Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 133 (7 milliseconds)
English
Persian
emigration
برون کوچی
immigration
برون کوچی
Other Matches
migratory
کوچی
immigration
درون کوچی
exogenous
برون زا
outcrops
برون زد
outcrop
برون زد
outhaul line
برون کش
output
برون ده
outputs
برون ده
extrados
برون سو
without
برون
outside
برون
outsides
برون
exteroceptive
برون تنی
egest
برون کردن
exterritorial
برون مرزی
extracyclic
برون حلقهای
extrafusal
برون دوکی
externality
برون بودگی
exopsychic
برون روانی
epithelium
برون پوش
exocathection
برون پردازی
exocrine
برون تراو
exogamy
برون پیوندی
exogamy
برون همسری
out group
برون گروه
exogenous
برون روینده
exogenous
برون زاد
exogenous variable
متغیر برون زا
extragalactic
برون کهکشانی
extrajection
برون اندازی
extratensive
برون نگر
oversea
برون مرزی
pericardium
برون شامه دل
self contained
برون بی نیاز
superficial degradation
برون تباهی
the out ward eye
چشم برون
outsight
برون بینی
outlier
برون هشته
extraterritorial
برون مرزی
extraterritoriality
برون مرزی
extroversion
برون گرایی
exudation
برون نشست
exvia
برون زیست
objectivism
برون گرایی
offline
برون خطی
outer directed
برون وابسته
drive!
برون!
[با ماشین]
purge
برون ریزی
suburb
برون شهر
output
برون داد
suburban
برون شهری
outputs
برون داد
effusion
برون تراوی
effusions
برون ریزی
effusions
برون تراوی
extrapolation
برون یابی
evacuation
برون ریزی
evacuation
برون بری
extroverts
برون گرای
purged
برون ریزی
purges
برون ریزی
objective
برون ذات
objectives
برون ذات
discharge
برون ریزی
discharges
برون ریزی
off line
برون خطی
eccentricities
برون مرکزی
eccentricity
برون مرکزی
effusion
برون ریزی
extrovert
برون گرای
extrapolations
برون یابی
exogen
گیاه برون رو
acting out
برون ریزی
physiognomies
برون چهر
accommodations
برون سازی
accommodation
برون سازی
copper extraction
برون کشیدن مس
ectoparasite
انگل برون زی
physiognomy
برون چهر
out flow
برون ریز
effuent
برون ریز
ectorderm
برون پوست
offset distance
فاصله برون محوری
peritoneum
برون شامه روده ها
epicarp
پوست میوه برون بر
to reveal itself
از پرده برون افتادن
pericardial
وابسته به برون شامه دل
pericardiac
وابسته به برون شامه دل
outward looking policy
سیاست برون نگر
supinator muscle
عضله برون گردان
discharge of affect
برون ریزی هیجانی
exocrine gland
غده برون ریز
extrapolate
برون یابی کردن
extrapolated
برون یابی کردن
ectoplasm
اکتوپلاسم برون مایه
State Department
وزارت برون مرز
extrapolates
برون یابی کردن
high seas
ابهای برون مرزی
off line storage
حافظه برون خطی
exterritoriality
حقوق برون مرزی
outputs
برون گذاشت برونگذار
extrapyramidal system
دستگاه برون هرمی
extrapolating
برون یابی کردن
exosomatic method
روش برون تنی
extraterritoriality
حقوق برون مرزی
extraspectral hue
فام برون طیفی
output
برون گذاشت برونگذار
offline operation
عمل برون خطی
off line operation
عملکرد برون خطی
extragalactic nebula
ابری برون کهکشانی
extragalactic nebula
سحابی برون کهکشانی
exogamy
برون زاد اوری
outbreeding
برون زاد اوری
offline storage
انباره برون خطی
out of line coding
کدگذاری برون خطی
pericarditis
اماس برون شامه قلب
off page connector
اتصال دهنده برون صفحهای
extrinsic eye muscles
عضلات برون چرخشی چشم
external rectus
عضله مستقیم برون چشمی
exudate
ترشح التهابی برون نشست
extrapyramidal motor system
دستگاه حرکتی برون هرمی
with out book
برون سند کتابی ازبر
basset
نوعی سگ شکاری پا کوتاه برون زد
exogamous
وابسته به برون همسری یابرون پیوندی
to let out
اجازه برون امدن دادن اشکارساختن
overseas
ماموریت برون مرزی یا خارج از کشور
oversea command
یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
differentiating cicuit
مداری که ولتاژ برون گذاشت ان تقریبا با میزان تغییرولتاژ متناسب است
ectoplasm
طبقه خارجی سیتوپلاسم که بدون دانه و نسبتا سفت است برون مایه
differentiator
وسیلهای که برون گذاشت ان با مشتق سیگنال درون گذاشت متناسب است
evertor
عضله برون گرداننده عضله راجعه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com