Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
personal data sheet
برگه اطلاعات فردی
Other Matches
information sheet
برگه اطلاعات
handout
برگه اطلاعات
window
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
associative storage
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service
سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attribute
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information
اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
attributes
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributing
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
aperture card
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
radar correlation
درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
bract
برگه
decaphyllous
ده برگه
follicle
برگه
unifoliate
یک برگه
follicles
برگه
trifolite
سه برگه
card
برگه
cards
برگه
diphyllous
دو برگه
lamellated
برگه برگه
septifolious
هفت برگه
five leaved
پنج برگه
heptaphyllous
هفت برگه
This page owner
دارنده این برگه
promissory notes
برگه بدهی
issue note
برگه صدور
letter of credit
برگه اعتبار
layout sheet
برگه طرح
forms
برگه ورقه
formed
برگه ورقه
tetraphyllous
چهار برگه
form
برگه ورقه
trefoil
شبدر سه برگه
promissory note
برگه بدهی
walking papers
<idiom>
برگه اخراج
trapdoors
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
materials returned note
برگه مواد برگشتی
materials transfer notes
برگه انتقال مواد
scorecards
برگه نام بازیگران
scratch sheet
برگه نامنویسی اسبها
trip ticket
برگه اجازه مسافرت
foliaceous
برگه دار برگی
pink slip
<idiom>
برگه اخراج از شغل
goods received note
برگه دریافت کالا
scorecard
برگه نام بازیگران
distance vector protocols
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
card sorting test
ازمون دسته بندی برگه ها
flapped
برگه یا قسمت اویخته زبانه کفش
no answer
[n/a]
[in forms]
بدون پاسخ
[در برگه برای پر کردن]
flaps
برگه یا قسمت اویخته زبانه کفش
flap
برگه یا قسمت اویخته زبانه کفش
consular invoice
برگه فروش با مهر کنسول گری
to get
[be given]
the pink slip
[American E]
<idiom>
برگه اخراج از شغل را گرفتن
[اصطلاح روزمره]
to get
[be given]
your card
[British E]
<idiom>
برگه اخراج از شغل را گرفتن
[اصطلاح روزمره]
read time
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
individual
فردی
individuals
فردی
subjective
فردی
connexions
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
personal tempo
اهنگ فردی
personal right
حقوق فردی
personal pace
اهنگ فردی
personalism
فلسفه فردی
intrapersonal
درون فردی
Every individual in the society should . . .
هر فردی درجامعه با ید ...
idiosyncrasy
خصیصه فردی
idiosyncrasies
خصیصه فردی
libertarians
طرفدارازادی فردی
libertarian
طرفدارازادی فردی
individuality
وجود فردی
intraindividual
درون فردی
interpersonal
میان فردی
interindividual
میان فردی
single entry
حسابداری فردی
individualization
فردی ساختن
hexastich
قطعه شش فردی
individual differences
تفاوتهای فردی
ontogeny
پدیدایی فردی
ontogenesis
پدیدایی فردی
individual ownership
مالکیت فردی
interpersonal coherence
انسجام بین فردی
patterns
خصوصیات فردی
individual responsibility
مسئوولیت فردی
pattern
خصوصیات فردی
ontogency
تکوین فردی
pin
عدد شناسایی فردی
pinning
عدد شناسایی فردی
pinned
عدد شناسایی فردی
individual demand schedule
جدول تقاضای فردی
aptitude tests
ازمون قابلیت فردی
aptitude test
ازمون قابلیت فردی
individualism
اصول استقلال فردی
unit
نفر عدد فردی
pattern
الگو صفات فردی
personal distribution
توزیع درامد فردی
patterns
الگو صفات فردی
libertarianism
طرفداری از ازادی فردی
autecology
بوم شناسی فردی
units
نفر عدد فردی
interpersonal conflict
تعارض میان فردی
defense system aquisition
سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
civilian internee information bureau
دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
streaky
دارای اخلاق وخصوصیات فردی
individual
اختصاصی فردی یک نفر سرباز
individuals
اختصاصی فردی یک نفر سرباز
streakier
دارای اخلاق وخصوصیات فردی
depersonalization
توجه نکردن به هویت فردی
streakiest
دارای اخلاق وخصوصیات فردی
helped
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
individualism
اصول ازادی فردی در سیاست واقتصاد
chandler
فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
IRA
مخفف حساب پس انداز بازنشستگی فردی
negative acknowledgement
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
data clerk
فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
miscegenation
ازدواج سفید پوست با فردی ازنژاد دیگر
individualizing
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualizes
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualized
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualised
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualize
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualises
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualising
منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
windowing
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
libertarian
طرفدارآزادی
[جدا از حکم دولت]
فردی
[فلسفه]
[سیاست]
accommodation bill
براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
to walk on eggshells
<idiom>
در برخورد با فردی یا موقعیتی بیش از اندازه مراقب بودن
security specialist
فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
maul
روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauling
روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
sysop
فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
mauls
روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
squeezer
فردی که مداری را در شکل اصلی برگ ان طرح ریزی کند
mauled
روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
personal assistant
فردی که کارهای دفتری و مدیریتی برای فرد دیگری انجام میدهد
hacker
فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
hackers
فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
individualism
اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
oddest
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
odder
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
odd
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
bill
اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bills
اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
parol arrest
جلب و توقیف فردی که درحضور رئیس دادگاه بخش مرتکب اخلال نظم عمومی شده است
endorser
پشت نویس فردی که پشت سندی راامضاء می نماید
intelligence process
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
dediction of way
هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
personal column
ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
bill of rights
منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
authoritarainism
نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
totalitarianism
سیستم حکومتی که در جمیع شئون زندگی فردی افراد یک ملت دخالت کرده ان را تابع برنامه کلی دولت می سازدکه این برنامه ممکن است درجهت منافع یک فرد یا یک گروه یا یک طبقه و یا کل اجتماع تنظیم شده باشد
data
اطلاعات
information
اطلاعات
[pieces of]
information
اطلاعات
intelligence
اطلاعات
counterintelligence
ضد اطلاعات
witting
اطلاعات
meteorological data
اطلاعات هواسنجی
assistant chief of staff,g (intelligenc
معاونت اطلاعات
communication
عبور اطلاعات
military intelligence
اطلاعات نظامی
secrets
اطلاعات سری
secret
اطلاعات سری
information bureau
دفتر اطلاعات
combatintelligence
اطلاعات رزمی
information explosion
انفجار اطلاعات
logistical data
اطلاعات لجستیکی
marketing intelligence
اطلاعات بازاریابی
combat intelligence
اطلاعات رزمی
information processing
پردازش اطلاعات
critical intelligence
اطلاعات مهم
information service
خدمات اطلاعات
ir
بازیابی اطلاعات
information center
مرکز اطلاعات
intelligence annex
پیوست اطلاعات
instruction pipeline
کانال اطلاعات
leakage of information
نشت اطلاعات
inquiry office
دفتر اطلاعات
input information
اطلاعات ورودی
input information
اطلاعات اولیه
information unit
واحد اطلاعات
information transmission
انتقال اطلاعات
information theory
نظریه اطلاعات
information system
سیستم اطلاعات
basic data
اطلاعات اولیه
intelligence data
عناصر اطلاعات
intelligence department
اداره اطلاعات
information retrieval
بازیابی اطلاعات
perfect information
اطلاعات کامل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com