Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
modernly
بسبک تازه چنانکه باب این عصر باشد
Other Matches
brilliantly
چنانکه برجسته باشد
inviolably
چنانکه سزاوارحرمت باشد
pitfully
چنانکه سزاوارنکوهش باشد
culpably
چنانکه سزاوارسرزنش باشد
meetly
چنانکه در خور باشد
medially
چنانکه درمیان باشد
objectiveness
چنانکه در خارج معقول باشد
commendably
چنانکه شایان ستایش باشد
sanguinarily
چنانکه خونریزی دربرداشته باشد
pleasingly
چنانکه خوش ایند باشد
inviolately
چنانکه بی حرمت نشده باشد
laboriously
ساعیانه چنانکه نماینده زحمت باشد
paradoxically
چنانکه مهمل نمایدولی درست باشد
contemptibly
چنانکه سزاوارخواری باشد بطورقابل تحقیر
nutritively
چنانکه قوت دهدیا غذائیت داشته باشد
nutritiously
چنانکه قوت دهد یا غذائیت داشته باشد
maritally
چنانکه وابسته بشوهر باشد از راه عروسی
adorably
چنانکه شایسته ستایش باشد بطور ستوده
picturesquely
چنانکه شایسته عکس برداری یانقاشی باشد
accordantly
بطور موافق یا مطابق چنانکه جور باشد
pontifically
چنانکه شایسته اسقفان باشد با جامه یا ایین اسقفی
portentously
چنانکه نشانه بدی باشد بطور شگفت اور
pestiferously
چنانکه برای اخلاق دیگران زیان اور باشد
enacting clauses
موادیکه مقر رات تازه دربرداشته باشد
reflexively
چنانکه بخود فاعل برگرد د چنانکه مفعول ان
classically
بسبک
orientally
بسبک شرقی ها
romanesque
بسبک رومی
in a narrative style
بسبک داستان
gothicize
بسبک گوتیک در اوردن
verslibre
شعر بسبک نوین
gothicize
بسبک گوتیک در امدن
japanize
بسبک ژاپنی در اوردن
greige carpet
فرش خود رنگ
[فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
new blood
<idiom>
جان تازه به چیزی دادن ،نیروی تازه یافتن
enactory
دربردارنده مقر رات) تازه برقرارکننده حقوق تازه
doric
بسبک معماری قدیم یونان
japanize
بسبک ژاپونی تزئین نمودن
acapella
اواز دسته جمعی بسبک کلیسایی
iambize
اشعار هجایی بسبک وتدمجموع ساختن
gilded youth
جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
pagodas
ساختمان بسبک مخصوص چین و ژاپون پاگودا
pagoda
ساختمان بسبک مخصوص چین و ژاپون پاگودا
new coined
تازه بنیاد تازه سکه زده
symbolist
نویسنده یاهنرمندی که بسبک سمبولیک اثاری خلق میکند نمادگر
newlywed
تازه داماد تازه عروس
hobbledehoy
کره اسبی که تازه بالغ شده ادم تازه بالغ
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
as
چنانکه
how
چنانکه
in the event that
چنانکه
so that
چنانکه
permissively
چنانکه مخیرسازد
pinchingly
چنانکه فشاراورد
so to speak
چنانکه گویی
gratifyingly
چنانکه خوشنودسازد
as it deserves
چنانکه باید
admissibleness
چنانکه روا
coordinately
چنانکه یکجورباشد
proper
چنانکه شایدوباید
expressively
چنانکه مقصودرابرساند
prettily
چنانکه زیبانماید
as is well known
چنانکه مشهور
dilatorily
چنانکه پرشود
cresuendo
چنانکه صداخردخرد
insolubly
چنانکه اب نشود
open back
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
ionic
وابسته به یون الکتریکی یکنوع حروف سیاه چاپخانه زبان قدیمی مردم ایونی یونان سرستون ساخته شده بسبک ایونی یونان
meaningly
چنانکه مقصودرا برساند
comme il faut
چنانکه باید وشاید
inexcusably
چنانکه نتوان معذوردانست
gratifyingly
چنانکه خوشی دهد
effusively
چنانکه گویی بریزد
inexpressively
چنانکه مقصودرا نرساند
irrecoverably
چنانکه بهبودی نپذیرد
decrescendo
چنانکه صداخردخردضعیف شود
invulnerably
چنانکه زخم برندارد
pliably
چنانکه بتوان خم کرد
meetly
چنانکه باید و شاید
invisibly
چنانکه دیده نشود
decreasingly
چنانکه روبکاهش گذارد
according as
چنانکه بدان سان که
according to his version
چنانکه او شرح میداد
fitfully
چنانکه بگیردوول کند
convincingly
چنانکه متقاعد کند
funnily
چنانکه خنده اورد
gruesomely
چنانکه وحشت اورد
passably
چنانکه بتوان پذیرفت
heliocentrically
چنانکه ازمرکزخورشیدحساب شود
privatively
چنانکه نفی یا استثناکند
prettily
بخوبی چنانکه باید
interminably
چنانکه تمام نشود
permissively
چنانکه اجازه بدهد
inadmissibly
چنانکه روایاجایز نباشد
perniciously
چنانکه زیان اورد
opprobriously
چنانکه رسوایی اورد
lapheld
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
inseparably
چنانکه نتوان سوا کرد
as is well known
چنانکه همه کس بخوبی میدانند
causatively
چنانکه دلالت برسبب نماید
immovably
چنانکه نتوان جنبش داد
euphoniously
چنانکه بگوش خوش ایندباشد
extraneously
چنانکه وابسته بموضوع نباشد
fadelessly
چنانکه پژمرده نشودیازوال نپذیرد
hereditably
چنانکه بتوان ارث برد
epidemically
چنانکه همه جاسرایت کند
indefensibly
چنانکه دفاع بردار نباشد
intangibly
چنانکه نتوان احساس کرد
intangibly
چنانکه نتوان درک کرد
intelligibly
واضحا چنانکه بتوان دریافت
irrefragably
چنانکه نتوان تکذیب کرد
inexpressively
چنانکه زبان دار نباشد
inexpressibly
چنانکه نتوان بیان کرد
engagingly
چنانکه سرگرم یامشغول کند
inexhaustibly
چنانکه تهی یاتمام نشود
onerously
چنانکه مستلزم انجام تعهدی
pestilently
چنانکه برای اخلاق مضرباشد
retroactively
چنانکه شامل گذشته شود
perplexingly
چنانکه گیج یا حیران سازد
piquantly
چنانکه دهن رامزه بیاورد
perceptibly
چنانکه بتوان درک کرد
practicably
چنانکه بتوان اجرا نمود
peerlessly
چنانکه بی مانندباشد بطوربی همتا
assumably
چنانکه بتوان فرض کرد
presentably
چنانکه بتوان پیشکش کرد
prepossessingly
چنانکه جلب توجه نماید
grandiosely
بطورغلنبه چنانکه بزرگ نماید
interchangeably
چنانکه بتوان بحای یکدیگربکاربرد
inappreciably
بسیار کم چنانکه محسوس نگرد د
organically
چنانکه درساختمان یا سازمانی کارگرباشد
wellŠsuppose it is so
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
invidiously
چنانکه رشک یاحسادت کسیرا برانگیزد
inimitably
چنانکه نتوان انرا تقلید کرد
exhaustively
چنانکه درهمه جزئیات واردشودیابحث کند
persuasively
چنانکه متقاعد سازدیا واداربکاری نماید
illustratively
چنانکه روشن سازدیا توضیح دهد
to kick over the traces
لگدپراندن لگدزدن چنانکه یا ان ورپاسرنگه بیفتد
pardonably
چنانکه بتوان بخشید بطورامرزش پذیر
sententiously
چنانکه اندرزیانصیحتی رادر برداشته بتاشد
inscrutably
چنانکه نتوان جستجو کردیا دریافت
functionally
چنانکه وابسته به وفیفه اندا میباشد
incommunicably
چنانکه نتوان بادیگران در میان گذاشت
penitentially
چنانکه شخص را پشیمان و توبه کارنماید
inerrably
چنانکه هیچگاه خطا یا اشتباه نکند
irrecocilably
چنانکه نتوان انرا وفق داد
changeably
چنانکه بتوان تغییرداد بطورقابل تغییر
colourably
چنانکه بتوان برای ان بهانهای اورد
admissibly
بطور قابل قبول چنانکه روا
cogently
چنانکه بتواند متقاعد کند باقوت
adequately
باندازه کافی چنانکه تکافو نماید
flowerily
چنانکه دارای عبارات پرصنعت یاتعارف امیزباشد
movably
چنانکه بتوان تکان داد بطورچنبش پذیر
relevantly
بطور مناسب یامربوط چنانکه بیربط نباشد
indefeasibly
بطور باطل نشدنی چنانکه نتوان الغاکرد
to eat humble pie
پوزش خواستن چنانکه انسانرا پست نماید
indescribably
چنانکه نتوان شرح دادیا توصیف کرد
inextricably
چنانکه نتوان از ان بیرون امد یا رهایی یافت
commensurably
چنانکه بتوان بایک پیمانه اندازه گرفت
implacably
از روی سختی یا سنگدلی چنانکه ارامش نپذیرد
discreditably
چنانکه اعتبار رالطمه زند بطوربدنام کننده
corrigibly
چنانکه بتوان اصلاح کرد بطوراصلاح پذیر
accountably
بطور مسئول چنانکه بتوان توضیح داد
retrospectively
چنانکه شامل گذشته شودیاعطف بماسبق کند
Zel-i Sultan vase
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
officinal names of drugs
نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
attributively
بطور مستقیم چنانکه صورت فرع پیدا کند
irreversibly
چنانکه نتوان دگرگون یا واژگون ساخت یا لغو نمود
irremissibly
چنانکه نتوان بخشیدیا اغماض کرد بطورالزام اور
impalpably
چنانکه لتوان با لامسه احساس کرد بطور بسیارنرم
accessibly
چنانکه بتوان بدان راه یافت بطور قابل دسترس
irreclaimably
بطور غیر قابل برگشت چنانکه نتوان بازیافت یابرگرداند
opaquely
چنانکه روشنایی پشت را بپوشاند بطور مبهم یا غیر مفهوم
inaccessibily
بطور غیر قابل دسترسی چنانکه نتوان به او نزدیک شدیا اورادید
ineradicably
بطور ریشه کن نشدنی چنانکه نتوان بیخ کن یا قلع وقمع نمود
rough handling of a thing
گذاشت وبرداشت چیزی به تندی چنانکه خراب شودیا اززیبائی ولطافت بیفتد
charge
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
shaggy ugs
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
green
تازه
greenest
تازه
up-to-date
تازه
young
تازه
new fashioned
تازه
brand new
تر و تازه
newfashioned
تازه
newest
تازه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com