English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
shepherd's pie بریانی گوشت و سیب زمینی
shepherd's pies بریانی گوشت و سیب زمینی
Other Matches
barbecue بریانی
barbecues بریانی
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
frying بریانی سرخ کردن
fry بریانی سرخ کردن
fries بریانی سرخ کردن
ground liaison گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
salami گوشت خوک ویا گوشت گاو خشک شده
goldie lock فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
pomace گوشت سیب گوشت میوه
army commander فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
club steak قسمتی از گوشت ران گاو گوشت گاو بریان شده
ground signals سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
yams سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
yam سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
sublunary زمینی
tumbling زمینی
sub astral زمینی
tellurian زمینی
earth-bound زمینی
terrene زمینی
agrarian زمینی
sublunar زمینی
terraneous زمینی
terrestrial زمینی
landed a زمینی
territorial زمینی
predial or prae زمینی
earthly زمینی
subaerial رو زمینی
granulation tissue گوشت نو
flesh and blood گوشت
flesh-and-blood گوشت
flesh گوشت
basting گوشت
preserved meat گوشت
pulpless بی گوشت
meat گوشت
proud flesh گوشت نو
meats گوشت
brawn گوشت
viand گوشت
ground surveillance تجسس زمینی
potatoes سیب زمینی
ground track مسیر زمینی
potato سیب زمینی
perigee حضیض زمینی
floor lamp [American] آباژور زمینی
standard lamp [British] آباژور زمینی
overland mail پست زمینی
army general staff ستادنیروی زمینی
ground surveillance مراقبت زمینی
subterraneous زیر زمینی
suberranean زیر زمینی
earth nut بادام زمینی
army forces نیروهای زمینی
ground circuit مدار زمینی
ground return بازتاب زمینی
ground return برگشت زمینی
ground speed سرعت زمینی
groundnuts بادام زمینی
groundnut بادام زمینی
floor lamps [American] آباژورهای زمینی
standard lamps [British] آباژورهای زمینی
terrestrial وضعیت زمینی
land forces نیروی زمینی
land force n نیروی زمینی
peanuts پسته زمینی
peanuts بادام زمینی
peanut پسته زمینی
infernal regions دیارزیر زمینی
earthy زمینی دنیوی
hypogean زیر زمینی
hypogeous زیر زمینی
peanut بادام زمینی
land mine مین زمینی
tater سیب زمینی
praties سیب زمینی
murphy سیب زمینی
bonus pass پاس زمینی
ground wave موج زمینی
land combat نبرد زمینی
ground waves امواج زمینی
land tail بنه زمینی
groundling گیاه زمینی
hypogeal زیر زمینی
landmine مین زمینی
ground forces نیروهای زمینی
terrestrial refraction شکست زمینی
terrestrial radiation تابشهای زمینی
floor lamp اباژور زمینی
terraqueous زمینی ودریایی
graze burst ترکش زمینی
terrain return اکوی زمینی
terrain corridor دالان زمینی
ground forces نیروی زمینی
ground force نیروی زمینی
antenna ground انتن زمینی
armies نیرو زمینی
ground control کنترل زمینی
landmines مین زمینی
army نیرو زمینی
ground fire تیر زمینی
earth antenna انتن زمینی
mail gram پست زمینی
ground antenna انتن زمینی
ground observation دیدبانی زمینی
gulleys دالان زمینی
monkey nut بادام زمینی
gullies دالان زمینی
gully دالان زمینی
apogee اوج زمینی
ground position ایستگاه زمینی
tellurian matter ماده زمینی
ground nut بادام زمینی
army attache وابسته زمینی
ground liaison رابط زمینی
ground observer دیدبان زمینی
ground position موقعیت زمینی
blowfly مگس گوشت
dripping چکیده گوشت
spareribs گوشت دنده
fruit pulp گوشت میوه
gambrel قلاب گوشت
fuzz ball گوشت زیادی
veal گوشت گوساله
minces گوشت قیمه
mince گوشت قیمه
rib گوشت دنده
meaty گوشت دار
shin گوشت قلم پا
green meat گوشت کهنه
beef tea جوهریاشیره گوشت
consomme اب گوشت تنگاب
meat fly مگس گوشت
french chop گوشت دنده
caruncle گوشت پاره
collop برش گوشت
flesher گوشت فروش
pancreases خوش گوشت
pancreas خوش گوشت
lambs گوشت بره
diastasc اب خوش گوشت
carnosity گوشت زیاد
carnification گوشت سازی
carneous گوشت مانند
meatier گوشت دار
meatiest گوشت دار
brisket گوشت سینه
flash hook قلاب گوشت
butchery business گوشت فروشی
lamb گوشت بره
carrion گوشت گندیده
fleshmonger گوشت فروش
flesh hook قلاب گوشت کش
surloin گوشت مازه
red meat گوشت گاووگوسفند
mutton گوشت گوسفند
white meat گوشت سفید
chopping board تختهسبزیو گوشت
chop گوشت کتلت
chop گوشت دنده
leg گوشت ران
shoulder گوشت سردست
luncheon meat گوشت ساندویچی
flab گوشت اضافی
flab گوشت شل و آویزان
pot roast گوشت اب پزشده
pork گوشت خوک
sirloins گوشت راسته
sirloin گوشت راسته
the pulp of an apple گوشت سیب
top round گوشت کبابی
venison گوشت گوزن
stringers چنگک گوشت
stringer چنگک گوشت
goose گوشت غاز
shins گوشت قلم پا
pot roasts گوشت اب پزشده
lenten بی گوشت لاغر
grill گوشت کباب کن
grilling گوشت کباب کن
horseflesh گوشت اسب
pemmican گوشت خشکانده
pemican گوشت خشکانده
murrain گوشت مرده
ham گوشت ران
meatman گوشت فروش
masher گوشت کوب
lappet گوشت اویخته
leal meat گوشت لخم
mangler گوشت خرد کن
beefy گوشت الو
killcalf گوشت فروش
pulpous گوشت دار
emaciated گوشت رفته
incarnant گوشت نو اور
sarcophagous گوشت خوار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com