Dictiornary-Farsi | برگشت روزگار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
reverses of fortune	برگشت روزگار


Other Matches

back to battery	برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
time	روزگار
timed	روزگار
times	روزگار
in the days of	در روزگار
these days <adv.>	در این روزگار
aftertime	روزگار واپسین
dame fortune	مادر روزگار
f. and reflux	تغییرات روزگار
langsyne	در روزگار پیشین
the days of old	روزگار پیشین
world	عالم روزگار
periods	روزگار نوبت
periods	وقت روزگار
nowadays <adv.>	در این روزگار
in this day and age <adv.>	در این روزگار
at the present day <adv.>	در این روزگار
worlds	عالم روزگار
foretime	روزگار پیشین
in ancient times	در روزگار باستانی
the hand of the time	دست روزگار
hard time	روزگار سخت
period	روزگار نوبت
period	وقت روزگار
neo hebraic age	روزگار پیسن سنگ
antiquities	روزگار باستان قدمت
antiquity	روزگار باستان قدمت
To wreck some ones life .	روزگار کسی راسیاه کردن
to beat the living daylights out of someone <idiom>	دمار از روزگار کسی درآوردن
To know the vicessetudes ( up and downs ) of life .	سرد وگرم روزگار را چشیدن
hang out <idiom>	به بطالت گذراندن روزگار کردن
Saadi was a giant among men .	سعدی از مردان بزرگ روزگار بود
make ends meet <idiom>	باپول شخصی گذران روزگار کردن
recoil	برگشت
recoiled	برگشت
recoiling	برگشت
recoils	برگشت
upturn	برگشت
reverts	برگشت
reverting	برگشت
drawback	برگشت
drawbacks	برگشت
reversal	برگشت
reversals	برگشت
revert	برگشت
reverted	برگشت
regression	برگشت
turnabout	برگشت
regurgitation	برگشت
reoccur	برگشت
return line	خط برگشت
tergiversation	برگشت
right of reversion	برگشت
retrogression	برگشت
retrocession	برگشت
reflux	برگشت
refluence	برگشت
recurrenge	برگشت
back water	برگشت اب
capsizal	برگشت
d.c. reinsertion	برگشت سی دی
d.c. restoration	برگشت دی سی
regression line	خط برگشت
turnabouts	برگشت
recrudescence	برگشت
recrvdescence	برگشت
retrocedence	برگشت
relapses	برگشت
turnarounds	برگشت
turnrounds	برگشت
return	برگشت
returned	برگشت
returning	برگشت
recovery	برگشت
returns	برگشت
recoveries	برگشت
relapse	برگشت
relapsed	برگشت
turnaround	برگشت
relapsing	برگشت
turnover	برگشت
veers	برگشت
veered	برگشت
veer	برگشت
linear regression	برگشت خطی
turning point	نقطه برگشت
turnaround time	زمان برگشت
regression coefficient	ضریب برگشت
nonlinear regression	برگشت غیرخطی
grid return	سیم برگشت
payback period	دوره برگشت
reapparition	برگشت عود
turnaround documents	مستندات برگشت
irriversible	برگشت ناپذیر
irrevocability	برگشت ناپذیری
downward travel	ضربه برگشت
image reversal	برگشت تصویر
flyback pulse	پالس برگشت
turnaround form	شکل برگشت
ground return	برگشت زمینی
return flight	پرواز برگشت
turning points	نقطه برگشت
irremeable	برگشت نا پذیر
irreversibility	برگشت ناپذیری
return flow	جریان برگشت
recurrence interval	زمان برگشت
return current	جریان برگشت
track return	مدار برگشت
re	برگشت دادن
return pipe	لوله برگشت
returnable	قابل برگشت
short return	برگشت کوتاه
retrocedent	برگشت کننده
revocable	قابل برگشت
retrocessive	برگشت کننده
reversibility	برگشت پذیری
return wire	سیم برگشت
return conductor	سیم برگشت
return cargo	محموله برگشت
return perion	زمان برگشت
turnaround documents	اسناد برگشت
turns	برگشت شناگر
turn	برگشت شناگر
regression analysis	تحلیل برگشت
regression equation	معادله برگشت
turn around time	زمان برگشت
regression time	زمان برگشت
rematch	مسابقه برگشت
re-	برگشت دادن
repercussion	انعکاس برگشت
backward reaction	واکنش برگشت
regressive	برگشت کننده
flashbacks	برگشت شعله
armstand dive	بالانس برگشت
flashback	برگشت شعله
irrevocably	بطور بی برگشت
retrograde	برگشت دهنده
irrevocable	غیرقابل برگشت
retrogress	پس رفتن برگشت
reversible	برگشت پذیر
retrogressed	پس رفتن برگشت
retrogressive	برگشت کننده
reflectors	برگشت دهنده
retrogresses	پس رفتن برگشت
retrogressing	پس رفتن برگشت
reflector	برگشت دهنده
irreversible	برگشت ناپذیر
rebounded	ضربه برگشت
rebounding	ضربه برگشت
backspace	برگشت به عقب
rebounds	ضربه برگشت
rebound	ضربه برگشت
back	درعقب برگشت
reverberation	برگشت امواج
back water curve	منحنی برگشت اب
reverberations	برگشت امواج
backs	درعقب برگشت
lapse	برگشت انحراف موقت
backstroke	برگشت عقب زنی
regressing	پس رفت کردن برگشت
regurgitation	برگشت خون استفراع
lapses	برگشت انحراف موقت
lapsing	برگشت انحراف موقت
drawback	برگشت حقوق گمرکی
drawbacks	برگشت حقوق گمرکی
microscopic reversibility	برگشت پذیری میکروسکوپی
reverted	برگشت به وضعیت طبیعی
regress	برگشت [به حالت کم توسعه]
regresses	پس رفت کردن برگشت
reversibility principle	اصل برگشت پذیری
reverberation	برگشت دادن امواج
return ticket	بلیط رفت و برگشت
renewable energy	انرژی برگشت پذیر
regression	برگشت [به حالت کم توسعه]
reverberations	برگشت دادن امواج
trip	رفت یا برگشت فنر
tripped	رفت یا برگشت فنر
regressed	پس رفت کردن برگشت
revocable credit	اعتبار قابل برگشت
revocable letter of credit	اعتبار قابل برگشت
regress	پس رفت کردن برگشت
throw back	برگشت به خصال نیاکان
total reflux head	سر تقطیر برگشت کامل
turnaround cycle	مدت رفت و برگشت
day return	بلیط رفتو برگشت
He came back with his tail between his legs.	دست از پ؟ درازتر برگشت
trips	رفت یا برگشت فنر
step backwards	برگشت [به حالت کم توسعه]
irreversible reaction	واکنش برگشت ناپذیر
nonreimbursable	غیر قابل برگشت
echoing	برگشت امواج رادار
echoes	برگشت امواج رادار
echoed	برگشت امواج رادار
cycle time	زمان رفت و برگشت
impedance feedback	پیوست برگشت امپدانس
magnetic yoke	سیم برگشت مغناطیسی
introversion	برگشت بسوی درون
echo	برگشت امواج رادار
recoveries	برگشت به حالت اولیه
recovery	برگشت به حالت اولیه