Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (13 milliseconds)
English
Persian
packet
بسته کوچک
packets
بسته کوچک
Search result with all words
pin
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinning
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
routine
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
routinely
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
routines
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
k ration
بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده
packet switching
راه گزینی بسته کوچک
winchester disk
دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
Other Matches
packets
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packet
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packaging
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
child window
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
gift wrap
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
multicast packet
بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
slated items
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
increments
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increment
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board
تخته کوچک برای موجهای کوچک
jigger
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
pannikin
لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble
برامدگی کوچک گره کوچک
applet
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
small-scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
jellied
بسته
clotted
بسته
fardel
بسته
kit
بسته
crossed cheque
چک بسته
kits
بسته
fronted
صف بسته
bunged up
بسته
stacks
بسته
stacked
بسته
stack
بسته
pent
بسته
crossed chaque
چک بسته
packet
بسته
curdy
بسته
solid
بسته
datagram
یچ بسته
clotty
بسته
pinioned
کت بسته
bagful
یک بسته
pack box
بسته
solids
بسته
packed
بسته ای
corked
بسته
connected
بسته
logical
یچ بسته
grumous
بسته
packaged
بسته
strikebound
بسته
packs
بسته
package
بسته
packets
بسته
uncrossed
بسته
imperforate
بسته
trusser
بسته
shut
بسته
ice bound
یخ بسته
shuts
بسته
shutting
بسته
pack
بسته
barred
بسته
closed
بسته
interdependent
به هم بسته
shook
بسته
bundle
بسته
bundles
بسته
bundling
بسته
parcel
بسته
packages
بسته
parcels
بسته
on the rope
بهم بسته
closed group
گروه بسته
close-fisted
<adj.>
دست بسته
closed game
بازی بسته
shutting
بسته شدن
bound electron
الکترون بسته
shuts
بسته شدن
close column
ستون بسته
closed area
منطقه بسته
shut
بسته شدن
tied up
<adj.>
دست بسته
closed economy
اقتصاد بسته
closed fist
مشت بسته
closure
بسته شدن
closed file
فایل بسته
closures
بسته شدن
blind fold
با چشم بسته
armful
یک بغل یک بسته
blocked opening
درگاه بسته
armfuls
یک بغل یک بسته
clogging
بسته شدن
box trail
سهم بسته
closed
محرمانه بسته
manacled
<adj.>
دست بسته
case numbers
شماره بسته ها
closed file
ستون بسته
occlusion
بسته شدگی
package tour
گشت بسته ای
package holiday
گشت بسته ای
all-expense tour
گشت بسته ای
bound charge
بار بسته
young ice
یخ تازه بسته
packages
بسته بندی
unopened
بسته - بازنشده
kit
بسته لوازم
kits
بسته لوازم
dog
دفاع بسته
dogging
دفاع بسته
closed circuit
مدار بسته
closed circuits
مدار بسته
closed shop
سیستم بسته
packaged
بسته بندی
package
بسته بندی
packing
بسته بندی
tongue tied
زبان بسته
to shut down
بسته شدن
survival pack
بسته نجات
dumb
زبان بسته
dumber
زبان بسته
dumbest
زبان بسته
closed shops
سیستم بسته
assumed
بخود بسته
program package
بسته برنامه
pre assembled
پیش بسته
van
کامیون سر بسته
vans
کامیون سر بسته
dogs
دفاع بسته
aleatory
بسته به بخت
application package
بسته کاربردی
parcel post
بسته پستی
set in
بسته شدن
shut down
بسته شدن
blindfold
چشم بسته
blindfolded
چشم بسته
blindfolding
چشم بسته
blindfolds
چشم بسته
tongue-tied
زبان بسته
shook
بسته کردن
shutt down
بسته شدن
shut in personality
شخصیت بسته
as the case may be
بسته بمورد
barricaded
<adj.>
<past-p.>
بسته شده
drafts
بسته کالا
right parenthesis )
پرانتز بسته
right round bracket
پرانتز بسته
it is a question of money
موضوع بسته به
drafted
بسته کالا
draft
بسته کالا
closed system
نظام بسته
closed system
سیستم بسته
post
بسته پستی
post-
بسته پستی
homogamy
زناشویی بسته
disabled
<adj.>
<past-p.>
بسته شده
closed
<adj.>
<past-p.>
بسته شده
blocked
<adj.>
<past-p.>
بسته شده
ironbound
با اهن بسته
posts
بسته پستی
cruor
خون بسته
posted
بسته پستی
lappermilk
شیر بسته
lamblkin
زبان بسته
barred
<adj.>
<past-p.>
بسته شده
finite universe
جهان بسته
closed variation
واریاسیون بسته
covers
بسته بندی
coverings
بسته بندی
packs
بسته کردن
cover
بسته بندی
coil of rope
بسته طناب
coagulum
خون بسته
grume
خون بسته
packers
بسته بند
packer
بسته بند
pack
بسته کردن
gelidity
بسته شدگی
closed system
سازگان بسته
closed traverse
پیمایش بسته
mare clausum
دریای بسته
closed universe
جهان بسته
locked
<adj.>
<past-p.>
بسته شده
closed society
جامعه بسته
closed subroutine
زیرروال بسته
flat pack
بسته مسطح
closed routine
روال بسته
food packet
بسته غذایی
large n
سر بسته همینطوری
packaging
بسته بندی
lockfast
محکم بسته
icebound
یخ بند یخ بسته
investment castings
ریخته گی بسته
disk pack
گروه بسته
closed mind
ذهن بسته
disk pack
بسته دیسک
internal drainage
ابریز بسته
congealable
بسته شدنی
closed loop
حلقه بسته
investment foundry
ریخته گی بسته
iron bound
با اهن بسته
disk pack
گرده بسته
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com