English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 90 (6 milliseconds)
English Persian
romanesque بسبک رومی
Other Matches
romanesque رومی وابسته به تمدن رومی
classically بسبک
orientally بسبک شرقی ها
in a narrative style بسبک داستان
gothicize بسبک گوتیک در امدن
gothicize بسبک گوتیک در اوردن
japanize بسبک ژاپنی در اوردن
verslibre شعر بسبک نوین
japanize بسبک ژاپونی تزئین نمودن
doric بسبک معماری قدیم یونان
iambize اشعار هجایی بسبک وتدمجموع ساختن
acapella اواز دسته جمعی بسبک کلیسایی
gilded youth جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
pagodas ساختمان بسبک مخصوص چین و ژاپون پاگودا
pagoda ساختمان بسبک مخصوص چین و ژاپون پاگودا
modernly بسبک تازه چنانکه باب این عصر باشد
symbolist نویسنده یاهنرمندی که بسبک سمبولیک اثاری خلق میکند نمادگر
ogive رومی
Roman رومی
Romans رومی
Latin cross صلیب رومی
oilstone سنگ رومی
legion سپاه رومی
ogive طاق رومی
mountian spinach اسفناج رومی
mastic کندر رومی
pimpernel بادیان رومی
legions سپاه رومی
excubitorium خوابگاه رومی
carcer آماجگاه رومی ها
acrus طاق رومی
steelyard قپان رومی
romish رومی وار
romanic زبان رومی
romanesque vault طاق رومی
romanesque ازنژاد رومی
lyrae چنگ رومی
lyra چنگ رومی
arm roll and grapevine بغل رومی
domus سرای رومی
Roman numerals ارقام رومی
cavy ارنب رومی
celtic nard سنبل رومی
hart wort انجدان رومی
lovage انجدان رومی
Roman numeral اعداد رومی
greek catholic عضوکلیسای کاتولیک رومی
romanic متکلم بزبان رومی
Roman numeral عدد رومی [ریاضی]
caldarium گرمخانه در حمام رومی
colonia خانه های رومی
hollow square [گچ بری هرمی رومی]
anise بادیان رومی انیسون
castrum [کمپ نیروهای رومی]
leg ride and far leg hook بغل رومی بااستفاده از پا
Romans لاتین حروف رومی
neo romanesque رومی وار نوین
neronian وابسته به NEROامپراطورستمکار رومی
popish وابسته بکاتولیک رومی
Roman لاتین حروف رومی
false ogive سپر رومی گلوله
colonica خانه های رومی
ogive arch طاق رومی قوس جناغی
cavaedium [پیش حیاط در خانه های رومی]
double cone [ابزار بند رومی مخروطی شکل]
romih variation واریاسیون رومی دردفاع شبه مران
protasis نخستین قسمت درام قدیم رومی
hypaethrum [پنجره نیم گرد کوچک رومی]
Frigi darium [تزئینات زیبا و بزرگ در حمام های رومی]
knotted shaft [ستون منحنی رومی وار شبیه قبه]
Golden House [سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
gregorian chant سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
praetorian وابسته به قدرت قضاوت مادون کنسولی رومی
Hirsau style [نوعی معماری به سبک رومی در آلمان و استرالیا]
vesta الهه رومی خدای اجاق وخانه داری
lavage انجدان رومی شستشوی معده یازخم شستشو دادن
aniseed تخم بادیان رومی که بصورت ادویه بکار میرود
lararium [اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
ides روز پانزدهم مارس و مه وژوئیه و اکتبر وسیزدهم ماههای رومی
municipium شهری که اهالی ان از حقوق شهر نشینان رومی بهره مند میشدند
ionic وابسته به یون الکتریکی یکنوع حروف سیاه چاپخانه زبان قدیمی مردم ایونی یونان سرستون ساخته شده بسبک ایونی یونان
ogive طاق رومی [این طرح در فرش های محرابی بیشتر بکار می رود.]
fasces یک دسته میله که تبری در میان ان قرار داشته وپیشاپیش فرمانداران رومی می بردند و نشان قدرت بوده
Roman law مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
blocage [بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
fasces [نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
papalize پاپ ماب کردن رومی کردن
ogive ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
lattice design طرح شبکه ای [این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com