با میزان تغییرولتاژ متناسب است
ectoplasm	طبقه خارجی سیتوپلاسم که بدون دانه و نسبتا سفت است برون مایه
differentiator	وسیلهای که برون گذاشت ان با مشتق سیگنال درون گذاشت متناسب است
evertor	عضله برون گرداننده عضله راجعه

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com