Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (8 milliseconds)
English
Persian
in a narrative style
بسبک داستان
Other Matches
this story is improbable
این داستان راست نمینماید این داستان بعید بنظر میرسد
classically
بسبک
romanesque
بسبک رومی
orientally
بسبک شرقی ها
japanize
بسبک ژاپنی در اوردن
gothicize
بسبک گوتیک در اوردن
gothicize
بسبک گوتیک در امدن
verslibre
شعر بسبک نوین
japanize
بسبک ژاپونی تزئین نمودن
doric
بسبک معماری قدیم یونان
iambize
اشعار هجایی بسبک وتدمجموع ساختن
acapella
اواز دسته جمعی بسبک کلیسایی
gilded youth
جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
pagoda
ساختمان بسبک مخصوص چین و ژاپون پاگودا
pagodas
ساختمان بسبک مخصوص چین و ژاپون پاگودا
modernly
بسبک تازه چنانکه باب این عصر باشد
symbolist
نویسنده یاهنرمندی که بسبک سمبولیک اثاری خلق میکند نمادگر
ionic
وابسته به یون الکتریکی یکنوع حروف سیاه چاپخانه زبان قدیمی مردم ایونی یونان سرستون ساخته شده بسبک ایونی یونان
anecdotage
داستان
story
داستان
fable
داستان
apologue
داستان
fables
داستان
conte
داستان
tale
داستان
novella
داستان
tales
داستان
marchen
داستان
novelettes
داستان کوتاه
hermitically
هلوان داستان
novelet
داستان کوتاه
make-up
داستان ساختگی
decameron
داستان نامه
conte
داستان کوتاه
storytellers
داستان سرا
epitasis
حداعلای داستان
narration
داستان داستانسرایی
episodes
داستان فرعی
episode
داستان فرعی
novelette
داستان کوتاه
short stories
داستان کوتاه
whodunnits
داستان پلیسی
whodunits
داستان پلیسی
whodunit
داستان پلیسی
an iliad of woes
داستان بدبختبی
an interesting story
داستان با مزه
narrators
گوینده داستان
narrator
گوینده داستان
storyteller
داستان سرا
flashbacks
بازگوی داستان
flashback
بازگوی داستان
short story
داستان کوتاه
fictionist
داستان نویس
to spin yarns
داستان ساختن
fiction
داستان اختراع
fictions
داستان اختراع
parable
داستان اخلاقی
parables
داستان اخلاقی
catastrophe
عاقبت داستان
catastrophes
عاقبت داستان
heroes
پهلوان داستان
hero
پهلوان داستان
narrative
داستان داستانسرایی
narratives
داستان داستانسرایی
storybook
کتاب داستان
underplot
داستان فرعی
fairy tale
داستان جن و پری
fairy tales
داستان جن و پری
storybook
داستان نامه
novels
کتاب داستان
novel
کتاب داستان
to invent stories
داستان ساختن
fictionize
بصورت داستان دراوردن
story recall test
ازمون یاداوری داستان
novelize
بشکل داستان در اوردن
novelistic
وابسته به داستان و رمان
serialist
داستان نویس سریال
sob story
<idiom>
داستان اشک آور
fairy tale
داستان باور نکردنی
fictionize
داستان سرایی کردن
ruise
شایعات داستان ساختگی
fairy tales
داستان باور نکردنی
invention of a false story
جعل داستان دروغی
That's not so!
داستان اینطوری نیست!
donnee
موضوع داستان یا درام
catastrophical
مربوط به عاقبت داستان
personages
شخصیت بازیگران داستان
fictionalises
داستان سرایی کردن
fictionalising
بصورت داستان دراوردن
fictionalising
داستان سرایی کردن
fictionalizing
داستان سرایی کردن
sob story
داستان گریه اور
fictionalizing
بصورت داستان دراوردن
fictionalizes
داستان سرایی کردن
fictionalize
بصورت داستان دراوردن
fictionalizes
بصورت داستان دراوردن
fictionalized
داستان سرایی کردن
fictionalize
داستان سرایی کردن
fictionalized
بصورت داستان دراوردن
cliff hanger
مطلب یا داستان جالب
cliff-hanger
مطلب یا داستان جالب
fictionalises
بصورت داستان دراوردن
anecdotal evidence
شواهد داستان گونه
science fiction
داستان تخیلی علمی
story
اشکوب داستان گفتن
story
بصورت داستان در اوردن
sob stories
داستان گریه اور
fictionalised
بصورت داستان دراوردن
fictionalised
داستان سرایی کردن
cliff-hangers
مطلب یا داستان جالب
personage
شخصیت بازیگران داستان
romances
کتاب رمان داستان عاشقانه
heroically
زنی که قهرمان داستان باشد
The scene of the nover is laid in scotland.
صحنه داستان دراسکاتلند است
cartoons
تصویر مضحک داستان مصور
cartoon
تصویر مضحک داستان مصور
romance
کتاب رمان داستان عاشقانه
tracts
داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
yarns
الیاف داستان افسانه امیز
yarn
الیاف داستان افسانه امیز
characters
شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
What's behind all this?
معنی این داستان چه است؟
to be back to square one
<idiom>
دوباره به اول داستان رسیدن
character
شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
iliad
داستان حماسی منسوب به هومر
heroine
زنی که قهرمان داستان باشد
heroines
زنی که قهرمان داستان باشد
pastorale
شعرویاموسیقی روستایی داستان شبانی
tract
داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
lays
تخم گذاردن داستان منظوم
lay
تخم گذاردن داستان منظوم
make a picture story test
آزمون داستان سازی مصور
make up
ساختمان یاحالت داستان ساختگی
The moral of the story is that …
نتیجه اخلاقی این داستان اینست که ...
That's another story.
این داستان
[قضیه]
دیگری است.
That story is as old as the hills.
داستان خیلی طول و دراز است.
cock-and-bull stories
داستان جعلی برای تعریف ازخود
cock and bull story
داستان جعلی برای تعریف ازخود
skald
شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
cycle
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycles
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cock-and-bull story
داستان جعلی برای تعریف ازخود
Her sad story moved us to tears.
داستان غم انگیزش همه ما را بگریه انداخت
folktale
افسانههای قومی واجدادی داستان ملی
The whole story was faked up .
تمام داستان قلابی وساختگه بود
this play does not stage well
این داستان خوب در نمایش در نمیاید
cycled
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
subplot
داستان یا موضوع فرعی وتبعی رمان یانمایشنامه
The moral point of this story is that…
مقصود از این کتاب داستان درواقع اینست که ...
achilles
اشیل یا اخلیوس قهرمان داستان ایلیاد هومر
pick wickian
شبیه پیکویک قهرمان داستان نگارش چارلز دیکنز
rhapsodies
اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
rhapsody
اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
roman a clef
داستان واقعی که نام شخصیتهای ان بطور ناشناس برده شده
sikt
قطعه خوش مزه داستان مضحک کاباره هاونمایشهای واریته
follow up
تعقیب کردن دنباله داستان را شرح دادن تماس با بیمارپس ازتشخیص یا درمان
agamemnon
اگاممنون پادشاه مایسنا که منازعهء او با اشیل مقدمهء داستان حماسی ایلیاد است
Let me back up and explain how ...
به من اجازه بدهید از اول داستان در گذشته شروع بکنم و توضیح بدهم که چطور ...
dramatic monologue
نوعی داستان نمایشی که دران یکنفر بتنهایی فاهر میشودوبا متکلم وحده است
What followed was the usual recital of the wife and children he had to support.
سپس داستان منتج شد به بهانه مرسوم زن و بچه ها که او
[مرد]
باید از آنها حمایت بکند.
the story is probale
این داستان راست مینماید این حکایت احتمال داردراست باشد
name part
بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند
narrate
داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
romanticising
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticises
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticized
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticizes
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticize
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticizing
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticised
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
Once upon a time .
یکی بود یکی نبود ( د رآغاز داستان )
narrating
داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
narrates
داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
narrated
داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
graustark
سر زمین خیالی داستان خیالی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com