English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
gorilla بزرگترین میمون شبیه انسان
gorillas بزرگترین میمون شبیه انسان
Other Matches
apes میمون انسان نما
aping میمون انسان نما
aped میمون انسان نما
ape میمون انسان نما
pithecanthrope برزخ میان انسان و میمون
homo جانورانی که انسان وانواع میمون ها نیز جزو ان بشمارمیروند
simian بوزینه شبیه میمون
pithecanthropus انسان اولیه میمون نمای دورهء پلیوسن که جمجمه اش در جاوه کشف شده
cynocephalus [مجسمه حیوانی با بدن میمون و سری شبیه سگ]
humanoid شبیه انسان
anthropomorphic شبیه انسان
humanoids شبیه انسان
neoanthropic شبیه انسان جدید
macaca بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
macaque بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
subhuman دارای صفاتی شبیه انسان
droid یک ادم ماشینی شبیه انسان
android نام یک ادم مکانیکی که شبیه انسان مذکر است
lemur میمون پوزه دار میمون لمور
lemurs میمون پوزه دار میمون لمور
anthropo پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
anthrop پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
intelligence طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
id مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
feelings indigenous to man احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
gooseneck هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
best بزرگترین
supreme بزرگترین
eldest بزرگترین
maximus بزرگترین
lion's share بزرگترین سهم
line of most gradient خط بزرگترین شیب
one's biggest worry [problem number one] بزرگترین نگرانی
maximum بزرگترین وبالاترین رقم
lion share بزرگترین یا بهترین بخش
maximum منتهی درجه بزرگترین
He is my eldest son. او بزرگترین پسر من هست.
fall line بزرگترین خط شیب کوه
greatest common measure بزرگترین بخش یاب مشترک
high رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
great circle بزرگترین دایره محیط یک کره
princessroyal بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
highest رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
london in size پس از لندن نیویورک بزرگترین شهراست
eagle owl شاه جغد:بزرگترین جغداروپایی
lloyd's بزرگترین شرکت بیمه انگیسی
highs رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
greatest lower bound [glb, GLB] بزرگترین کران بالا [ریاضی]
infimum بزرگترین کران بالا [ریاضی]
pinnulated شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate شبیه برگچه شبیه بالچه
monkey میمون
snapdrayon گل میمون
propitious میمون
pigmies میمون
pygmies میمون
jackanapes میمون
snapdragons گل میمون
pygmy میمون
snapdragon گل میمون
ape میمون
aped میمون
simian میمون
apes میمون
aping میمون
monkeys میمون
He is the greatest scientist on earth. بزرگترین دانشمند روی زمین است
longboat بزرگترین قایق داخل کشتی بازرگانی
petticoats قسمت خارج از بزرگترین دایره هدف
petticoat قسمت خارج از بزرگترین دایره هدف
monkeyish میمون صفت
apelike میمون مانند
simian میمون مانند
baboonery میمون صفتی
colugo میمون جهنده
apishness میمون صفتی
monkey's fist مشت میمون
monkeyishness میمون صفتی
pithecoid شبه میمون
guenon میمون دم درازافریقایی
hokeypokey میمون صفتی
msb بیت در کلمه که بزرگترین مقدار یا وزن را نشان می ده .
maximum بزرگترین عددی استفاده میشود یا مجاز است
maximum بزرگترین عدد کاربران که سیستم در هر لحظه می پذیر
maximum بزرگترین حجم داده که هر لحظه ارسال میشود
long boat بزرگترین کرجی که وابسته بکشتی بازرگانی است
America Online بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
mongooses میمون پوزه دراز
great ape میمون ادم وار
anthropoid میمون ادم نما
gibbons میمون دراز دست
gibbon میمون دراز دست
monkey fist گره پنجه میمون
lemur میمون پوزه دارماداگاسکار
anthropoids میمون ادم نما
tarsier میمون شبگرد هندی
rhesus میمون دم کوتاه هندی.
rhesuses میمون دم کوتاه هندی.
zany مقلد میمون صفت
orangutan میمون درختی برنئوسوماترا
orangoutang میمون درختی برنئوسوماترا
chimpanzees میمون ادم وار
chimpanzee میمون ادم وار
mongoose میمون پوزه دراز
lemurs میمون پوزه دارماداگاسکار
keyth rope system شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
accross the slope system شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
baboon یکنوع میمون یا عنتر دم کوتاه
baboons یکنوع میمون یا عنتر دم کوتاه
macaque نوعی میمون دنیای قدیم
macaca نوعی میمون دنیای قدیم
most significant bit بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
apery میمون صفتی کارهای بوزینه وار
addressing بزرگترین محلی که یک برنامه مشخص یا CPU میتواند مستقیما به آن دستیابی داشته باشد
first fit تابع یا الگوریتمی که اولین و بزرگترین بخش از حافظه خالی را انتخاب میکند تا یک صفحه
grivet نوعی میمون خاکستری مایل به ابی افریقای جنوبی
IBM بزرگترین شرکت کامپیوتری در جهان که اولین سیستم بر پایه PC را روی پردازنده PC ایجاد کرد
association for computing machinery بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
lord chancellor بزرگترین لرد انگلیس که بامورقضایی رسیدگی کرده ومهردارسلطنتی ومشاورمخصوص پادشاه ورئیس مجلس اعیان میباشد
larkspur [نوعی گل میمون که در تهیه رنگ های گیاهی خصوصا زرد و بنفش بکار می رود.]
microprocessor بزرگترین آدرس در ح CPU که مستقیما قابل آدرس دهی است بدون روشهای خاص
microprocessors بزرگترین آدرس در ح CPU که مستقیما قابل آدرس دهی است بدون روشهای خاص
flavonal dyes فلاون [مجموعه ای از رنگینه های زرد که از گیاهان مختلفی همچون زردچوبه، میمون و اسپرک بدست آمده و ریشه آنها از ترکیب کیتون می باشد.]
homosapiens انسان
human beings انسان
homo انسان
mans انسان
in human shape انسان
mortals انسان
human being انسان
loard of creation انسان
man انسان
mortal انسان
godman انسان خداوار
eudemonology گفتاردرسعادت انسان
subhuman مادون انسان
anthropophobia انسان هراسی
humanist انسان گرا
humanly مثل انسان
superhuman برتر از انسان
humankind نوع انسان
dewlaps غبغب انسان
dewlap غبغب انسان
brisket سینه انسان
anthropoid شبه انسان
anthropoid انسان نما
misanthropy انسان بیزاری
palms کف دست انسان
anthropocentrism انسان محوری
anthropology انسان شناسی
atomy اسکلت انسان
palm کف دست انسان
egalitarian طرفدارتساوی انسان
economic man انسان اقتصادی
mankind نوع انسان
humanitarian انسان گرایانه
cannibalism ادمخواری انسان
primitive انسان اولیه
anthropoids انسان نما
anthropoids شبه انسان
anthropomorphism انسان انگاری
pithecanthrope انسان میمونی
infrahuman مادون انسان
infrahuman پایین تر از انسان
voices صدای انسان
anthropologist انسان شناس
bods بدن انسان
kindlity انسان وار
misanthropes انسان گریز
misanthrope انسان گریز
bod بدن انسان
rumps کفل انسان
rump کفل انسان
the outward man انسان فاهر
manward بطرف انسان
marginal man انسان حاشیهای
voicing صدای انسان
human nature طبیعت انسان
The human body بدن انسان
humansit انسان دوست
human movement حرکت انسان
homo politicus انسان اجتماعی
homo economicus انسان اقتصادی
hominid جنس انسان
homo faber انسان ابزارساز
heidelberg man انسان هایدلبرگ
homosapiens نوع انسان
voice صدای انسان
bushbabies گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
varmint انسان یاحیوان مزاحم
varment انسان یاحیوان مزاحم
theophany فهور خدابه انسان
pre adamite انسان پیش از ادم
theophany تجلی خدا به انسان
ethos صفات وشخصیت انسان
man made مصنوع انسان انسانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com