Dictiornary-Farsi | برگشت کوتاه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
short return	برگشت کوتاه


Other Matches

back to battery	برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
blast	منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts	منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge	نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
pantywaist	شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn	جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
short quard	سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
turnaround	برگشت
reversal	برگشت
turnarounds	برگشت
recurrenge	برگشت
revert	برگشت
turnrounds	برگشت
reverted	برگشت
refluence	برگشت
reverting	برگشت
recoils	برگشت
recoiling	برگشت
turnabouts	برگشت
recoiled	برگشت
recoil	برگشت
reverts	برگشت
turnabout	برگشت
reflux	برگشت
upturn	برگشت
drawbacks	برگشت
relapsing	برگشت
relapses	برگشت
relapsed	برگشت
relapse	برگشت
returns	برگشت
returning	برگشت
return	برگشت
recoveries	برگشت
recovery	برگشت
drawback	برگشت
recrvdescence	برگشت
regression	برگشت
recrudescence	برگشت
returned	برگشت
regression line	خط برگشت
back water	برگشت اب
d.c. restoration	برگشت دی سی
right of reversion	برگشت
retrogression	برگشت
capsizal	برگشت
retrocedence	برگشت
return line	خط برگشت
d.c. reinsertion	برگشت سی دی
reoccur	برگشت
retrocession	برگشت
regurgitation	برگشت
veer	برگشت
reversals	برگشت
veered	برگشت
veers	برگشت
tergiversation	برگشت
turnover	برگشت
return current	جریان برگشت
retrogress	پس رفتن برگشت
return flow	جریان برگشت
reapparition	برگشت عود
rematch	مسابقه برگشت
reversibility	برگشت پذیری
return pipe	لوله برگشت
retrocessive	برگشت کننده
turning points	نقطه برگشت
retrogressing	پس رفتن برگشت
retrogresses	پس رفتن برگشت
retrogressed	پس رفتن برگشت
retrocedent	برگشت کننده
reverses of fortune	برگشت روزگار
returnable	قابل برگشت
return wire	سیم برگشت
return conductor	سیم برگشت
back	درعقب برگشت
backs	درعقب برگشت
irreversible	برگشت ناپذیر
reverberations	برگشت امواج
reverberation	برگشت امواج
regression analysis	تحلیل برگشت
regression equation	معادله برگشت
reversible	برگشت پذیر
regression coefficient	ضریب برگشت
retrograde	برگشت دهنده
revocable	قابل برگشت
recurrence interval	زمان برگشت
return flight	پرواز برگشت
irrevocable	غیرقابل برگشت
return perion	زمان برگشت
return cargo	محموله برگشت
repercussion	انعکاس برگشت
rebounds	ضربه برگشت
rebounding	ضربه برگشت
rebounded	ضربه برگشت
irrevocably	بطور بی برگشت
rebound	ضربه برگشت
regression time	زمان برگشت
linear regression	برگشت خطی
turnaround documents	اسناد برگشت
turn around time	زمان برگشت
track return	مدار برگشت
backward reaction	واکنش برگشت
irreversibility	برگشت ناپذیری
irremeable	برگشت نا پذیر
irriversible	برگشت ناپذیر
nonlinear regression	برگشت غیرخطی
irrevocability	برگشت ناپذیری
reflector	برگشت دهنده
turnaround time	زمان برگشت
backspace	برگشت به عقب
back water curve	منحنی برگشت اب
turnaround form	شکل برگشت
armstand dive	بالانس برگشت
turnaround documents	مستندات برگشت
retrogressive	برگشت کننده
reflectors	برگشت دهنده
flashbacks	برگشت شعله
flashback	برگشت شعله
re	برگشت دادن
payback period	دوره برگشت
flyback pulse	پالس برگشت
regressive	برگشت کننده
turn	برگشت شناگر
turns	برگشت شناگر
image reversal	برگشت تصویر
grid return	سیم برگشت
ground return	برگشت زمینی
turning point	نقطه برگشت
re-	برگشت دادن
downward travel	ضربه برگشت
capital recovery factor	ضریب برگشت سرمایه
grid return	سیم برگشت شبکه
throw back	برگشت به خصال نیاکان
cycle time	زمان رفت و برگشت
introversion	برگشت بسوی درون
total reflux head	سر تقطیر برگشت کامل
irreversible steels	فولادهای برگشت ناپذیر
impedance feedback	پیوست برگشت امپدانس
inbound	برگشت توپ به زمین
return ticket	بلیط رفت و برگشت
irreversible process	فرایند برگشت ناپذیر
irreversible reaction	واکنش برگشت ناپذیر
turnaround cycle	مدت رفت و برگشت
flip turn	برگشت انتهای استخر
reverts	برگشت به وضعیت طبیعی
regurgitation	برگشت خون استفراع
drawbacks	برگشت حقوق گمرکی
drawback	برگشت حقوق گمرکی
nonreimbursable	غیر قابل برگشت
lapsing	برگشت انحراف موقت
lapses	برگشت انحراف موقت
ratchet effect	اثر برگشت ناپذیر
lapse	برگشت انحراف موقت
payback period	دوره برگشت سرمایه
regressing	پس رفت کردن برگشت
regresses	پس رفت کردن برگشت
regressed	پس رفت کردن برگشت
regress	پس رفت کردن برگشت
He came back with his tail between his legs.	دست از پ؟ درازتر برگشت
revert	برگشت به وضعیت طبیعی
back stroke	ضربه برگشت پیستون
atavism	برگشت بخوی نیاکان
magnetic yoke	سیم برگشت مغناطیسی
deceleration	فرایند برگشت پذیر
microscopic reversibility	برگشت پذیری میکروسکوپی
day return	بلیط رفتو برگشت
reverberation	برگشت دادن امواج
reverberations	برگشت دادن امواج
reverting	برگشت به وضعیت طبیعی
reverted	برگشت به وضعیت طبیعی
plotter repeatability	قابلیت برگشت رسام
revocable letter of credit	اعتبار قابل برگشت
echoed	برگشت امواج رادار
regression	برگشت [به حالت کم توسعه]
trip	رفت یا برگشت فنر
tripped	رفت یا برگشت فنر
reversibility principle	اصل برگشت پذیری
echoes	برگشت امواج رادار
regress	برگشت [به حالت کم توسعه]
step backwards	برگشت [به حالت کم توسعه]
revocable credit	اعتبار قابل برگشت
trips	رفت یا برگشت فنر
echoing	برگشت امواج رادار
echo	برگشت امواج رادار
high inverse voltage rectifier	یکسوکننده با برگشت قوی
recoveries	برگشت به حالت اولیه
backstroke	برگشت عقب زنی
recovery	برگشت به حالت اولیه
renewable energy	انرژی برگشت پذیر
hurdle step	جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
courses	مسیر رفت و برگشت مسافت
round trips	سفر رفت و برگشت سفردوسره
reviews	مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
round trip	سفر رفت و برگشت سفردوسره
loops	چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
It was jolly decent of her to have returned.	خدا عمرش بده که برگشت
retrograde hand	عقربه برگشت دهنده [ساعت ...]
reviewed	مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
looped	چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت